ساخت ایرانم، آرزوست ! به نظر جنابمان، اینکه صغیر و کبیر و دولتی و نهادی و مردمی، همه به دنبال خرید کالای ساخت ایران هستند خیلی خوبه، یعنی باید بگویم خیلیخیلی خوبه، اما اینکه طی این سالهای اخیر کمتر کسی موفق به خرید کالای ساخت ایرانی شده است، کمی عجیب به نظر میرسد. […]
ساخت ایرانم، آرزوست !
به نظر جنابمان، اینکه صغیر و کبیر و دولتی و نهادی و مردمی، همه به دنبال خرید کالای ساخت ایران هستند خیلی خوبه، یعنی باید بگویم خیلیخیلی خوبه، اما اینکه طی این سالهای اخیر کمتر کسی موفق به خرید کالای ساخت ایرانی شده است، کمی عجیب به نظر میرسد.
اینکه چرا کالای ایرانی کمیاب شده است و با آنکه همه به دنبال خرید آن هستند، ولی به موفقیتی در این زمینه دست پیدا نمیکنند و انگار هر سال هم که میگذرد، وضع بدتر از قبل میشود، سؤال بسیار مهمی است!
بنده برای تنویر افکار و اذهان خصوصی خودمان، بر آن شدم تا دست به تحقیقات میدانی مفصلی بزنم که بالاخره سر از این راز مگو و کالای کمیاب و ناپیدای وطنی در بیاورم، بلکه آدرس آن را به اتباع محترم ایرانی بدهم، شاید آنها هم توفیق زیارت و ابتیاع پیدا کنند !
خیلی زودتر از آنچه فکر میکردم، کالاهای ایرانی را پیدا کردم. اصلاً همه جا پر بود از کالای وطنی از حسنآباد و لالهزار و کوچه مروی گرفته تا کاشانی و سعدی و امین حضور، شادآباد و یافتآباد، همه جا تا چشم کار میکرد کالای وطنی بود در انواع و اقسام، رنگ وارنگ !
با اندکی تحقیق افزونتر متوجه شدم که کالاهای ایرانی آماده برای فروش با دو شیوه مختلف تولید میشدند یکسری از آنها، اکثر اجزا و ارکان و متریال و قطعات مورد نیازشان از بلاد خارجه وارد میشود و تولیدکننده محترم داخلی با هزار زحمت و تلاش و کار شبانهروزی، نسبت به سر هم کردن آنها اقدام و کالای با کیفیت ایرانی را روانه بازار میکند.
در شیوه دوم، برخی دیگر از فعالان عرصه صنعت و تولید با رو دست زدن به زحمتکشان چینی و ترکی و دیگر کشورها، همان سر هم کردن را هم به گردن ایشان میاندازند و البته تمامی دقت و سلیقه و هنر خود را بهکار میبرند و لوگو و برند خود را بر روی کالا الصاق کرده و با وسواس مثالزدنی از برچسبهایی با عبارت تولید ایران که البته به نحو غرورآفرینی بر روی کالا و بستهبندی آن، خودنمایی میکند، استفاده میکنند و در نهایت کالاهای ایرانی را در بستهبندیهای شیک و مجلسی روانه بازار میکنند تا هر ایرانی به آن افتخار کند و حظ وافر ببرد.
البته شخصاً از خیل عظیم قطعهسازان و دیگر سازندگان، انتظار داشتم که آنها هم به جماعت تولیدکنندگان پیوسته و آنها هم در این امر خطیر تولید کالای وطنی نقشی داشته باشند، اما دریغ که گوشی برای شنیدن نداشته و هیچ تلاشی در این زمینه نکردهاند، البته با تحقیقات بیشتر متوجه شدم که چند سالی است که ایشان در معرض انقراض قرار گرفتهاند و عده کمی هم که هنوز باقی ماندهاند، دیگر نفسی برای تولید کالای ایرانی ندارند!
به هر حال، اکنون که در کشور عزیز دلمان و به همت برادران و خواهران زحمتکش کشورهای شرقی و غربی، کالای ایرانی به حد وفور پیدا میشود، بهتر است آن عده اندک و انگشتشماری که در تلاش هستند کالای ساخت ایران تولید کنند، یک بار برای همیشه به خود بیایند و دست از لجاجت و اصرار بیهوده برداشته و آنها هم مردم و مسؤولین و ناظران و ضابطان را همراهی کنند، تا همه دست در دست هم به تولید کالای ایرانی بپردازیم و دیگر از ساخت کالای ایرانی حرفی به میان نیاید. به امید آن روز !!!
هوشنگ خان
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاه بسته شده است.