فرشاد مؤمنی‌:بخش‌های مولد مغلوب فعالیت‌های غیرمولد هستند

  مدیر مؤسسه دین ‌و اقتصاد تمرکز بر مسایل جامعه کارگری را یکی از مهم‌ترین و زیربنایی‌‌‌ترین مسایل می‌داند و معتقد است که وضعیت تولید و نیروی انسانی مولد در ایران مناسب نیست. به گزارش  سایت جماران، فرشاد مؤمنی‌ می‌گوید اقتصاد ایران یکی از سخت‌‌‌ترین و تلخ‌‌‌ترین ایام خود را سپری می‌کند. بخش‌های مولد مغلوب […]

 

مدیر مؤسسه دین ‌و اقتصاد تمرکز بر مسایل جامعه کارگری را یکی از مهم‌ترین و زیربنایی‌‌‌ترین مسایل می‌داند و معتقد است که وضعیت تولید و نیروی انسانی مولد در ایران مناسب نیست.

به گزارش  سایت جماران، فرشاد مؤمنی‌ می‌گوید اقتصاد ایران یکی از سخت‌‌‌ترین و تلخ‌‌‌ترین ایام خود را سپری می‌کند. بخش‌های مولد مغلوب فعالیت‌های غیرمولد هستند و نظام قاعده‌گذاری و پاداش‌دهی به شکلی تعریف شده است که اصل بنیادی تناسب میان صلاحیت‌ها و برخورداری‌ها در ساختار نهادی کنونی ایران به هیچ وجه رعایت نمی‌شود.

وی تمرکز بر مسایل جامعه کارگری را یکی از مهم‌ترین و زیربنایی‌‌‌ترین مسایل دانست و گفت: جامعه کارگری باید در مرکز توجه قرار گرفته شود. در ادبیات توسعه گفته می‌شود که انسان‌ها هم هدف برنامه‌های توسعه و هم ابزار تحقق اهداف توسعه محسوب می‌شوند.

مؤمنی ادامه ‌داد: افرادی که به شکل مستقیم و غیرمستقیم در خدمت فعالیت‌های مولد قرار دارند، جایگاه بسیار ممتازتری پیدا می‌کنند. چراکه بقای هر کشور و بالندگی آن بیش از هر چیز تابعی از ظرفیت‌های انسانی درگیر در فعالیت‌های مولد است و این مسأله در ادبیات انقلاب دانایی ابعاد ژرف‌تری پیدا کرده است. اگر از آن زاویه به نقش نیروی کار مولد نگاه کنیم، افق‌های قابل اعتنا‌تری به روی‌ ما گشوده می‌شود.

عضو هیأت علمی دانشکده اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی به توضیح اهمیت نیروی کار پرداخت و بیان ‌کرد: در ادبیات انقلاب دانایی اگر کل ذخیره دانایی بشر را ۱۰۰ واحد در نظر بگیریم، ۹۰ واحد از طریق دانش ضمنی حاصل می‌شود و دانش آشکار سهم ۱۰ درصدی دارد. دانش ضمنی دانشی است که از طریق انجام کار مولد حاصل می‌شود. به این اعتبار جایگاه نیروی کار در دنیا جایگاه ممتازی است و از نقطه عطف موج نخست انقلاب صنعتی تا به امروز مرتباً بر سهم و نقش نیروی کار بر خلق ارزش افزوده اضافه شده است.

وی افزود: در تئوری‌های کلاسیک اقتصادی سهم عوامل تولید را هم تراز در نظر می‌گرفتند. به شکلی که تصور می‌کردند به سهولت امکان جایگزینی عوامل تولید وجود دارد. این همگن پنداری ضریب اهمیت عوامل تولید و هم تراز دانستن نیروی کار با سایر عوامل تولید هر میزانی که به سوی تولید مبتنی بر دانایی حرکت می‌کنیم، تحول پیدا می‌کند. به شکلی که در حال حاضر در کشورهای پیشرفته صنعتی که توانستند به شکل نهادمند و نظام‌وار امکان کاربست فزاینده دانایی در فرایند خلق ارزش افزوده را درونی کنند، سهم عامل انسانی به تنهایی معادل بیش از چهار برابر سایر عوامل تولید است.

مؤمنی به بررسی وضعیت نیروی کار پرداخت و خاطر‌نشان کرد: وضعیت تولید و نیروی انسانی مولد در ایران مناسب نیست. اقتصاد ایران یکی از سخت‌‌‌ترین و تلخ‌‌‌ترین ایام خود را سپری می‌کند. بخش‌های مولد مغلوب فعالیت‌های غیرمولد هستند و نظام قاعده‌گذاری و پاداش دهی به شکلی تعریف شده است که اصل بنیادی تناسب میان صلاحیت‌ها و برخورداری‌ها در ساختار نهادی کنونی ایران به هیچ‌وجه رعایت نمی‌شود. افت معنی‌دار توان رقابت و مقاومت اقتصاد ایران در مقیاس جهانی ریشه در این مسأله دارد.

مدیر مؤسسه دین ‌و اقتصاد متذکر شد: رکود عمق یافته کنونی اقتصاد ایران سبب شده است که قدرت چانه زنی نیروی کار در ایران به شکل غیرمتعارفی سقوط کند. امنیت شغلی نیروی کار مولد یکی از بد‌‌ترین تجربه‌های ۴۰ سال گذشته را شاهد است. سهم نیروهایی که در چارچوب قراردادهای موقت به کرار گرفته می‌شود، به شکل غیرمتعارفی سنگین‌تر از آن‌هایی است که در چارچوب قواعد حاکم بر قانون کار و تأمین اجتماعی مشغول به فعالیت هستند.

وی به یکی از مطالعاتی که در دانشگاه علامه طباطبایی در حال انجام است اشاره کرد و گفت: مطالعه حکایت از این دارد که یکی از وجوه منزلت نیروی انسانی در برابر سرمایه‌های غیرمولد به پایین سطح تجربه شده خود رسیده است. پرسش این است که به منظور دستیابی به عایدی معادل حداقل دستمزد سالانه از طریق سپرده‌گذاری بانکی وضعیت ایران در مقایسه با کشور‌های عضو OECD چگونه است؟

مؤمنی پاسخ داد: کشورهای عضو OECD به منظور دستیابی به عایدی معادل حداقل دستمزد سالانه از طریق سپرده‌گذاری بانکی باید ۱٫۵ تا ۴٫۵ میلیون دلار در بانک سپرده بگذارند. این رقم در ایران برابر ۲۰ هزار دلار است. این مسأله سقوط منزلت نیروهای مولد در برابر نیروهای غیرمولد را به شکل روشنی نشان می‌دهد.

این کارشناس مسایل اقتصادی تصریح ‌کرد: اگر ایران بخواهد اقتصادی داشته باشد که به دوران رونق بازگردد باید ساختار انگیزشی و نظام قاعده‌گذاری خود به شکل بایسته‌ای تغییر دهد؛ چراکه این اقدام تنها توسط انسان‌های مولد انجام می‌گیرد.