ریال؛ پول داغ ؟! محمدرضا عیوضی یکی از مهمترین دلایل فرار سرمایه از کشور را میتوان به مسأله نرخ ارز و کاهش ارزش پول ملی پیوند زد. افزایش تورمی و نوسانی، از این جهت که موجب کاهش ارزش داراییهای داخلی میشود و همچنین فضای کسب و کار و سرمایهگذاری را مغشوش میکند، در نهایت بر […]
ریال؛ پول داغ ؟!
محمدرضا عیوضی
یکی از مهمترین دلایل فرار سرمایه از کشور را میتوان به مسأله نرخ ارز و کاهش ارزش پول ملی پیوند زد.
افزایش تورمی و نوسانی، از این جهت که موجب کاهش ارزش داراییهای داخلی میشود و همچنین فضای کسب و کار و سرمایهگذاری را مغشوش میکند، در نهایت بر فعالان و سرمایهگذاران اقتصادی تأثیرگذار است.
طبیعتاً در چنین محیطی، بسیاری از افراد از جمله فعالان اقتصادی و سرمایهگذاران برای اجتناب از کاهش ارزش دارایی خود، اقدام به خروج سرمایه از کشور و سرمایهگذاری در محیطهای امن (مانند سپردهگذاری بانکی) و خرید اموال و داراییهای خارجی خواهند کرد.
در پی این اتفاق شاهد آن هستیم که میل و رغبت به سرمایهگذاریهای مولد کاهش یافته و سرمایهگذاران در خوشبینانهترین حالت، اگر اقدام به خروج سرمایه از کشور نکنند، وارد فعالیتهای مولد سرمایهگذاری نیز نخواهند شد. محیطی که در آن لحظهای قیمت ارز بینالمللی نه فقط دلار مرتب دچار تغییر میشود، امکان برنامهریزیهای بلندمدت و اشتغالزا را از سرمایهگذار سلب خواهد کرد.
پول داغ، اصطلاحی است که در علم اقتصاد، به پولهای بیارزش یا کمارزش در قبال سایر ارزهای خارجی اطلاق میشود. پول داغ، اطلاق به پولی است که نگهداری آن دارنده خویش را متضرر خواهد کرد و بهتر است رها بشود.
در عین حال ایجاد ثبات اقتصادی باید مستمر و بلندمدت باشد و با تغییر دولتها رویههای حاکم بر سیاستهای اقتصادی تغییر معناداری نکند.
در این که دست پشت پرده و خرابکاری خارجی در موضوع ارز غیرقابل کتمان است، شکی نیست اما مفهوم اقتصاد مقاومتی، همانگونه که بارها تأکید شد تا همین تکانههای اقتصادی ناشی از تحریم و یا حتی زمزمه تحریم نابود شود.
پرواضح است که موضوع ارز و نوسانات آن مرتبط است با وضعیت اقتصاد داخلی در قیاس با اقتصاد خارجی اما تأثیر زیاد قیمت ارز بر تمام سطوح اقتصاد ایران باید مدیریت شود و به یکباره تمام بازار و اقتصاد داخلی را تحت تأثیر قرار ندهد.
همگان باور دارند وضعیت و عملکرد اقتصاد ایران با ظرفیتهای آن، فرسنگها فاصله دارد. در کل با بهبود فضای کسبوکار، ایجاد زیرساختهای لازم، قوانین و مقررات مناسب و از همه مهمتر ایجاد ثبات بلندمدت در سیاستهای اقتصادی، میتوان به افزایش امنیت سرمایهگذاری در کشور طی سالهای آتی امیدوار بود.
در گام نخست؛ بخشنامه بانک مرکزی درباره سیاستهای جدید ارزی کشور به جهت خرید و فروش ارز و تجارت خارجی، پایه شروع برنامه عملیاتی بانک مرکزی برای مقابله با بحران ارزی اخیر است. حال باید دید که در مرحله اجرایی چگونه عمل خواهد شد.
این که قیمتگذاری دستوری دولت بر روی ارز تأثیر مثبت خواهد گذاشت یا منفی، دیدگاهها فراوان است و در عین حال متناقض! اما مهم آن است که امنیت سرمایهگذاری در اقتصاد ایران تضمین شود حالا با هر ترفندی.
در انتها ذکر این نکته لازم است، آنان که به ارز به عنوان یک تجارت سودده نگاه میکنند، همیشه نیم نگاهی به وضعیت سود سپردههای بانکی داشتهاند و اگر فرض کنیم که اصلاح نظام بانکی ادامه یابد و به واسطه آن نرخ بهره باز هم کاهش پیدا کند؛ این موضوع میتواند بر روی هدایت پول و نقدینگی به سمت سرمایهگذاری مولد کمک کند اما اگر بانکها اعلام ورشکستگی کنند و بانک مرکزی کنترل وضعیت را برعهده بگیرد، یعنی سیستم بانکی فلج شده و رشد اقتصادی میرود که به خاطرهها بپیوندد!
همین وضعیت حساس است که مدیریت اقتصادی و بانکی کشور را در بهترین حالت و درک شرایط بحرانی طلب میکند تا نگذاریم ریال به پول داغ تبدیل شود، چرا که تبدیل آن به پول داغ یعنی فاتحه مدیریت اقتصادی کشور…
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاه بسته شده است.