کیش و مات شیخ‌نشین‌های خلیج‌فارس در شبه جزیره انرژی ایران

ظرفیت برداشت از پارس‌جنوبی به ۸۰۰ میلیون بشکه در روز می‌رسد سمیه مهدوی- پارس‌جنوبی یا گنبد شمالی؛ کدامیک زیبنده خطاب کردن میعادگاه مشترک گازی ایران و قطر در اعماق خلیج‌فارس به حساب می‌آیند؟ سهم ایران از این میدان ۹۷۰۰ کیلومتری، فقط در حدود ۳۷۰۰ کیلومتر است؛ با این تفاسیر از نظر ابعاد جغرافیایی و ژئوپلتیکی […]

ظرفیت برداشت از پارس‌جنوبی به ۸۰۰ میلیون بشکه در روز می‌رسد

سمیه مهدوی- پارس‌جنوبی یا گنبد شمالی؛ کدامیک زیبنده خطاب کردن میعادگاه مشترک گازی ایران و قطر در اعماق خلیج‌فارس به حساب می‌آیند؟

سهم ایران از این میدان ۹۷۰۰ کیلومتری، فقط در حدود ۳۷۰۰ کیلومتر است؛ با این تفاسیر از نظر ابعاد جغرافیایی و ژئوپلتیکی ناگفته پیداست که «وسعت مساحت» برگ برنده‌ای در دستان قطری‌ها محسوب می‌شود.

شیخ‌نشین‌های خلیج‌فارس نیز با استفاده درست از این مزیت بر اسب مراد تاختند تا با برداشت‌های بی‌شائبه از این مخزن یک شکاف برداشتی با رقیب گازی خود یعنی ایران ایجاد کنند. از همان ابتدا قطر با بهره‌گیری از توان و پتانسیل پیمانکاران بین‌المللی زودتر از ایران کار توسعه را استارت زد و عوامل اجرایی و نظارتی داخلی را در حسرت افزایش برداشت باقی گذاشت.

اما در این مدت شبه‌جزیره انرژی ایران با غفلت مدیریتی که دچارش شده بود نتوانست عمق فاجعه را برای مدیران وقت به تصویر بکشد و بالاجبار با سر تعظیم فرود آوردن مقابل اقدامات فنی و مهندسی قطر در حاشیه حرکت می‌کرد.

این رفتار کج‌دار و مریز برای صنعت گاز کشور بسیار گران تمام شد. شاهد ماجرای غفلت روند اجرای پروژه ۳۵ ماهه فازهای پارس‌جنوبی به صورت همزمان بود که با وجود نقصان‌ها و خلأهای مدیریتی و همچنین محدودیت منابع مالی در بن بست تعطیلی‌ها متوقف شد و سال‌ها خزانه کشور را از ورود ارزهای گازی محروم کرد.

درحالی که برداشت تجمعی قطر از گاز پارس جنوبی به بیش از دو هزار میلیارد مترمکعب رسیده بود، در سال‌های گذشته ایران تنها موفق به برداشت ۱۰۰۰ میلیارد مترمکعب گاز طبیعی شد.

مجموع برداشت گاز طبیعی ایران از پارس‌جنوبی از سال ۱۳۸۱ تا پایان سال ۹۴ به‌ میزان ۸۷۹ میلیارد مترمکعب بود که با توجه به تولید بیش از ۱۳۰ میلیارد مترمکعبی گاز از ابتدای سال ۹۵، میزان برداشت تجمعی ایران از گاز میدان پارس‌جنوبی به بیش از یک‌هزار میلیارد مترمکعب رسید.

پارس‌جنوبی با راه‌اندازی ۱۱ فاز جدید طی ۴ سال (۹۲ تا ۹۵) به بیش از ۲۸۵میلیون متر مکعب تولید روزانه دست یازید و با تولید ۱۵۵ میلیارد متر مکعب گاز در سال ۹۵ یک رکورد جدید را در تولید گاز ثبت کرد.

پس از اتمام توسعه بخش قطری قبل از سال ۹۲ و با این وجود که ایران بسیار عقب تر از قطر قرار گرفته بود، مدیریت اجرایی ضعیف و اعمال تحریم‌های بین‌المللی مزید علت شد تا سرعت کشور در توسعه پارس‌جنوبی به حداقل برسد. پس از این وقفه طولانی مدت، دولت یازدهم میدان‌دار اوضاع شد و با مدیریت جدید وزارت نفت تغییر و تحولی اساسی در برنامه‌های کلان توسعه به‌وجود آمد تا سرعت راه‌اندازی پروژه‌ها افزایش پیدا کند.

در این بین بیژن زنگنه وزیر نفت باید هدررفت سرمایه‌گذاری ۲۵ میلیارد دلاری در طرح‌های ۳۵ ماهه را جبران می‌کرد، براین اساس با اولویت‌بندی طرح‌های لازم‌الاجرا وارد عمل شد و فاز‌ها را یکی پس از دیگری وارد گود سرمایه‌گذاری و توسعه کرد.

پس از اولویت‌بندی طرح‌ها، توسعه بلوک‌های مرزی در صف قرار گرفت تا از مهاجرت گاز و میعانات به سمت شیخ‌نشین‌های خلیج‌فارس ممانعت شود.

بدین‌ترتیب نخستین قرعه زنجیره تکمیل شدن ها به نام بزرگ‌ترین طرح این میدان یعنی فاز ۱۲ افتاد، بعد از آن نوبت به فازهای ۱۷، ۱۸، ۱۹، ۲۰، ۲۱ رسید تا در سال ۹۶ پرونده توسعه‌شان مختومه شود.

حال به‌واسطه بهره‌برداری از اولین سکوی دریایی فاز ۱۴، دو ردیف شیرین‌سازی گاز در فازهای ۱۳، ۲۲ تا ۲۴ پارس‌جنوبی و یک خط لوله جدید، مقدمات پیشی گرفتن از قطر در سال ۹۷ فراهم شده است تا رکوردی جدید را در ظرفیت تولید گاز شیرین ایران در پارس‌جنوبی به ثبت برساند. در حال حاضر افزایش تولید روزانه از ۵۵۰ به حدود ۵۶۵ میلیون مترمکعب رسیده است.

درحالی که از فازهای ۲۴ گانه تنها ۵ فاز برای تکمیل شدن درحال ثانیه‌شماری هستند، با روی مدار آمدنشان تیر خلاص را به قطر خواهند زد.

با این اوصاف دیگر موضوع برداشت از این مخزن مشترک از مرز مساوات و برابری با قطری‌ها گذشته و دست‌اندرکاران این امر را به فکر جاگذاشتن رقیب گازی خود انداخته است. ایران دیگر راضی به برداشت برابر با قطر نیست، شرکت نفت و گاز پارس با تدابیری که اندیشیده در آستانه محقق کردن این آرزوی دیرینه صنعت گاز برآمده است.

در این بین انتظار می‌رود با ادامه توسعه فازهای باقی مانده از جمله فاز ۱۳ و ۱۴ و فازهای ۲۲-۲۴ ظرفیت برداشت ۸۰۰ میلیون متر مکعب در روز محقق شود. این انتظار نمی‌تواند در حد یک بلوف باقی بماند؛ با توجه به شرایط بازار قطر در عرضه و تقاضای گاز که نسبت به ایران از محدودیت بیش‌تری برخورداراست و تضعیف در قدرت بازاریابی‌شان می‌تواند فرصت جبران را برای ایران فراهم کند.

سهم ۳۰ میلیارد دلاری پیمانکاران ایرانی از طرح‌های پارس‌جنوبی

ترسیم چنین آینده‌ای برای ابَر پروژه گازی ایران مرهون فعالیت‌های پیمانکاران و سازندگان داخلی است. طرح‌های توسعه پارس جنوبی به لحاظ رعایت استانداردهای سختگیرانه، رعایت زمان‌بندی ساخت، انتخاب سازندگان کالا از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. از این رو با توجه به این‌که تجهیزات خریداری شده عمدتاً مصرفی نبوده و باید سال‌های متمادی با قابلیت اطمینان بالا به‌کار گرفته شوند، با این وجود در توسعه پارس‌جنوبی با توجه به اسناد بالادستی مانند سیاست اقتصاد مقاومتی، ابلاغیه‌ها دولتی و سیاست‌های حمایتی وزارتخانه نفت در حمایت از ساخت داخل شرکت‌هایی که از استانداردهای لازم برخوردار بوده و هستند از وندورلیست‌ها انتخاب و سپس با برگزاری مناقصه به تأمین کالا و خدمات مورد نظر می‌پردازند.

در نتیجه این حمایت میزان سهم مشارکت ایرانی توسعه پارس‌جنوبی از ۳۰ درصد در فازهای ۲ و ۳ به بیش از ۶۰ درصد در فازهای اخیر مانند فاز ۱۳، ۱۴، ۲۲-۲۴ رسیده است و ارزش سهم ایرانی کل طرح‌ها را به بیش از ۳۰ میلیارد دلار رسانده است.

آغاز فاز دوم اولویت‌بندی در میادین همسایه

پرواضح است که گاز صرفاً یک ابزار تجاری قلمداد نمی‌شود و به‌عنوان دستاوردی مهم در تعیین نوع دیپلماسی و سیاست‌های برون‌مرزی و درون‌مرزی نیز به مثابه یک اهرم قدرتی به‌کار می‌رود، با توجه به این مهم شرکت نفت و گاز پارس به عنوان راهبر طرح‌های توسعه‌ای پارس‌جنوبی تمام هم و غم خود را برای هموارسازی مسیر پیشِ رو قرارداده است.

بر این اساس در برنامه ششم توسعه مقرر شد؛ پارس‌جنوبی در بخش تولید و عملیات طی بازه زمانی ۱۰ سال، تولید روزانه ۷۷۰ میلیون متر مکعب گاز، تولید ۸۵۰ هزار بشکه میعانات گازی، تولید ۴۵۰۰ تن گوگرد و تولید سالانه ۱۰ میلیون تن LPG، تولید ۸ میلیون تن اتان را به منصه ظهور برساند. با توجه به این آمار اگر هدف افزایش تولید محقق شود می‌توان کمبودهای چند سال گذشته را از قطر جبران کرد.

فارغ از موارد اشاره شده اگر شرکت نفت و گاز پارس براساس پیش‌بینی‌های صورت گرفته بتواند وعده‌های خود را عملی کند و تا پایان امسال ۵ فاز باقی مانده را به سرانجام برساند، باید منتظر شنیدن خبر‌های خوب از جانب میادین پارس شمالی، فرازد، بلال، گلشن و فردوسی باشیم، تا با برنامه‌ریزی‌های مدون و مدقن با فاز دوم اولویت‌بندی‌ها بعد از پارس‌جنوبی تکلیف این میادین نیز مشخص شود.

میدان پارس شمالی از بزرگ‌ترین میادین مستقل گازی کشور با گذشت ۵۱ سال از تولدش هنوز روی مدار بهره‌برداری قرار نگرفته است. این میدان که در ۱۲۰ کیلومتری جنوب بندر بوشهر واقع شده است اگر در ۴ فاز هریک با تولید ۹۰۰میلیون فوت مکعب گاز توسعه پیدا کند می‌توان تولید سالانه ۲۰ میلیون تن LNG را از قبل آن پیش‌بینی کرد.

میدان گلشن و فردوسی نیز که در همسایگی پارس شمالی به سرمی‌برند در قالب یک طرح توسعه‌شان برنامه‌ریزی شده است .

بلال با پیش‌بینی تولید۵۰۰ میلیون فوت مکعب در فاز اول توسعه و میادین گازی فرزاد الف و ب با پیش‌بینی ۲۵۰۰ میلیون فوت مکعب در سیاهه توسعه شرکت نفت و گاز پارس قرار گرفته‌اند.

در حال حاضر همه میادین مذکور در قالب قراردادهای IPC روی میز مذاکرات با شرکت‌های خارجی قرار گرفته‌اند و در انتظار واگذاری به یکی از شرکت‌های خواهان به‌سر می‌برند.