حمایت از مطبوعات مزایدهای باشد نه مناقصهای! رامین شاهی – تمدنها با نوشتن ماندگار میشوند و این قاعده از قرنهای دور تا هماکنون همچنان ماندگار بوده است. رسانهها و مطبوعات در دوره معاصر از ستونهای مهم در امر توسعه، تثبیت و ماندگاری جامعه محسوب میشود که میتواند کمک شایانی برای همگرایی یک جامعه در […]
حمایت از مطبوعات مزایدهای باشد نه مناقصهای!
رامین شاهی – تمدنها با نوشتن ماندگار میشوند و این قاعده از قرنهای دور تا هماکنون همچنان ماندگار بوده است.
رسانهها و مطبوعات در دوره معاصر از ستونهای مهم در امر توسعه، تثبیت و ماندگاری جامعه محسوب میشود که میتواند کمک شایانی برای همگرایی یک جامعه در عین حفظ تکثر آن در آرا و نظرات باشد.
هر چند برخی بر این باورند که میزان تأثیرگذاری رسانه بر زندگی انسان نامحدود است و گروهی این اثرگذاری را نامحدود نمیدانند؛ لیکن آنچه مهم است، این است که هیچکس نمیتواند میزان اثرگذاری آنها را بر نسلها و جوامع مختلف منکر شود.
رسانههای گروهی، علاوه بر اینکه در فرایند ارتباطات و جابهجایی اطلاعات در درون جامعه و ملل سهیم هستند، میتوانند با کارکرد خویش در عرصههای سیاسی، فرهنگی و اقتصادی به موازات تحولات عمیق در نهادهای سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و دگرگونی باورها و ارزشهای مسلم جامعه کارساز بوده و به عنوان یک دانشگاه عمومی در راستای شکوفایی و اعتلای فرهنگ جامعه به فعالیت بپردازند و زبان هدایت خویش را بهکار بسته و جامعه را به سمت و سوی مطلوب هدایت کنند.
در این میان مطبوعات، روزنامهها، مجلات در کنار خبرگزاریها، رسانههای تصویری و در فضاهای مجازی در حال تغییر جهان پیرامون ما هستند تا امر توسعه اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی بهتر صورت پذیرد و ما وارد مرحله توسعه پایدار شویم.
اما در این میان مطبوعات و نشریات داخلی در بلاتکلیفی شکلی قرار دارند و بهتر است گفته شود با ادامه وضعیت نابسامان مالی فعلی خود و عدم پشتیبانیهای مالی مرسوم در گذشته از آنها، توان سرپا ایستادن را ندارند و مرگ خاموش آنها در چند سال اخیر دیگر تبدیل به خودکشی دستهجمعی شده است.
در گذشته آمار اعطای مجوز رسانهها بیشتر از نیاز واقعی کشور بوده است، بهگونهای که مسؤولین مربوطه بیشتر به دنبال ثبت رکوردهای بیهدف از افزایش انواع رسانههای کشور برای دادن نمایش پیشرفت بودهاند، بدون آنکه با آیندهنگری ابزار آن را نیز فراهم کنند، به گونهای که کافی است به نشست خبری یکی از وزرا یا معاونین آنها در یکی از وزارتخانهها بروید. به جای حضور مرسوم ۲۰ تا ۳۰ خبرنگار از همین تعداد رسانه، شاهد حضور انبوه خبرنگاران در عدد حدود ۲۰۰ و ۳۰۰ نفری خواهی بود که عملاً نه مجالی برای پرسش و پاسخ آنها و نه فرصتی برای توضیح مبسوط برگزارکننده نشست باقی میماند، اما علیرغم این اشتباهات غیرقابل اغماض در گذشته شاهد هستیم که انبوه رسانههای موجود در کشور که به لحاظ تعداد سرانه بالاتر از حتی کشورهای توسعهیافته است ولی بسان کارگاههای کوچک تولیدی مشغول درج اخبار و تحلیلهای موردنظر در حوزههای مختلف هستند و دستکم رسالت اشتغالزایی خود را در این فضای راکد اقتصادی ادامه میدهند.
این درحالی است که همواره رسانهها و بهخصوص مطبوعات از حمایتهای مستقیم دولتی برخوردار بودهاند که از جمله آن پرداخت یارانههای نقدی مطبوعات بوده که متأسفانه عملاً متوقف شده است و رسانههای کشور را تحت فشار کمبودهای مالی خود قرارداده است.
حال نوسانات نرخ ارز و گرانی کاغذ که بعضاً شاهد بودیم که قیمت کاغذ در بازهای کوتاه دو تا ۳ برابر شده است، عملاً اجازه نمیدهد تا رسانهها در این هوای آلوده نفس بکشند و به رسالت واقعی خود عمل کنند.
این درحالی است که با روی کار آمدن دولتهای مختلف شاهد تغییر و تحولات بنیادی از نوع حمایتهای قوه مجریه از رسانهها و خبرنگاران آنها هستیم و دامنه این آزمون و خطا را پایانی نیست. یک روز طرح بیمه خبرنگاری تجمیعی مطرح میشود و روزی دیگر شاهد هستیم که طرح جدیدی میآید و آن هم بعد از چند سال متوقف میشود و همه چیز در هالهای از ابهام قرار میگیرد. از سوی دیگر یک روز طرح اشتراکات مطرح میشود و روزی دیگر آنرا ناموفق و شکست خورده معرفی میکنند که نتیجه این آزمون و خطاها اینگونه میشود که در ۷ سال گذشته بودجه مطبوعات که با بودجه سینما و کتاب برابر بود، حالا به نصف میزان اعطایی به آنها کاهش یافته است.
حال بماند که به نام طرح رتبهبندی مطبوعات شاهد هستیم که داوران و طراحان این شاخصها خود بازیکن هم هستند و رسانه دارند و اینگونه میشود که بعد از اعلام رتبهبندیهای جدید، در کمال تعجب دیده میشود یک رسانهای کم کیفیت در بالاترین رتبهها قرار میگیرد.
براساس علوم سیاسی و نظرات آکادمیک، مطبوعات همچنان رکن چهارم دموکراسی محسوب میشود ولی بدون حمایتهای مالی واقعی و قرار گرفتن روزنامهها و نشریات ادامه شفافسازیها و توسعه فرهنگی و اطلاعرسانیهای سازنده توسط این حوزه امکانپذیر نیست لذا لازم است اهالی پاستور از یکسو و اهالی بهارستان از سویی دیگر اقدامی عاجل برای کمکهای مالی نقدی به مطبوعات را هموزن بودجه سینما و کتاب، در نظر بگیرند و به جای حمایت مناقصهای با کمترین قیمت دست به پشتیبانی مزایدهای بزنند.
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاه بسته شده است.