وزارت نیرو ۲۰درصد سوختگی ۸۰درصد کوفتگی مجتبی قدیری «یه سوزن به خودت بزن یه جوالدوز به مردم» ضربالمثلی که بسیاری از افراد در کوچه و بازار آن را بهکار میبرند. حالا باید گفت مسؤولان دولتی که همواره در حال جوالدوز زدن به مردم هستند و از عملکرد بخش خصوصی انتقاد میکنند، همانهایی هستند که هنوز […]
وزارت نیرو ۲۰درصد سوختگی ۸۰درصد کوفتگی
مجتبی قدیری
«یه سوزن به خودت بزن یه جوالدوز به مردم» ضربالمثلی که بسیاری از افراد در کوچه و بازار آن را بهکار میبرند. حالا باید گفت مسؤولان دولتی که همواره در حال جوالدوز زدن به مردم هستند و از عملکرد بخش خصوصی انتقاد میکنند، همانهایی هستند که هنوز سوزنی به خود نزدهاند تا مقدار درد را متوجه شوند.
بحث ناایمن بودن ساختمانهای اداری و تجاری کشور، از چندسال پیش، مطرح است؛ سازمان آتشنشانی بارها و بارها به این معضل پرداخته و هشدار داده که این حجم ساختمان ناایمن در کشور، میتواند فاجعهبار باشد و کوچکترین حادثه، میتواند خسارتهای کلان به بار آورد. بسیاری از مسؤولان دولتی نیز همواره این مسأله را مورد تأکید قرار داده و به قولی به آن دمیدهاند.
سؤال این است، چرا کسانی که لالایی بلد هستند، خودشان خوابشان نمیبرد؟
چرا این مسؤولان، اول از بخش دولتی شروع نمیکنند؟ چرا رعایت استاندارد و موارد ایمنی همواره باید از سوی بخش خصوصی و مردم صورت گیرد؟ بارها اعلام شده که بسیاری از آسانسورهای موجود در ساختمانهای دولتی، استاندارد نبوده و ایمنی لازم را ندارد! بسیاری از ساختمانهای دولتی هم ناایمن است و… اما کدام دستگاه یا نهاد دولتی پا پیش گذاشته و قبول کرده که به دنبال استانداردسازی موارد اعلامی باشد؟
باید گفت متأسفانه نه تنها موارد استاندارد در ساختمانهای دولتی بسیار پایین است، بلکه حتی در اکثر موارد، نکات ساده ایمنی نیز رعایت نمیشود؛ این در حالی است که دستگاههای دولتی هر ساله در بودجه کشور هزینه تعمیر و نگهداری ابنیه دریافت میکنند. بودجهای که به قولی «آفتابه خرج لحیم» بوده و فقط خرجتراشی میکند.
متأسفانه بعد از گازرسانی در شهرها، ساختمانهای دولتی که سیستم حرارتیشان مرکزی بود و به قولی با گازوئیل کار میکرد، گازسوز شد؛ اما تانکر بسیاری از این تأسیسات قدیمی دارای گازوئیل بوده و از سالها قبل، به حال خود رها شدهاند. با وجود بایگانی الکترونیک که دسترسی به پروندهها را نیز راحتتر میکند، هنوز بایگانی بسیاری از دستگاههای دولتی، به صورت کاغذی انجام میگیرد یا پروندههای کاغذی قدیمی هنوز در بسیار از بایگانیها رها شدهاند، اسنادی که با کوچکترین جرقهای میتواند کوهی از آتش درست کند. معضل امحای این اسناد هم خودش «مثنوی هفتاد من» است. برای امحای این اسناد باید کمیتهای تشکیل داد و تکتک اسناد را بررسی کرد و بعد به اتفاق آرا اقدام به امحا نمود. کاری پر دردسر و زحمتآفرین که بسیاری از دستگاههای دولتی عطایش را به لقایش بخشیدهاند.
حالا یکی از همین ساختمانهای دولتی که اتفاقاً برای وزارت نیرو میباشد، دچار حادثه شده است، در حالیکه باید «علاج واقعه را قبل از وقوع کرد» اما متأسفانه این امر اتفاق نیفتاده است. حالا هم که اتفاق افتاده، همه مسؤولان مزبور در حال توجیه کردن هستند. «آتش که افتاد» «خشک و تر را با هم میسوزاند». به قول همان طنز قدیمی، «مسؤولان محترم آتش را با بیل خاموش نکنند که علت مرگ ۲۰درصد سوختگی ۸۰درصد کوفتگی باشد». اگر قرار بر این توجیهها باشد به احتمال زیاد از همین دست طنزها میشود که ۸۰درصد کوفتگی است.
قطعاً با توجه به فرسوده شدن ساختمانهای دولتی، یکی از مهمترین برنامهها باید نوسازی این ساختمانها باشد و ساختمانهای دیگر را که نمیتوان نوسازی کرد باید از نظر استاندارد و رعایت موارد ایمنی افزایش داد. اما به قولی «چو دخلت نبود خرج آهستهتر کن» گفته مسؤولان محترم شده است. در حالیکه در این حادثه نه تنها «پیاز و چوب را خورده» بلکه پول را هم پرداخت میکنیم.
امیدوارم مسؤولان محترم در این خصوص اقدامات جدی انجام دهند و به قولی «آتش گرچه اندک حقیر مشمارند» و به شعار و وعده بسنده نکنند و ما را «آتش بیار این معرکه ندانند» که این «آتش از گور ما بلند شده» است. این نتیجه غفلت خود این عزیزان میباشد که «مرگ را برای همسایه میخواهند».
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاه بسته شده است.