تجزیه و تحلیل نقش مدیریت طرح در نظام فنی و اجرایی کشور-۲ مجتبی حسینعلیپور دکترای مدیریت پروژه استادیار و عضو هیأت علمی دانشگاه شهید بهشتی mhalipour@atta.ir محمد جوادی کارشناس ارشد مدیریت و ساخت کارشناس ناظر پروژه کیان Muhammad_javadi@yahoo.com کلید واژگان: مدیریت طرح (MC)، پروژههای ساخت construction Projects، مدیریت ساخت Construction Management، کلید در دست turnkey […]
تجزیه و تحلیل نقش مدیریت طرح در نظام فنی و اجرایی کشور-۲
مجتبی حسینعلیپور
دکترای مدیریت پروژه
استادیار و عضو هیأت علمی دانشگاه شهید بهشتی
mhalipour@atta.ir
محمد جوادی
کارشناس ارشد مدیریت و ساخت
کارشناس ناظر پروژه کیان
Muhammad_javadi@yahoo.com
کلید واژگان: مدیریت طرح (MC)، پروژههای ساخت construction Projects، مدیریت ساخت
Construction Management، کلید در دست turnkey
قسمت پایانی
قسمت نخست این مقاله در شماره ۲۳۸۷ روزنامه مناقصهمزایده از نظر شما عزیزان گذشت. ادامه مقاله را پی میگیریم:
مدیریت طرح باید پروژه را به گونهای مدیریت کند که زمان تکمیل آن در محدوده هزینه تعریف شده قرار گیرد. همچنین مدیریت طرح معمولاً متعهد میشود که عوامل خطر و عدم یقین در ساخت را پذیرا باشد. این امر در حالی است که شرکت سازنده معمولاً خود مدیر طرح نیست. از نکات مثبت استفاده از سیستم مدیریت طرح در پروژهها میتوان به کاهش حجم تشکیلات اجرایی کارفرما اشاره کرد که خود به خود منجر به کاهش هزینههای پروژه میشود. با توجه به اینکه کارفرما به عنوان بهرهبردار معمولاً از سازمان متخصص متناسب با پروژه بهرهمند نیست، ایجاد چنین تشکیلاتی حذف میشود، و در صورت استخدام این افراد و ایجاد تشکیلات مورد نیاز پس از اجرا و تکمیل پروژه این افراد عملاً بیکار میشوند و هزینه سربار زیادی را تا زمان اشتغال در پروژه بعدی بهکارفرما تحمیل میکند. استفاده از روش مدیریت طرح به ویژه در شرکتهای دولتی با توجه به سیاستهای دولت مبنی بر کاهش نیروهای دولتی و تصدی گری و انتقال امور به بخش خصوصی، همسو است و با استفاده از خدمات مدیریت طرح کارفرما این اجاره را پیدا میکند تا در زمینه هسته فعالیت اصلی خود متمرکز شود، که این خود منجر به بازدهی بهتر میشود. این روش در بیشتر پروژهها کاربرد دارد. نیاز این روش در پروژههای جدول یک که پیچیدگی بیشتری دارد، معمول تر است.
نظام جدید سازمان مدیریت و برنامهریزی کشور نقش عامل چهارم یا مدیری طرح را با اهمیت تلقی و ضوابط و دستورالعملهایی را در همین راستا تدوین و تصویب کرده است. در ضوابط جدید بر انجام کار طراحی و ساخت بهطور توام تأکید شده است. هرچند انجام عملیات اجرایی با این دیدگاه صرفاً در مورد طرحهایی که توجیه اقتصادی لازم را دارد، توصیه شده است به همین دلیل خدمات تهیه طرح که شامل شناسایی و توجیه فنی-اقتصادی و طراحی اولیه که در اصطلاح به آن فازها صفر و یک میگویند باید از سوی واحد مستقل از خدمات اجرای طرح که شامل طراحی تفصیلی و اجرایی است، انجام گیرد تا از توجیه غیرواقعی برای طرحهایی که اجرای آن موجه نیست، جلوگیری شود. هرچند که در حیطه صلاحیت مدیریت طرح ضوابط و شرایط و مبانی خاصی دیده نشده است، از اینرو ایجاد فرهنگ انجام پروژهها از طریق خدمات مدیریت طرح جای کار زیادی در کشور دارد که باید به آن پرداخته شود. ضمن اینکه شرکتهایی نیز که انجام خدمات مدیریت طرح را به عهده میگیرند رتبهبندی شدند و باید بر کار آنان یک نظارت کلی وجود داشته باشد و سالانه عملکرد هر یک از شرکتها ارزیابی و بررسی شود، به نحوی که کارفرمایان بتوانند از شرکتهای مختلف تأیید شده و ذی صلاح مدیریت طرح برای انجام هر پروژه دعوت کنند و بهترین پیشنهاد را انتخاب و در نهایت بتواند منجر به حذف مجزا کردن مرحله تهیه و اجرای طرح و دغدغههای موجود در خصوص تهیه طرح توجیهی غیرواقعی را کاهش دهد. ترکیب و تلفیق مرحله تهیه و اجرای طرح با توجه به آنچه پیشتر اشاره شد میتواند منجر به انجام به بهتر و اقتصادی تر پروژهها میشود.
۴٫ وضعیت مدیریت طرح در ایران
در ایران از سال ۱۳۷۸ تا کنون پروژههای مختلفی از خدمات مدیریت طرح بهرهمند شدهاند. برای اینکه بدانیم عامل چهارم یا مدیریت طرح در این پروژهها از چه جایگاهی برخوردار بوده است و چه عملکردی داشته است به سراغ ۱۳ پروژه که از خدمات مدیریت طرح استفاده کردهاند رفته و پرسشهایی از عوامل کارفرمایان، مدیران طرح، مشاوران و پیمانکاران این پروژهها انجام دادیم. این پرسشها و پاسخ آنها ما را به شناخت بیشتر از جایگاه مدیریت طرح در ایران نزدیک میکند. در این تحقیق ۵۲ شرکت به عنوان جامعه آماری انتخاب و ضمن طرح پرسشها نتایج زیر حاصل شد:
۱- آیا خدمات مدیریت طرح در پیشبرد پروژه از نظر صرفهجویی در زمان موفق بوده است؟
الف- خیلی زیاد ب- زیاد ج- متوسط د- کم هـ خیلی کم
۲- آیا خدمات مدیریت طرح در پیشبرد پروژه از نظر صرفهجویی در هزینهها موفق بوده است؟
۳- آیا خدمات مدیریت طرح در کیفیت اجرا پروژه با مشخصات فنی بالاتر و کیفیت بهتر تأثیری داشته است؟
۴- آیا اضافه شدن عامل چهارم (مدیریت طرح) در پروژهها باعث روانتر شدن روابط مشاوران و پیمانکاران با یکدیگر شده است؟
۵- آیا اضافه شدن عامل چهارم (مدیریت طرح) باعث افزایش بوروکراسی اداری و عملیات نامهنگاریها شده است؟
۶- آیا مجموعه بخشنامهها و شرح خدمات مدیریت و موافقتنامه همسانسازی خدمات مدیریت طرح توسط سازمان مدیریت و برنامهریزی به نظر شما نیاز به تجدیدنظر دارد؟
۷- آیا مدیریت طرح در ایران توانسته است از نظر مالی و از نظر کیفیت اجرا نقش خود را ایفا کند؟
۸- آیا مدیریت طرح در کشورمان توانسته است مدیریت خود را به عنوان جانشین کارفرما در پروژه اعمال نماید؟
۹- آیا نیروهای متخصص مدیر طرح را برای انجام مسؤولیتهای محوطه مناسب میبینید؟
۱۰- آیا تعداد مهندسین و متخصصین مدیر طرح برای انجام خدمات کافی به نظر میرسد؟
۱۱- آیا وجود عامل چهارم در ارتباط با مدیریت بر روابط پیمانکاران و مشاوران توانسته است از دخالت کارفرما در پروژه بکاهد؟
۱۲- آیا شرکتهایی که خدمات مدیریت طرح ارایه میدهند از پشتوانه علمی و تجربه کافی بهرهمند هستند؟
۱۳- آیا قبول دارید که در ایران ابزار لازم برای مدیریت به عامل چهارم داده نشده است؟
۱۴- آیا با این موضوع که کارفرما مدیریت و نظارت مالی را به صورت تمام و کمال به مدیر طرح بسیار موافق هستند؟
۱۵- آیا با مدیریت عامل چهارم در تمام مراحل پروژه اعم از برگزاری مناقصه برای انتخاب مشاور و پیمانکار و مراحل بعدی تا اتمام پروژه موافقید؟
۱۶- آیا پروژههای ۳ عاملی را به پروژههای ۴ عاملی ترجیح میدهید؟
۱۷- آیا وجود عامل چهارم (مدیریت طرح) را در کشورمان ایران مثبت ارزیابی میکنید؟
۱۸- آیا اضافه شدن عامل چهارم باعث افزایش هزینههای پروژه ناشی از دستمزد این عامل شده است؟
۱۹- آیا در صورت رسیدن عامل چهارم به جایگاه واقعی و حل مشکلات موجود وجود این عامل را در پروژه مفید ارزیابی مینماید؟
۵- نتیجه
یافتههای این تحقیق را با توجه به پاسخهای جامعه آماری این تحقیق میتوان بهطور خلاصه به شرح زیر دستهبندی نمود:
۱- عدم تشخیص صلاحیت شرکتهایی که خدمات مدیریت طرح ارایه میدهند و لزوم این امر که این شرکتها باید توسط سازمان مدیریت و برنامهریزی گریدبندی شوند.
۲- مدیریت طرح نتوانسته است به جایگاه واقعی خود در پروژهها دست یابد و تا رسیدن به این جایگاه فاصلهای طولانی دارد.
۳- مدیران طرح برای موفقیت خود در پروژهها باید از نیرویهای با تخصص بیشتر و تجربه بالاتر بهرهمند شوند. برای رسیدن به این مقصود باید تعداد متخصصین و تجربه آنها در قراردادهای مدیریت طرح ذکر شود و مدیر طرح ملزم به همکاری با آنها تا انتهای کار شود.
۴- مشاوران و پیمانکاران باید از ارتباط مستقیم با کارفرما خودداری کنند تا مشکلی در اداره پروژه ایجاد نشود و مسایل و مشکلات خود را فقط با مدیر طرح بیان کنند. پیمانکاران و مشاوران نباید با دور زدن مدیر طرح و ارتباط مستقیم با کارفرما، باعث ایجاد اختلال در روابط عوامل چهارگانه پروژه شوند و کارفرمایان نیز باید با این موضوع به خوبی برخورد کرده و به پیمانکاران و مشاوران در این موارد تذکر دهند که این مسایل را باید با مدیر طرح مطرح کنند.
۵- کارفرمایان نباید در اموری که به مدیر طرح محول شده است دخالت کنند و همچنین ضمانت اجرایی لازم برای اعمال مدیریت را به مدیران طرح اعطاء کنند. مدیر طرح حداقل باید بتواند در ارتباط با تصحیح صورتوضعیتهای پیمانکاران اعمال نظر کند تا اهرمی برای اعمال مدیریت خود داشته باشد. کارفرمایان باید اختیارات لازم برای اعمال مدیریت را به مدیریت طرح محول کنند، زیرا اگر مدیر طرح ابزار لازم برای اعمال نظرات خود را نداشته باشد، توصیههای او مورد بیتوجهی پیمانکاران و مشاوران قرار خواهد گرفت. در برخی پروژهها دخالتهای کارفرما در امور مدیریت طرح بسیار زیاد است و آن دسته از مدیران طرح که با این مسأله مقابله نمیکنند موقعیت و جایگاه خود را در پروژه از دست میدهند.
۶- روش انتخاب مدیران طرح صحیح نیست، و نباید به مدیر طرحی که قیمت کمتری پیشنهاد کرده است انتخاب شود.
۷- مدیران طرح نباید بهوسیله روابط انتخاب شوند، در برخی پروژهها که به وسیله روابط انتخاب شده است از کیفیت بسیار پایینی برخوردار بوده است.
۸- باید بستر مناسب برای مدیریت طرح ایجاد گردد و روابط مشاور- پیمانکار، مشاور-کارفرما، پیمانکار-کارفرما تنها از کانال مدیر طرح انجام شود.
۱۰- کارفرمایان باید از ابتدای امر با به خدمت گرفتن یک مدیر طرح قدر، از ابتدای پروژه، برگزاری مناقصه برای انتخاب مشاور و پیمانکار و نظارت بر طراحی و ساخت پروژه را برعهده او قرار دهند. در این صورت است که عامل چهارم میتواند مدیریت قوی تر و مؤثرتری داشته باشد. اگر مدیر طرح بعد از مشاور و پیمانکاران انتخاب شود، یک ضعف اطلاعات نسبت به پروژه دارد و مشاوران و پیمانکاران با مدیر طرح ارتباط مناسبی نخواهند داشت.
۱۰- کارفرمایان اگر طوری عمل کنند که کلیه بودجه اختصاص یافته به پروژه را در اختیار مدیر طرح قرار دهند و مدیریت مالی و نظارت برآن را به او بسپارند، مدیر طرح ضمن داشتن اهرم قوی برای مدیریت، سرعت انجام پروژه را نیز به نحو چشمگیری افزایش دهد.
۱۱- عامل مدیریت طرح درصورت یکه صورتوضعیتهای پیمانکاران و مشاوران را سریعتر از کارفرما رسیدگی نماید که غالباً اینگونه است، مثبت ارزیابی میشود.
۱۲- وجود عامل چهارم باعث شده است که عملیات اداری بسیار پیچیده شده و عملیات نامهنگاری با زمان بیشتری صورت گیرد.
۱۳- کارفرمایان در پروژههایی که از مدیریت طرح استفاده میکنند نسبت به تصحیح دوباره صورتوضعیت پیمانکاران و مشاوران خودداری کرده و نظر مدیر طرح را مبنای تصمیمگیری خود قرار دهند، در غیر این صورت مدیر طرح تنها یک عامل اضافه بر طرح است که روند تصحیح و تأیید صورتوضعیت را به تأخیر میاندازد.
در صورتیکه به یافتههای این تحقیق از طرف مجریان طرحها توجه شود میتوان امیدوار بود که طرحهای بزرگ بهصورت منسجم تر و
با مدیریتی تواناتر و قویتر اجرا شوند و مشکلات کمتری گریبانگیر این نوع طرحها شود.
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاه بسته شده است.