برای شرکتهایی که قصد ورود به بازارهای جهانی را دارند، داشتن یک راهبرد مدون در خصوص شناسایی و تعیین بازارهای هدف صادراتی به منظور کاهش احتمال شکست و بالا بردن امکانات سودآوری، الزامی است. در حال حاضر، یکی از استراتژیهای مهم در توسعه اقتصاد کشور، توسعه صادرات غیرنفتی است که در تدوین بودجه سال […]
برای شرکتهایی که قصد ورود به بازارهای جهانی را دارند، داشتن یک راهبرد مدون در خصوص شناسایی و تعیین بازارهای هدف صادراتی به منظور کاهش احتمال شکست و بالا بردن امکانات سودآوری، الزامی است.
در حال حاضر، یکی از استراتژیهای مهم در توسعه اقتصاد کشور، توسعه صادرات غیرنفتی است که در تدوین بودجه سال آتی دولت نیز مورد توجه قرار گرفته است. بدین مفهوم که با استفاده از ظرفیتهای خالی و نیز سرمایهگذاری جدید، صادرات دفعتاً به چندین برابر میزان فعلی افزایش یابد و این شدنی نیست، مگر اینکه اولاً ساختار فعلی اقتصاد از حالت نامتوازن خارج و ثانیاً اقلام صادراتی مزیتدار مشخص و ثالثاً بازارهای بالقوه صادراتی به لحاظ پتانسیل وارداتی جهت هر محصول خاص شناخته شوند و نهایتاً این صادرات بهطور همه جانبه مورد حمایت دولت قرار گیرد.
محصولات و فرآوردههای پتروشیمی از جمله کالاهایی هستند که صادرات آنها طی چند سال اخیر و در پی سرمایهگذاریهای قابل ملاحظه تا حدود قابل توجهی در سبد صادراتی کشور جای گرفته است.
نگاهی به تجربه مراحل توسعهیافتگی در یک قرن گذشته بهویژه ۳ دهه اخیر در کشورهای در حال توسعه بهطور عام و در کشورهای نوخاسته صنعتی بهطور خاص نشان میدهد که اینگونه کشورها جهت رفع مشکل محدودیت بازار، ورود به بازارهای جهانی را در پیش گرفته و با بهکارگیری استراتژیهای مناسب نفوذ، به تولید وسیع بر مبنای صرفهجوییهای ناشی از مقیاس دست یافتهاند. بدین ترتیب این کشورها توانستهاند توان رقابتی خود را در مقایسه با سایر رقبا تقویت نموده و به مرور زمان به عنوان یک رقیب در بازارهای جهانی وارد شده و باقی بمانند.
لازم به ذکر است که بازار هدف به بازاری میگویند که خارج از مرزهای یک کشور قرار داشته ولی هنوز به فعلیت نرسیده است، اما در صورت تدوین استراتژی صحیح بازارشناسی و بازاریابی بینالمللی میتوان در آن بازارها نفوذ نمود.
در سطح جهانی، صادرکنندگان و واردکنندگان عمده محصولات پتروشیمی به ۳ گروه اصلی قابل تقسیم میباشند. در طرف صادرات، کشورهای دارای ذخایر نفت و گاز طبیعی که عمدتاً عضو اوپک میباشند گروه نخست را تشکیل میدهند. گروه دوم، کشورهای صنعتی هستند که البته به مرور تولید و صادرات آنها از مواد اولیه و ساده به محصولاتی با تکنولوژی پیچیده تغییر یافته و مییابد. گروه سوم نیز کشورهای تازه صنعتی شده میباشند (نظیر کشورهای آسیای جنوب شرقی)، این کشورها بهمرور جای کشورهای صنعتی را در تولید انواع محصولات پتروشیمی با تکنولوژی ساده و متوسط گرفتهاند.
در واردات، این اولویتها عکس میشود. به عبارت دیگر، گروه کشورهای صنعتی بالاترین حجم واردات را دارا میباشند. پس از آن، گروه کشورهای تازه صنعتی شده قرار دارد و در نهایت، گروه کشورهای نفتخیز و سایر کشورها، مجموعاً کمترین حجم تقاضا را صورت میدهند.
واقعیت امر این است که ایران همچون اکثرکشورهای در حال توسعه نفتخیز، در دام تقسیم کار جهانی افتاده است، بهطورکه چون منابع نفتی فراوان در اختیار دارد پس باید محصولاتی را تولید و صادر نماید که خوراک آنها همین مواد میباشد. یعنی محصولاتی نظیر پروپان، بوتان، بنزن، تولوئن و متانول که مشخص نیست در چارچوب یک نظام بازار و در جریان صادرات دارای مزیت باشند. به فرض که همچنان دارای مزیت باشیم، در آن صورت با دو مشکل مواجه خواهیم شد. یکی رقابت سخت با صادرکنندگانی از سایر کشورهای نفتخیز که در حال حاضر تولیدات با کیفیت خود را با مشارکت شرکتهای چندملیتی به انجام میرسانند و دوم آنکه اقلام موجود صادراتی در صورت موفقیت در تجارت منطقهای و جهانی، در مقایسه با اقلامی که با تکنولوژی پیچیدهتر تولید میگردند(نظیر پلیمرمهای مهندسی و یا پلاستیکهای مهندسی)، صرفه چندانی برای کشور نخواهند داشت و این کشورهای واردکننده خواهند بود که با استفاده از محصولات صادراتی موجود میتوانند محصولات گرانتری را تولید نموده و مجدداً به خود ما بفروشند.
براساس شرایط موجود در صادرات مابین مقاصد صادراتی فعلی محصولات پتروشیمی و مقاصد بالقوه که تحت آن صادرات در چارچوب شرایط داخلی میتواند مزیتهای خود را حفظ نماید، تفاوتهای قابل ملاحظهای وجود دارد. صادرات تا به حال در چارچوب یک استراتژی بازاریابی مدون و اصولی صورت نگرفته و عمدتاً موردی و متأثر از روابط سیاسی و دیپلماتیک کشور با کشورهای خریدار بوده است. علاوه بر آن کیفیت محصولات نیز بایستی در حد کیفیت محصولات صادراتی کشورهای رقیب باشد. اکثر رقبا در خاورمیانه محصولاتی را که با مشارکت شرکتهای چند ملیتی تولید میکنند، روانه بازارهای انحصاری و شبه انحصاری تحت سلطه شرکتهای قدرتمند مزبور مینمایند که در حال حاضر، ایران از این گونه مزیتها برخوردار نیست. لذا در کل، بازارهای هدف برای ما با شرایطی قابل پیشنهاد میباشند، از جمله اینکه: محصولات از کیفیت بالایی برخوردار باشند که این خود میطلبد که تولید با تکنولوژی مدرن و روز جهانی صورت گیرد و علاوه بر آن، این تکنولوژی به لحاظ علمی نهادینه گردد.
به هر حال تدوین یک استراتژی بلندمدت توسعه صنعتی و نهایتاً یک استراتژی توسعه صادرات و بازاریابی در صنعت پتروشیمی نیز از جمله ضروریات حتمی در این خصوص به شمار میرود.
منبع: ایلنا
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاه بسته شده است.