مأموریت رسانه در حمایت از کالای داخلی چیست

مأموریت رسانه در حمایت از کالای داخلی چیست موفق برای ایجاد اقبال عمومی به کالاهای تولید داخل علاوه بر تشریح مزایای آن برای اقتصاد کشور و معیشت شهروندان نیازمند شناخت ذائقه مصرف‌کنندگان، احترام به حقوق آنان و نیز کاربرد روش‌های کارآمد و نوین تبلیغاتی است. به گزارش ایرنا، آشکار شدن سمت و سو و هدفگذاری […]

مأموریت رسانه در حمایت از کالای داخلی چیست

موفق برای ایجاد اقبال عمومی به کالاهای تولید داخل علاوه بر تشریح مزایای آن برای اقتصاد کشور و معیشت شهروندان نیازمند شناخت ذائقه مصرف‌کنندگان، احترام به حقوق آنان و نیز کاربرد روش‌های کارآمد و نوین تبلیغاتی است.

به گزارش ایرنا، آشکار شدن سمت و سو و هدفگذاری حرکت کشور در سال نو موجب شد تا هر یک از دستگاه‌ها بنا بر مسؤولیت‌ها و وظایف، مأموریتی ویژه را پیش روی خود بینند. علاوه بر این، مخاطب قرار گرفتن همه مردم برای همیاری در جهت «حمایت از کالای ایرانی» از سوی رهبر معظم انقلاب در نخستین لحظات سال ۹۷، این مهم را به مأموریتی همگانی و ملی مبدل ساخت.

در این میان، رسانه به عنوان حلقه‌ای واسط میان مردم و حاکمیت و نیز ابزاری برای اطلاع‌رسانی، تبلیغات، برقراری ارتباطات چند جانبه و عمومی و نیز فرهنگسازی کارویژه‌های متعدد و در عین حال پراهمیت در جهت دستیابی به هدف رونق تولید داخلی می‌یابد.

در نگاه نخست و به عنوان یکی از اولین بازتاب‌های شعار سال در رسانه‌های فراگیری چون صدا و سیما، شاهد انتشار تبلیغاتی با موضوع مزیت خرید انواع کالاهای ایرانی از پوشاک تا لوازم‌التحریر بوده‌ایم؛ تولیداتی رسانه‌ای که با وجود تلاش برای کاربرد برخی ایده‌های جذاب و خلاقانه تنها بخشی از قابلیت و بایسته‌های فعالیت رسانه‌ای را به نمایش در می‌آورد.

همچنین باید یادآور شد که صداوسیما را نمی‌توان تنها رسانه مرجع و موظف در زمینه ایجاد گرایش به مصرف محصولات داخلی به شمار آورد و مأموریت رسانه را باید در حوزه‌ای گسترده شامل مطبوعات، خبرگزاری و سایت‌های خبری، تارنماهای عمومی، وبلاگ‌های شخصی و نیز شبکه‌های اجتماعی مورد تدقیق و بررسی قرارداد.

یکی از اصلی‌‌ترین بایسته‌هایی که در حمایت کارآمد از تولیدات ملی به چشم می‌خورد، جلوگیری از تبدیل تبلیغات به ضدتبلیغ برای این محصولات و توجه به اصل اقناع مخاطب در این زمینه است.

آنچه مشخص است این‌که رسانه در پیگیری موفق اهداف و سیاست‌های خود نزد مخاطبان، ناگزیر از انتقال پیام به غیرمستقیم‌‌ترین شکل ممکن است، از این رو ایجاد ضرورت و نه نمایش ضرورت برای مصرف تولیدات وطنی در اولویت مأموریت‌های رسانه قرار می‌گیرد.

در این راه، بهره‌گیری از به روز‌ترین تکنیک‌ها و علوم روانشناسی، جامعه‌شناسی و در نهایت تبلیغات لازم است تا ضرورت همگانی و هدف بلندمدت حمایت همه جانبه از محصولات ساخت کشور را به قبول مخاطبانی چند میلیونی برساند.

نکته ظریف یا به عبارتی دیگر وظیفه بسیار دشوار در این میان احترام به حقوق مصرف‌کننده ایرانی در رسانه است. انواع رسانه از یک سو موظف است تا انگیزشی عمومی را به سوی خرید کالای داخلی و تشریح نتایج و پیامدهای مثبت این اقدام ایجاد کند و از دیگر سو به شکلی مسؤولانه منافع فردی و حقوق مخاطبان خود را در نظر بگیرد.

در این جهت، ایجاد امکان معرفی انواع محصولات باکیفیت وطنی در قالب‌هایی جدا از پیام‌های بازرگانی و تبلیغات تجاری مرسوم، شناسایی و شناساندن تولیدات برتر در جهت الگوسازی برای سایر تولیدکنندگان، ایجاد امکان مقایسه واقعی محصولات داخلی با نمونه‌های خارجی و… می‌تواند گام‌هایی مؤثر در جهت رعایت حقوق مصرف‌کنندگان باشد.

گذشته از آنچه بیان شد رسانه‌های فراگیر از این امکان بهره‌مندند که در زمینه‌های گوناگون نیاز‌ها و سلایق مخاطبان را در فرایند مصرف شناسایی کرده و با انتقال آن به بنگاه‌های تولیدی یا به عبارتی فرایند تولید، همسازی مناسب‌تری را بین محصولات و مصرف‌کنندگان داخلی به وجود آورند.