استراتژی «ادغام و تملک» در صنعت نفت چرخه عمر یک سازمان همانند چرخه عمر یک انسان است، از آنجایی که ما انسانها به منظور تضمین بقای خود در هر بخش از زندگی بنا به شرایط روحی، جسمی و محیطی باید فعالیتی مطابق با آن شرایط را انجام دهیم، در سازمانها نیز چنانچه اقدام به موقع […]
استراتژی «ادغام و تملک» در صنعت نفت
چرخه عمر یک سازمان همانند چرخه عمر یک انسان است، از آنجایی که ما انسانها به منظور تضمین بقای خود در هر بخش از زندگی بنا به شرایط روحی، جسمی و محیطی باید فعالیتی مطابق با آن شرایط را انجام دهیم، در سازمانها نیز چنانچه اقدام به موقع بنا بر شرایط محیطی، فیزیکی و حتی روحی سازمان برای آن شرایط صورت نپذیرد بقای سازمان با مشکلات عدیده روبهرو خواهد شد. استراتژیهای گوناگونی برای طول عمر یک سازمان معرفی شده و هر سازمانی میبایست براساس شرایط محیطی از استراتژیهایی همانند تنوع در محصول و یا خدمات، تنوع در بازار، تنوع در زنجیره عمودی، کوچک و یا بزرگ شدن و… استفاده کند. برای هر سازمانی اقدامات پیشگیرانه بهترین گزینه محسوب میشود که معمولاً توسط پزشکان سازمان، یا اصطلاحاً همان استراتژیستها تجویز شده و میبایست به موقع اجرا گردند، مهمترین مرحله از تدوین استراتژی، پیادهسازی آنها در سازمان است. یکی از پیچیدهترین نسخههای سازمانی، استراتژی ادغام و تملک (M&A) است که در صورت تجویز برای یک سازمان، باید به پیادهسازی آن برای سازمان نیز توجه کرد.
ادغام دو شرکت زمانی رخ میدهد که دارای اندازه برابر باشند و از ترکیب آنها یک شرکت واحد به وجود آید. تملک مانند ادغام است با این تفاوت که یک شرکت، شرکت دیگری را خریداری میکند در طی این عمل فرایندها و تولید محصول یکسان میشود. این مفهوم به صورت takeover یا buyout نیز شناخته میشود. به عبارت دیگر اقدامی است که در پی آن یک شرکت درصد قابل توجهی و مدیریتی از سهام شرکت دیگر را خریده و کنترل مدیریتی شرکت را به عهده میگیرد. اما گونهشناسی مقوله ادغام و تملک به صورتی است که از ابعاد مختلف، شکلهای مختلفی از ادغام و تملک میتواند وجود داشته باشد. ارتباط ایجاد کردن با هیأت مدیره، کارکنان و سهامداران، نحوه تأمین مالی تملک، نوع سهام و نوع حرکت در زنجیره ارزش حالتهای مختلف ادغام و تملک هستند.
مزایای ادغام و تملک شامل: قابلیتهای رقابتی بهتر و بیشتر، پوشش جغرافیایی وسیعتر، منابع مالی بیشتر برای سرمایهگذاری در حوزه R&D و افزایش ظرفیتها، فرصتهای کاهش هزینه، مهارتهای تکنولوژیکی قویتر، توانایی بیشتر جهت پیادهسازی محصولات یا خدمات نسل آینده میباشد. مشکلات ناشی از ادغام و تملک شامل: مقاومت از سوی کارمندان، تضادهایی در سبک مدیریت و فرهنگ سازمانی، مشکلاتی در ترکیب و یکپارچهسازی عملیات شرکتهای مختلف، دشواریهایی فراتر از انتظار در ۳بخش دستیابی به صرفهجویی مورد انتظار در هزینه، به اشتراکگذاری مهارتها و دستیابی به قابلیت رقابتی بهبود یافته از مشکلات ادغام و تملک میباشند.
ادغام و تملک در بخش انرژی ایالات متحده
پس از سقوط قیمت نفت و رکود در تمامی بخشهای صنعت نفت تا پیش از این امیدواری برای بازگشت قیمت نفت خام و احیا بازار در بین بسیاری از مشاوران و شرکتهای نفتی وجود داشت. لیکن بسیاری از همان شرکتهای نفتی برنامههای استراتژیک خود را بر مبنای قیمت نفتخام ۵۰ دلار و حتی کمتر پیگیری میکردند و در همین راستا موضوع ادغام و تملک و یکپارچگی در بازار حفاری آثار مطلوبی در ایالات متحده برجای گذاشت. موضوع ادغام و تملکهای اخیر در ایالات متحده علیالخصوص بخش دکلداری علاوه بر مناسب شدن شرایط مالی و دستیابی به فرصتهای کاری پیش رو با کاهش هزینههای تمام شده، موجب یکپارچگی در این بخش و تنوع سبد ارایه خدمات به مشتریان شد. با این رویکرد شرکتهای حفاری با انتخاب درست استراتژی، بقای خود را تضمین و مشارکت در بازار را از دست نمیدهند.
ارزش معاملاتی ادغام و تملک در بخش انرژی ایالات متحده طی چند سال اخیر در حال افزایش است و ایالات متحده در صدر انجام این استراتژی قرار دارد. براساس گزارش Merge Market معاملات ادغام و تملک جهانی (M&A) در بخش انرژی، معدن و خدمات رفاهی(EMU) در ۳ماه اول سال۲۰۱۷ نسبت به سال گذشته حدود ۱۲۳درصد رشد داشته است. در ۳ماهه اول سال۲۰۱۷ حدود ۳۰۴ معامله به ارزش ۱۶۵٫۴میلیارددلار به ثبت رسیده است که این میزان دومین و بزرگترین ارزش معاملات ثبت شده در یک فصل از سال۲۰۰۱ تاکنون است.
رونق مجدد فعالیت شیل و ثبات نسبی در قیمت نفتخام، منجر به انجام معاملات در بخش (EMU) شد که نزدیک به ۸۵درصد از معاملات جهانی (EMU) بخش انرژی در ۳ماه اول سال۲۰۱۷ بوده است. بیشترین فعالیت ادغام و تملک در بخش انرژی مربوط به ایالات متحده بوده که علت آن شروع فعالیت در میدان شیل پرمین بوده است که شرکتهای نفتی در پی گرفتن سهمی از این فعالیت بودهاند. در ۳ماه اول سال۲۰۱۷ حدود ۸۸معامله به ارزش ۸۵٫۳میلیارددلار در ایالات متحده به ثبت رسیده است. تحلیل Merge Market نشان میدهد، بالاترین ارزش معاملاتی در بخش انرژی توسط کونوکوفیلیپس به ثبت رسیده که ۱۳٫۳میلیارددلار از دارایی خود را در بخش ماسههای نفتی کانادا به شرکت Cenovus فروخته است.
مهمترین دلیل موفقیت کشور ایالات متحده در ادغام و تملک مربوط به شفافیت مالی و اقتصادی و همچنین وجود نظم در قوانین جاری آن میباشد. برنامهریزیهای دقیق و بهرهبرداری از موقعیتهای طلایی برای دستیابی به سودهای کلان و تدوام فعالیت در بازار انرژی با نوسانات سالهای اخیر مطمئناً در گرو آیندهنگری و بهرهبرداری از فرصتهای جدید است. ما در عصری زندگی میکنیم که به همراه تغییرات سریع و گسترده در محیط و پویایی سریع علوم و تکنولوژی مواردی همچون بحرانهای مالی و پولی بهصورت مستمر به صنایع وارد میشود و آنها میبایست خود را با این تغییرات سازگار کنند. در این میدان رقابتی، صنایعی میتوانند بقا داشته باشند که در این عرصه به دنبال نوآوری و ابتکار عمل باشند و در برابر تغییرات واکنشی مناسب از خود نشان دهند. به نظر میرسد تغییر متناسب با اهداف هر شرکت براساس استراتژی هدفمند و سنجیده راهحل خروج از بحران خواهد بود که شرط اول آن تغییر تفکر در برابر تغییر است.
سؤالی که در این میان پیش میآید این است که چرا این رفتار اقتصادی که نتایج مطلوبی از آن در کشورهای منطقه و سایر اقتصادهای بزرگ تاکنون مشاهده شده است، در صنایع ایران به خصوص در بخش خدمات نفتی کشور با وجود فشارهای مالی سالهای اخیر در دستور کار قرار نمیگیرد!؟ از یک سو عواملی همچون ترس از ناشناختهها، فقدان کنترل، ترس از دست دادن وجهه، ادامه عادات قبلی و سرسختی نشان دادن از جمله مهمترین عواملی است که اجازه تغییر و تدوین استراتژی مناسب را به شرکتها نمیدهد، از سوی دیگر موضوع عدم شفافیت در مسایل مالی و اقتصادی شرکتها است. بر این اساس به نظر میرسد موضوعات «انضباط و شفافیت مالی»، «تغییر نگرش» و «تدوین استراتژی متناسب با اهداف» از جمله مهمترین موضوعات پیشِ روی شرکتها است.
عبدالصمد رحمتی
تحلیلگر حوزه نفت و انرژی
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاه بسته شده است.