سنگاندازی عربستان همچنان ادامه دارد تجارت گازی ایران در بن بست دیپلماسی در طول سالیان گذشته، کارشکنیهای عربستان در بازار انرژی علیه ایران تجربه و تکرار شده است، موضوعی که طبق گزارشهای بهدست آمده حکایت از در دستور کار قرار گرفتن این رویکرد از سوی ریاض در بازار گاز ایران(خط لوله تاپی) دارد. به گزارش […]
سنگاندازی عربستان همچنان ادامه دارد
تجارت گازی ایران در بن بست دیپلماسی
در طول سالیان گذشته، کارشکنیهای عربستان در بازار انرژی علیه ایران تجربه و تکرار شده است، موضوعی که طبق گزارشهای بهدست آمده حکایت از در دستور کار قرار گرفتن این رویکرد از سوی ریاض در بازار گاز ایران(خط لوله تاپی) دارد.
به گزارش باشگاه خبرنگاران جوان، سنگاندازی و کارشکنی ریاض در مناسبات بازار انرژی ایران با کشورهای منطقه، موضوع جدید و نوظهوری نیست.
پیش از این به کرات، اخبار و گزارشهای منتشر شده از سوی رسانههای داخلی و خارجی مؤید کارشکنی ریاض علیه تهران در بازار نفت بوده است، تا جایی که بسیاری از کارشناسان و صاحبنظران حوزه سیاسی و اقتصادی، بخشی از تحریمهای غربیها علیه ایران با محوریتِ واشنگتن را ناشی از تضمینهای نفتی سعودیها به آمریکاییها و غربیها قلمداد میکنند.
به هر حال، مذاکرات برجام، برخی از این تحریمها را رفع، برخی را تعدیل کرد و البته همچنان برخی از این محدودیتها و نارساییها به قوت خود باقی است که تبیین و واکاوی آن را به مجال دیگری موکول میکنیم.
آنچه که موضوع بحث گزارش ذیل است به تحرکات اخیر گازی سعودیها علیه تهران در بازار گاز منطقه و بهویژه خط لوله موسوم به تاپی معطوف میشود.
به واقع، در صورت پیشروی هر چه بیشتر ریاض در این عرصه، فرصت صادرات گاز ایران به دو کشور هند و پاکستان از دست خواهد رفت.
نگرانیها در این خصوص، زمانی افزایش پیدا کرد که معاون رییسجمهور ترکمنستان از سرمایهگذاری عربستان در خط لوله صادرات گاز ترکمنستان به پاکستان و هند(تاپی) خبر داد.
پیشینه تاریخی این خط لوله به آوریل سال۲۰۰۸، مقارن با اردیبهشت۱۳۸۷ باز میگردد، زمانی که کشورهای افغانستان، ترکمنستان، پاکستان به همراه هند، نخستین قرارداد کلی خود در ارتباط با خط لوله مذبور، در اسلامآباد منعقد کردند و در ادامه، موافقتنامه دیگری نیز در ارتباط با این خط لوله بین رؤسای جمهور افغانستان، ترکمنستان، پاکستان و وزیر نفت هند در دسامبر سال۲۰۱۰، مقارن با آذر سال۱۳۸۹، در عشقآباد به امضا رسید.
براساس این قرارداد، مقرر شد، ترکمنستان سالیانه ۳۳میلیاردمترمکعب گاز به افغانستان، پاکستان و هند صادر کند.
در صورت تحقق و عملیاتی شدن خبر معاون رییسجمهور ترکمنستان، مبنی بر سرمایهگذاری سعودیها در این پروژه، طبیعتاً فرایند اجرایی و بهرهبرداری از این طرحِ عظیمِ گازی، عملیاتی خواهد شد و در این میان، یکی از بهترین فرصتهای انرژیک و گازی ایران در منطقه سوخت میشود.
اختلاف گازی میان ایران و ترکمنستان و ارجاع پرونده مذکور به داوریِ بینالمللی
موضوع اختلاف گازی میان ترکمنستان و ایران نیز از دیگر مشکلاتی است که متأسفانه به نحو مطلوبی حل و فصل نشد و در نهایت با عمیق و پیچیدهتر شدن اختلافاتِ فیمابین، پرونده گازی اشاره شده به داوری بینالمللی، ارجاع شد.
علت اصلی این اختلاف به نرخ گازی باز میگردد و همین مناقشه باعث شد، ترکمنستان فلکه گازی خود را بر روی ایران ببندد.
بدون تردید، صادرات گاز ترکمنستان به ایران برای هر دو کشور مبدأ و مقصد، منافع بسیاری را در پی خواهد داشت.
در گام نخست، ترکمنستان از محل فروش این انرژی مهم و استراتژیک کسب منفعت خواهد کرد و در مرحله بعد، ایران با واردات گاز از ترکمنها، علاوه بر تأمین نیاز خود، در صرف هزینه برای انتقال گاز به شمال کشور، هزینههای مربوطه را مدیریت خواهد کرد.
به تعبیر دیگر، با خرید گاز از ترکمنستان، انرژی مورد اشاره در استانهای شمالی کشور تأمین میشود و ایران مجبور نیست برای انتقال گاز از جنوب کشور به خطه شمالی، متحمل هزینههای سنگین هر چه بیشتری شود.
به موازات این صرفهجویی، مازاد گاز باقیمانده در استانهای جنوبی کشور، ظرفیت قابل توجهی است که با برنامهریزی و مذاکره و تفاهم مشترک، امکان انتقال و صادرات آن به پاکستان و هند فراهم خواهد شد.
تحقق تمامی موارد مذکور مستلزم واردات گاز از ترکمنستان است که با تدبیر و درایت میتواند به آوردههای بسیاری برای ایران منتهی شود.
به نظر میرسد، با پیچیدهتر شدن اختلافات گازی میان ایران و ترکمنستان، در مسیر حصول این امر خطیر، موانعی جدی ایجاد شود، موانعی که رفع آن مستلزم همگرایی و همافزایی هر چه بیشتر است.
قضاوت در خصوص اینکه در مقصر عمیقتر شدن این اختلاف، طرف ترکمنستانی یا ایرانی(وزارت نفت) است، در این مجال نمیگنجد، اما قطعاً از تشدید این اختلاف، سعودیها به عنوان یکی از رقبا و به تعبیر صحیح تر دشمنان جدی ایران، سود میبرند، زیرا هر طرح، پروژه و اقدامی که به تشدید نفوذ صادراتی، اقتصادی، سیاسی ایران در منطقه و در مناسبات میان تهران و کشورهای همسایه منتهی شود برای ریاض خوشایند نیست و سعودیها از عمیقتر شدن مشکلات ایران در حوزههای گوناگون، لذت خواهند برد.
آنچه که از آن تحت عنوان هاب گازی منطقه از آن یاد میشود، به شدت مستلزم تعامل و مناسبات دو سویه تهران و اسلام آباد است.
امید آن میرود با تدبیر، درایت و طراحی دیپلماسی هوشنمدانه گازی، موانع موجود در این عرصه مرتفع شود، زیرا پیشبرد و پیشرفت این پروژه، علاوه بر حصول اهداف اشاره شده، چشمانداز خط لوله صلح گازی میان ایران و پاکستان را نیز ترسیم خواهد کرد و این موضوع از چنان اهمیتی برخوردار است که حتی واشنگتن و برخی کشورهای غربی نیز از صرف هزینه لازم برای مانعتراشی در مسیر آن دریغ نکرده و زین پس نیز نخواهند کرد و این میزان از نگرانی کشورهای رقیب و دشمن ایران، مؤید تأثیرگذاری طرح مذکور در نفوذ و اقتدار فزایندهتر ایران است، امری که برای تحقق آن باید از تمام قُوا و ظرفیتهای موجود بهره بُرد.
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاه بسته شده است.