درصورتیکه خلأ تربیت صحیح نیروی کار وجود داشته باشد و از طرفی نیز قراردادی که با نیروی کار بسته میشود در ازای حضور در محل کار، یک مبلغ مشخصی را بهعنوان حقوق برای وی تضمین کند و در شرایطی که کارایی افراد در دریافتی ماهانهشان تأثیری نداشته و پاداشها تحتتأثیر القاب افراد در محل […]
درصورتیکه خلأ تربیت صحیح نیروی کار وجود داشته باشد و از طرفی نیز قراردادی که با نیروی کار بسته میشود در ازای حضور در محل کار، یک مبلغ مشخصی را بهعنوان حقوق برای وی تضمین کند و در شرایطی که کارایی افراد در دریافتی ماهانهشان تأثیری نداشته و پاداشها تحتتأثیر القاب افراد در محل کار تعیین شود، طبیعی است که انگیزه فعالیت از افراد باانگیزه سلب میشود و زمینه برای سوءاستفاده فرصتطلبان مهیا میشود.
امروزه از لحاظ اقتصادی در شرایطی قرار گرفتهایم که با سازوکار و روشهای گذشته نمیتوانیم شرایط کنونی کشور را اداره کنیم. اقتصاد مقاومتی را میتوان اینگونه معنی کرد که با تربیت منابع انسانی کارآمد و حمایت همهجانبه از تولید ملی و کار و سرمایه ایرانی، از تأثیر تحریم بر حوزه تولید در بخشهای مختلف اقتصاد کاسته و در زمینه تولید محصولات به خودکفایی برسیم.
در اقتصاد مقاومتی که در واقع بهرهوری حداکثری از منابع است، با بهرهگیری از امکانات موجود، هر فرد وظایف مربوط به خود را انجام میدهد. باید توجه داشت که منابع درآمدی کشور محدود بوده و اگر بخواهیم در زمینه اقتصاد به رشد قابل قبولی برسیم، میبایست در جهت بهرهوری، سرمایهگذاری و اقتصاد مقاومتی حرکت کنیم. از جمله دلایل پیشرفت کشورهای صنعتی، برنامهریزی، نظمپذیری و حرکت بهسوی بهرهوری یا به عبارت دیگر، اهتمام به یک اقتصاد مقاومسازی شده است.
امروزه از لحاظ اقتصادی در شرایطی قرار گرفتهایم که با سازوکار و روشهای گذشته نمیتوانیم شرایط کنونی کشور را اداره کنیم. اقتصاد مقاومتی را میتوان اینگونه معنی کرد که با تربیت منابع انسانی کارآمد و حمایت همهجانبه از تولید ملی و کار و سرمایه ایرانی، از تأثیر تحریم بر حوزه تولید در بخشهای مختلف اقتصاد کاسته و در زمینه تولید محصولات به خودکفایی برسیم. لذا با توجه به لزوم بهرهوری حداکثری از حداقل منابع در حرکت بهسمت اقتصاد مقاومتی و جایگاه ویژه منابع انسانی در حوزه تولید که میتوان آن را بهنوعی مرکز ثقل اقتصاد مقاومتی دانست، به راهکارهای استفاده بهینه از ظرفیتهای نیروی کار در جهت تحقق اهداف یک اقتصاد مقاوم، خواهیم پرداخت.
مفهوم بهرهوری
اصطلاح شایع و رایج بهرهوری (Productivity) در فرهنگ لغت فارسی بهمعنای بهرهبرداری و کامیابی است و در پژوهشها نیز بهمعنای بازدهی و مولدیت مورد استفاده قرار میگیرد. آخرین و دقیقترین تعریفی که از واژه بهرهوری صورت گرفته عبارت است از: «بهرهوری، مجموع اثربخشی و کارایی است.» یا به عبارت دیگر، (اجرای درست کارها) کارایی+ (انجام کار درست) اثربخشی= بهرهوری.
و این یعنی برای اینکه بتوانیم در کار خود، اثربخش باشیم و به هدف برسیم، باید کارهای درست را انجام دهیم و پس از انتخاب درستترین کارها هم کارایی خود را با انجام کار بهصورت شایسته بالا ببریم.
بهرهوری میتواند بیشترین استفاده از کمترین امکانات و منابع مادی و معنوی در راه رسیدن به رشد و شکوفایی همهجانبه زندگی انسان باشد. نیروی انسانی از جمله این منابع مادی است که عواملی از قبیل ارزشها، رفتارها، هنجارها و غیره که از آنها بهعنوان منابع معنوی یاد میکنند، بر عملکرد نیروی انسانی در فرایند تولید، تأثیرگذار است که اگرچه میزان این تأثیر از لحاظ کمی قابل اندازهگیری نیست، ولی نمیتوان از اثرات مستقیم و غیرمستقیم آن بر بهرهوری نیروی کار چشمپوشی کرد.
اهداف بهرهوری
کارشناسان ۳ محور کاهش هزینه، افزایش تولید و خدمات و افزایش کیفیت را پایههای اساسی بهرهوری در سطح کلی اقتصاد میدانند و معتقدند با بهرهگیری از فنآوریهای جدید، آموزش صحیح فنون کار و ابزار، اصلاح روشها از جمله حذف فعالیتهای زائد و انجام کارهای لازم، میتوان با کمترین تلاش، بهترین نتیجه یا بهعبارتی دیگر حداکثر بهرهوری را داشت. به بیانی دیگر، بهرهوری بالاتر به مفهوم تکمیل و تولید کالاهای بیشتر یا دستیابی به محصول بیشتر از نظر حجم و کیفیت با همان مقدار منابع است. در پرتو مدیریت خردمندانه، میتوان با کاهش ضایعات، جلوگیری از اسراف و سایر موارد، از خسارتهای احتمالی و هدررفت نیروهای مادی و معنوی فراوان پیشگیری کرد. بهرهوری را از نظر آنکه در چه سطحی از اقتصاد تجزیهوتحلیل میشود، میتوان به ۴ گروه تقسیم کرد:
۱٫ بهرهوری در سطح کارکنان که موضوع اصلی بحث ماست و به تجزیهوتحلیل، اندازهگیری و بهبود بهرهوری منابع انسانی اختصاص دارد و هدف آن ارتقای بهبود بهرهوری نیروی انسانی، اعم از نیروی کار مستقیم یا غیرمستقیم است.
همچنین سایر سطوح نیز چون مورد بحث ما نیستند، فقط به نام بردن از آنها بسنده میکنیم.
۲٫ بهرهوری در سازمان
۳٫ بهرهوری در سطوح مختلف اقتصادی از قبیل کشاورزی، خدمات، صنعت و غیره
۴٫ بهرهوری در سطح ملی
در مفاهیم اسلامی نیز بیشک با توجه به دو منبع فیاض الهی (قرآن و سنت) مفاهیم ارزشمند فراوانی از کلام باریتعالی و معصومین (ع) میتوان یافت که انسان را به بهرهگیری بهینه از نعمتها، فرصتهای ارزشمند عمر، دقت و اتقان در کار، نظم و مشارکت در امور، پیشگیری از اسراف و دهها مفهوم ارزشی دیگر، فرا میخواند و به یقین هر تلاشی که در به فعلیت رساندن آن مفاهیم ارزشمند انجام گیرد، کوشش در بهرهور ساختن خود و جامعه خواهد بود.
نگاهی به وضعیت بهرهوری نیروی کار در شرایط کنونی اقتصاد ایران
کاملاً روشن است که بدون برنامهریزی و ترسیم نقشه راه نمیتوانیم ادعا کنیم که در جهت تحقق اهداف یک اقتصاد مقاوم، گام برمیداریم و اهمیت این نقشه کلان راه از آنجهت است که میتوان بهوسیله آن، نقش دستگاهها و بخشهای مختلف را در تمام حوزههای مورد نظر، بهطور کامل مشاهده کرد و لذا چون میخواهیم در نهایت، یک کار منسجم و مستند انجام دهیم، برای آن که بتوانیم یک الگوی کلی طراحی کنیم، نیازمند داشتن یک نقشه راه هستیم. تعیین نقطه عزیمت (وضع موجود) و وضع مطلوب، مهمترین پیشنیازهای پیشرفت است که حرکت از وضعیت موجود به سمت وضعیت مطلوب را، با بهرهگیری از مقدمات، اصول و راهکارهایی که قبل از حرکت، بهخوبی مشخص شدهاند، امکانپذیر میکند.
با توجه به آنچه در مقدمه بیان شد، وضعیت مطلوب و ایدهآل در زمینه بهرهوری و استفاده بهینه از منابع انسانی و نیروی کار شناسایی شد. لذا برای شناسایی وضعیت موجود و تکمیل فرایندی که قبل از اعمال تغییرات میبایست طی شود، در ادامه نگاهی به وضعیت بهرهوری نیروی کار در شرایط کنونی اقتصاد ایران خواهیم داشت.
میزان بهرهوری در کشورهای پیشرفته، هفت ساعت کار مفید در روز است که این میزان در مورد ایران، حداکثر یک ساعت و نیم است. و این در حالی است که کارایی برخی افراد، در محل کار، کمتر از ۲۰ درصد است و درعینحال در شمار زیادی از سازمانها، نیروی مازاد بر نیاز وجود دارد.
اگرچه در سالهای اخیر در زمینهی بهرهوری نیروی کار رشد داشتهایم، ولی حتی با احتساب این نرخ رشد نیز وضعیت مطلوبی در حوزه بهرهوری نیروی کار نداریم. پس در چنین شرایطی نمیتوانیم اقتصاد خود را یک اقتصاد مقاوم در برابر تهدیدات بهشمار آوریم.
راهکارهای مؤثر بر ارتقای بهرهوری
با توجه به موارد بیانشده، جایگاه لزوم ارتقای بهرهوری نیروی کار، واضح و شناختهشده است. لذا در ادامه به راهکارهای مؤثر بر ارتقای سطح بهرهوری خواهیم پرداخت.
• آموزش دانش کاری
در اسلام، فرایند آموزش به هیچ مقطع زمانی محدود نمیشود و میبایست در همه حال تداوم داشته باشد. در بهرهوری لازم است آموزش بهموقع، هدفمند و متناسب با نیازهای شغلی و تخصصی فراگیران باشد تا بتواند از حجم مشکلات بنگاهها بکاهد، زیرا آموزشی که این شرایط را نداشته باشد، نهتنها در جهت بهرهوری نخواهد بود، بلکه از بهرهوری بنگاههای ذیربط بهجهت صرف انرژی، وقت و هزینههای فراوان، خواهد کاست.
آموزش، مهمترین عامل در جهت افزایش بهرهوری نیروی کار است که فقط مختص زمان اشتغال نیست، بلکه با درک درستی از جایگاه فرهنگ و تربیت فردی در فرایند تولید، زمانی مؤثر خواهد بود که یک عضو از جامعه از بدو شکلگیری فرایند تربیت و تکامل، در بستر مدرسه و خانواده بهعنوان یک نیروی کار تربیت شود. این فرد درعینحال با توجه به شرایط متفاوت سنی و اقتضائات دورههای مختلف رشد، تحت تعلیم مواردی چون شناخت ارزش وقت، برنامهریزی و مدیریت زمان، محاسبه عملکرد، بهرهگیری بهینه از نعمات، بهکارگیری معیارهای اسلامی در عمل، دقت و اتقان، دوری از اهمالکاری، تقسیم کار، اولویتبندی، پشتکار، انضباط کاری، مشارکت و تعاون و پیشگیری از اسراف، قرار خواهد گرفت و این همان نکتهای است که خلأ آن در کتب درسی، سطوح مختلف تعلیموتربیت در آموزشوپرورش از یکسو و زمینههای متفاوت تربیت فرزندان در بستر خانواده از سویی دیگر، احساس میشود.
• همجهت شدن انگیزه نیروی کار و کارفرما در قالب قراردادهای صحیح
درصورتیکه خلأ تربیت صحیح نیروی کار وجود داشته باشد و از طرفی نیز قراردادی که با نیروی کار بسته میشود در ازای حضور در محل کار، یک مبلغ مشخصی را بهعنوان حقوق برای وی تضمین کند و در شرایطی که کارایی افراد در دریافتی ماهانهشان تأثیری نداشته و پاداشها تحتتأثیر القاب افراد در محل کار تعیین شود، طبیعی است که انگیزه فعالیت از افراد باانگیزه سلب میشود و زمینه برای سوءاستفاده فرصتطلبان مهیا میشود. بر این اساس، بهتر است مقررات حقوق و پاداش کارکنان و بهدنبال آن، قراردادها بهگونهای طراحی شوند که مبنای پرداختها ارزش کار باشد، نه صرف حضور فیزیکی. یعنی ابتدا حداقلی را بهعنوان حقوق تعیین میکنند، سپس مابقی دستمزدها برمبنای بهرهوری و ارزش کار پرداخت خواهد شد. لذا نیروی کار برای رسیدن به سطوح بالاتری از دستمزد، در جهت هدف کارفرما، یعنی افزایش تولید تلاش خواهد کرد و نتایج آن سطح کلان اقتصاد را منتفع میکند.
• افزایش توان علمی کارکنان
همانطور که قبلاً ذکر شد، آموزش از جایگاه ویژهای در حوزه بهرهوری برخوردار است. لذا علاوهبر جایگاه آموزش و تربیت در شکلگیری شخصیت افراد بهعنوان مهمترین عامل تولید، آموزشهای ضمن خدمت با چاشنی تجربه و بهکارگیری تعهد و تخصص بهوجودآمده در افراد، بهرهوری نیروی کار در فرایند تولید را تا حد زیادی بالا میبرد.
بیمهها
نیاز به امنیت همواره یکی از مهمترین و اساسیترین نیازهای بشر است و محیطی که نیروی کار در آن به فعالیت مشغول است نیز از این قاعده مستثنا نیست. طراحی الگویی مناسب برای بیمهها در محل کار که این احساس امنیت از تمام جهات را پوشش دهد، بهعنوان یکی از عوامل مهم انگیزشی در راستای افزایش بهرهوری نیروی کار، تأثیر خواهد داشت.
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاه بسته شده است.