عليرضا مختار، مريم نصيري چكيده مسأله انتخاب پيمانكار براي پروژهها در ابتدا تنها براساس قيمت پيشنهادي آنها در مناقصات انجام ميشد، اما به مرور زمان نقش پيمانكار در موفقيت پروژهها باعث شد اين موضوع به مسأله ارزيابي و انتخاب پيمانكاران بينجامد. گستردگي و تفاوت ارايه شده در حل مسأله ارزيابي پيمانكاران ايجاب ميكند […]
عليرضا مختار، مريم نصيري
چكيده
مسأله انتخاب پيمانكار براي پروژهها در ابتدا تنها براساس قيمت پيشنهادي آنها در مناقصات انجام ميشد، اما به مرور زمان نقش پيمانكار در موفقيت پروژهها باعث شد اين موضوع به مسأله ارزيابي و انتخاب پيمانكاران بينجامد. گستردگي و تفاوت ارايه شده در حل مسأله ارزيابي پيمانكاران ايجاب ميكند كه براي گزينش يك روش مناسب و يا پيادهسازي يك روش جديد، مدلها و نقاط قوت و ضعف آنها بهخوبي شناسايي و تحليل شود، بنابراين مقاله قصد دارد تا با بررسي روشها و مدلهاي مختلف ارزيابي و رتبهبندي پيمانكاران، كه توسط نويسندگان و پژوهشگران مختلف در دهه گذشته پيشنهاد شده است، چالشهاي موجود در اين مسأله را شناسايي، دستهبندي و تحليل كند.
۱- مقدمه
مديريت زنجيره تأمين از دهه ۹۰ بهعنوان يك رويكرد سيستمي جهت كمك به مديران تجاري پيشنهاد شد كه مورد استقبال فراوان قرار گرفت. در مباحث مرتبط با زنجيره تأمين، بحث برونسپاري و مسأله ارزيابي و انتخاب پيمانكاران بسيار مورد توجه قرار گرفت. باتوجه به اينكه امروزه سازمانها ترجيح ميدهند بسياري از فعاليتهاي خود را به پيمانكاران واگذار كنند، بنابراين پيمانكاران نقش مهمي را در كاهش هزينه و افزايش كارايي و توانمندي سازمان ايفا ميكنند.
در ابتدا مسأله انتخاب پيمانكاران تنها به بررسي پيشنهادها با كمترين قيمت محدود ميشد درحاليكه اين نوع ارزيابي باعث به وجود آمدن مشكلات بسياري در زمان تحويل پروژهها شد، بنابراين مطالعات و تحقيقاتي بر روي اين مسأله انجام گرفت و با استفاده از رويكرد مسأله تصميمگيري چند معياره، معيارهايي از قبيل جنبههاي مالي و فني، استانداردهاي كيفيتي، سطح عملكرد گذشته و غيره براي تعيين صلاحيت پيمانكاران در نظر گرفته شد. همچنين در مورد اغلب مسايل تصميمگيري چند معياره، معيارها ممكن است اهداف متناقضي را دنبال كنند؛ بنابراين لازم است تصميمگيرندگان هنگام اتخاذ چنين تصميمهايي به حل اين تناقضات توجه كنند. در راستاي هماهنگسازي تصميمات و رفع پيچيدگي مسأله ارزيابي پيمانكاران، مدلهاي مختلفي براي حل اين مسأله پيشنهاد شده است.
بهنظر ميرسد با وجود گستردگي روشهاي ارايه شده در اين زمينه همچنان نقصهايي در روشهاي ارزيابي و رتبهبندي به چشم ميخورد، بنابراين مقاله قصد دارد تا با بررسي روشها و مدلهاي مختلف ارزيابي و رتبهبندي پيمانكاران كه توسط نويسندگان و پژوهشگران مختلف پيشنهاد شده است، دستهبندي و تحليل كند.
۲- شناخت مسأله
مسأله انتخاب پيمانكاران براي پروژهها در ابتدا تنها براساس قيمت پيشنهادي آنها در مناقصات انجام ميشد. اما به مرور زمان نقش پيمانكار در موفقين پروژهها باعث شد اين موضوع به مسأله ارزيابي و انتخاب پيمانكاران بينجامد. بنابراين محققان ويژگيهاي مختلف پروژهها را شناسايي نموده و براساس آنها معيارهايي را براي ارزيابي پيمانكاران تدوين کردند. معيارهاي ارزيابي و انتخاب پيمانكاران هردو نوع داده كيفي و كمي را دربرميگيرد. معيارهاي ارزيابي و انتخاب پيمانكاران هر دو نوع داده كيفي و كمي را دربرميگيرد. دادههاي كيفي، غيرخطي، غيرقطعي و نادقيق هستند؛ درنتيجه ذهني بودن اطلاعات و كمبود تجربه و دانش ممكن است چالشهايي را در فرايند ارزيابي ايجاد کند. برخي مقالات تنها به شناسايي و تعيين معيارهاي مهم در ارزيابي پيمانكاران پرداختند كه درجه اهميت اين معيارها باتوجه به تأثيري كه بر اهداف اصلي پروژهها (زمان، كيفيت و هزينه) دارند، مشخص شده است. اين رويه تحقيقات را به سمت ارايه مدلهاي دو مرحلهاي سوق داد كه مطابق با اين مدلها ابتدا پيمانكاران براساس معيارهاي درنظر گرفته شده، ارزيابي شده و پيمانكاراني كه معيارهاي مورد نظر را ندارند حذف ميگردند و ساير پيمانكاران بهعنوان پيمانكاران صلاحيتدار وارد مرحله دوم ميشوند. در مرحله دوم قيمتهاي پيشنهادي پيمانكاران در مناقصه توسط كارفرما و در بيشتر موارد توسط مشاوران كارفرما مورد بررسي قرار ميگيرد و آنهايي كه قيمت پيشنهاديشان در محدوده مورد نظر قرار دارد بهعنوان پيمانكار مطلوب معرفي شده و براساس امتياز رتبهبندي ميشوند. به دليل پيچيده بودن مسأله ارزيابي و ماهيت كيفي بودن معيارهاي ارزيابي كه گاه متناقض هم هستند، موضوعاتي از جمله مدلهاي تصميمگيري چندمعياره، تئوري فازي، شبكههاي عصبي و… وارد مبحث ارزيابي و تشخيص صلاحيت پيمانكاران شدند، اين پيچيدگي زماني مشخص ميشود كه عواملي همچون تصميمگيري گروهي (تعيين وزن معيارها و مقايسات زوجي توسط چند تصميمگيرنده انجام ميشود)، رابطه غيرخطي ميان ويژگيهاي خاص هر پروژه در مدلهاي ارزيابي و انتخاب پيمانكاران وارد ميشود.
مقالات ارايه شده در زمينه ارزيابي و رتبهبندي پيمانكاران را ميتوان به دو دسته كلي به صورت زير تقسيمبندي کرد:
۱- مقالاتي كه بيشتر بر نحوه امتيازدهي براساس معيارهاي مشخص تمركز دارند و مدلهايي براي روش حل مسأله ارزيابي و انتخاب ارايه ميدهند.
۲- تحليل متدولوژيها
گستردگي و تفاوت ارايه شده در حل مسأله ارزيابي پيمانكاران، ايجاب ميكند كه براي گزينش يك روش مناسب و يا پيادهسازي يك روش جديد، مدلها و نقاط قوت و ضعف آنها بهخوبي شناسايي و تحليل شود. به اين منظور در اين بخش از مقاله، مدلهاي معرفي شده در ادبيات موضوع دستهبندي و سپس ويژگيهاي هر مدل تحليل ميشود.
هدف اصلي مدلهاي ارايه شده، معرفي مدلهاي تعيين صلاحيت همزماني است كه علاوه بر كمبودهاي وجود در مدلهاي قبلي، بتوانند اهداف مورد انتظار كارفرما را به شكل بهتري محقق سازند و قابليت كاربرد در محيط واقعي را داشته باشند.
قبل از سال ۲۰۰۲ محققان مدلهاي بسياري براي حل مسأله ارزيابي و رتبهبندي پيمانكارن پيشنهاد كردهاند. در بيشتر موارد اين مدلها به كمك يك ابزار از جمله AHP، PERT، ANN و… به حل مسأله ارزيابي و رتبهبندي پيمانكاران پرداختهاند. برخي از اين مدلها (PERT، ANN و DWA) روابط ميان وروديها و خروجيها را به صورت خطي درنظر ميگيرند. مدلهاي PERT و DWA نميتوانند ويژگيهاي پيمانكاران را بهصورت همزمان در نظر بگيرند. اين مدلها به تنهايي نتايج دقيق و محكمي را ارايه نميدهند. اما پس از سال ۲۰۰۲ باتوجه به پيچيدگيها و نيازهاي متفاوت مسأله ارزيابي و رتبهبندي پيمانكاران، نويسندگان در بسياري از موارد تركيبي از روشهاي مختلف را براي حل اين مسأله استفاده كردهاند.
فرايند تحليل سلسله مراتبي (AHP) از جمله اولين متدهايي بود كه براي ارزيابي تعيين صلاحيت پيمانكاران و رتبهبندي آنها بهكار رفت. AHP بهعنوان يك ابزار مؤثر براي پشتيباني از فرايندهاي تصميمگيري چندمعياره در بسياري از سطوح مديريت پروژههاي ساخت بهكار ميرود. AHP بهعنوان يك ابزار مؤثر براي پشتيباني از فرايندهاي تصميمگيري چندمعياره در بسياري از سطوح مديريت پروژههاي ساخت بهكار ميرود. AHP با رويكرد سلسله مراتبي درك بهتري از مسأله تصميمگيري ايجاد کرده و به كمك مقايسات زوجي راه سادهاي براي تعيين وزن معيارها باتوجه به اهداف مورد نظر فراهم ميسازد.
نظريه مجموعههاي فازي (Fuzzy sets) قادر است درجات مختلف تجربه پيمانكاران را به صورت متغيرهاي زباني «ضعيف»، «خوب» و «بسيار باتجربه» بيان كند. بنابراين درجات ميزان تجربه ميتواند با دقت اندازهگيري شود. برقراري ارتباط ميان مفاهيم انساني و قضاوتهاي ذهني-احتمالي با مدلهاي غيرقطعي مناسب است، بنابراين مجموعههاي فازي به صورت كارا براي مسأله تعيين صلاحيت پيمانكاران استفاده شدهاند. اين مدلها عدم قطعيت را وارد مسأله تعيين صلاحيت ميكنند. عدم قطعيت ممكن است از اطلاعات فراهم شده توسط پيمانكاران و يا از طريق تصميمگيرندگان در مسأله ايجاد شود.
مدلهاي استدلال مورد (CBR) بهعنوان يك تكنولوژي هوش مصنوعي براي تعيين صلاحيت پيمانكاران استفاده شد. اين مدلها راهحلهاي بهكار رفته در مسايل قديم را استفاده ميكنند و آنها را براي حل مسايل جديد تطبيق ميدهند. در CBR، تجربههاي تصميمگيري قبلي بهعنوان يك الگوي مرجع (case-based) ذخيره ميشوند. براي حل يك مورد جديد، سيستم case-based را براي پيدا كردن موردي كه ويژگيهاي ورودي آن، مثابه مورد جديد باشد بررسي ميكند و راهحل مورد بازيابي شده براي حل مسأله جديد استفاده ميشود. اگر هيچ مورد يكساني وجود نداشته باشد، سيستم موردي را كه بيشترين تطابق را با وضعيت جديد دارد بازيابي ميكند و راهحلهاي به دست آمده از موردهاي قبلي به كمك تابع انطباق ايجاد شده در سيستم، براي وضعيت فعلي تغيير مييابند. راهحل جديد تغيير يافته براي حل مسأله جديد استفاده ميشود و در case-based ذخيره ميشود تا سيستم نيز بهبود يابد.
در زير مقالات ارايه شده در زمينه مسأله ارزيابي و رتبهبندي پيمانكاران، مدلهاي بهكار رفته در آنها و ويژگيهاي آنها آورده شده است. بيشتر مدلها از تركيب ابزارهاي مختلف ايجاد شدهاند و روش ارزيابي و انتخاب پيمانكاران در آنها به صورت دو مرحلهاي در نظر گرفته شده است. دو مرحلهاي بودن روش ارزيابي و انتخاب اين امكان را فراهم ميسازد كه پيمانكاران فاقد صلاحيت در مرحله اول حذف شده و وارد فرايند مناقصه نشوند. اين موضوع پيمانكاران را ترغيب ميكند تا به دنبال بهبود ويژگيهاي خود باشند. مزيت ديگر بهكارگيري روش دو مرحلهاي، بررسي دقيقتر قيمتهاي پيشنهاد شده توسط پيمانكاران است. اين امر باعث ميشود تا به كمك روشهاي مناسب از احتمال تباني ميان پيمانكاران جلوگيري شده و پيمانكاران قيمت واقعي خود را ارايه دهند.
منبع: ارايه شده در نهمين كنفرانس بينالمللي مهندسي صنايع
فراسو
مروري بر ارتباط بين روشهاي پرداخت و روشهاي محاسبه پيشرفت كار در پروژههاي اجرايي(۱)
وحيد هاديزاده مقدم
در شرايط نرمال، هيچ كارفرمايي تمام مبلغ ادعا و مطالبه شده در يك صورتوضعيت را بدون ارزيابي پرداخت نميكند. بنابراين لازم است روش توافق شدهايي براي محاسبهكار انجام شده و تأييد مبلغ قابل پرداخت به ازای آن، وجود داشته باشد. مستند مربوط به اين روش را ميتوان «رويه محاسبه ارزش كار انجام شده، تهيه صورتوضعيت و پرداخت» ناميد.
پرداخت براساس پيشرفت؛ فرايندي تكرارپذير بوده و بايد بهطرز صريحي به عملكرد پيمانكار مرتبط شود تا از اين طريق بتوان از اهرم پرداختهاي متناظر با پيشرفت، براي هدايت مؤثر ميزان و جهت تلاشهاي پيمانكار استفاده کرد.
در قراردادهاي قيمت مقطوع، «برنامه عملكرد» (Plan Performance) بايد قبل از شروع پرداخت به پيمانكار؛ تهيه و توافق گردد. بدين ترتيب با در دست داشتن پيشرفت مورد انتظار ماهانه (Progress Expected Monthly) ميتوان ميزان دستيابي پيمانكار به پيشرفت مورد انتظار را علاوهبر نتايج حاصل از اندازهگيري پيشرفت، مبناي ارزيابي عملكرد و پرداخت قرارداد.
برنامه عملكرد به دو روش قابل تهيه است:
· روش زمانبندي مقادير (Schedule of value method) (توزيع اوزان نسبي باتوجه به زمانبندي فعاليتها)
روش تخصيص منابع به شبكه فعاليتها (Resources loaded CPM network method) (منحني يا هيستوگرام منابع زمانبندي شده)
پيمانكار بايد همراه با هر صورتوضعيت؛ مدارك پشتيبان قابل ارزيابي ارايه دهد. اين مدارك باتوجه به ماهيت سيستم اندازهگيري پيشرفت كار، تعيين ميگردد.
اندازهگيري پيشرفت در سطح بستههاي كاري؛ قرارداد و پروژه؛ ازطريق تركيب وزني پيشرفت فعاليتها انجام ميشود. بدين ترتيب در كنار سيستم اندازهگيري پيشرفت كار، سيستم وزندهي براساس ساختار تجزيه كار پروژه نيز مطرح ميشود.
متداولترين روشهاي محاسبه پيشرفت بستههاي كاري و فعاليتهاي يك پروژه
· Unti completed method براساس مقايسه «احجام كار برنامهريزي شده» با احجام كار اجرا شده. داراي كاربرد براي فعاليتهاي قابل تكرار با واحدهاي اندازهگيري طولي، سطحي و حجمي (مثال اجراي سازههاي بتني؛ براساس حجم، مترمكعب و يا لولهگذاري؛ براساس طول «كيلومتر»).
· Weighted units method براساس ارزش توافقي براي فعاليتهاي درازمدت، شامل زيرفعاليتهاي همزمان (فعاليتها براساس واحدهاي مختلف اندازهگيري ميشوند و لزوماً متوالي انجام نميشوند) (مثال نصب سوله؛ آماده كردن مهره پيچهاي فونداسيون (عدد)؛ تراز ستونها با گوه (درصد)؛ نصب ستونها (عدد)؛ نصب تيرچههاي سقفي (عدد)؛ اجراي اتصالات تقويتي و تسمهكشي (عدد)؛ اصلاح شكمدادگي (مورد/درصد) شاغول و تراز (درصد)؛ اتصالات (عدد) و كنترل پانچ ليست (درصد)
· Incremental milestones method براساس ارزش توافقي مايلستونهاي متوالي (مثال: تأمين و نصب يك پمپ صنعتي؛ رسيدن پمپ بهكارگاه ۵درصد، استقرار روي فونداسيون ۱۵ درصد، ترازكردن ۳۵درصد، اتصال به لولههاي ورودي وخروجي ۲۵درصد، روغن كاري و راهاندازي آزمايشي ۱۰ درصد، تأييد عملكرد و تحويل ۱۰ درصد)
· Start finish method براساس ارزشگذاري صفر درصد براي شروع و ۱۰۰درصد براي تكميل يا خاتمه فعاليتهايي كه مدت زمان انجام آنها كوتاه ميباشد.
· Opinion method براساس نظر كارشناسي در مورد فعاليتهايي مانند ايجاد تسهيلات موقت در يك كارگاه، لايروبي يك حوضچه و يا احداث فضاي سبز و…
· Cost ratio method براساس مقايسه هزينه يا كار/ساعت برآورد شده با هزينه يا كار/ساعت واقعي (مثال: خدمات نظارت كارگاهي؛ از ۵۰۰۰ ساعت نظارت؛ ۱۲۵۰ساعت نظارت انجام شده است؛ ۲۵ درصد پيشرفت)
مقايسه بين روشهاي مختلف ارزيابي و رتبهبندي پيمانكاران در دهه اخير
در زير روشهاي مختلف ارزيابي و رتبهبندي پيمانكاران در دهه اخير مورد مقايسه قرار گرفته است. عدد ۱-نويسنده مقاله، عدد ۲- مدلهاي بهكار رفته، عدد ۳- قابليتهاي مدل و عدد۴- روش ارزيابي و انتخاب است.
۱- چاو، سينگ و لئونگ (۲۰۰۳)، ۲- مدلهاي بهكار رفته: Likert score, One-way ANOVA, OLS، ۳- تصميمگيري گروهي، درنظر گرفتن قضاوتهاي ذهني، استفاده از دادههاي كمي و كيفي، ۴- قيمت بهعنوان معياري در تعيين صلاحيت درنظر گرفته شده است.
۱- تاپكو (۲۰۰۴)، ۲-AHP، ۳- درنظر گرفتن معيارهاي چندگانه، استفاده از دادههاي كمي و كيفي، توانايي تفسير نتايج، عدم نياز به دانش بالا، ۴- دو مرحله شامل تعيين صلاحيت و انتخاب پيشنهادكننده مطلوب در ميان پيمانكاران صلاحيتدار.
۱- پوي، شويا، زيانگتيان (۲۰۰۵)، ۲- Fuzzy AHP، ۳-درنظر گرفتن قضاوتهاي ذهني، درنظر گرفتن رفتار غيرخطي، ريسك و عدم قطعيت، توانايي تفسير نتايج، استفاده از معيارهاي چندگانه، استفاده از دادههاي كمي و كيفي، ۴- دو سطح براي رتبهبندي در نظر گرفته: سطح اول شامل دو گروه معيار و سطح دوم تشخيص صلاحيت براساس معيارهاي سطح اول.
۱- آناگنوستوپولوس و واواتيكوس (۲۰۰۶)، ۲- AHP، ۳- درنظر گرفتن معيارهاي چندگانه، استفاده از دادههاي كمي و كيفي، توانايي تفسير نتايج، عدم نياز به دانش بالا.۴- دو مرحله شامل تعيين صلاحيت و ارزيابي مناقصه.
۱-ميرهاديفرد (۲۰۰۶)، ۲-Statistic method، ۳-تصميمگيري گروهي، درنظر گرفتن معيارهاي چندگانه، توانايي تفسير نتايج.۴-دو مرحله شامل تعيين صلاحيت و ارزيابي مناقصه.
۱- روانشادنيا، حضرتي و رجايي (۲۰۰۷)، ۲- SAW MADM، ۳-درنظر گرفتن معيارهاي چندگانه، قابل فهم بودن مفاهيم رياضي،۴- قيمت پيشنهادي بهعنوان يك معيار در ارزيابي آورده ميشود.
۱- سالهي، ايتون و راستوم (۲۰۰۷)، ۲- NN, GA, Delphi method, AHP، ۳- تصميمگيري گروهي، درنظر گرفتن رفتار غيرخطي، ريسك و عدم قطعيت، درنظر گرفتن معيارهاي چندگانه، استفاده از دادههاي كمي و كيفي، ۴- دو مرحله شامل رتبهبندي براساس معيارهاي تعيين صلاحيت و ارزيابي قيمت مناقصه.
۱- درويش، ياسايي و سعيدي (۲۰۰۹)، ۲- graph theory, matrix methods، ۳-استفاده از دادههاي كمي و كيفي، درنظر گرفتن رفتار غيرخطي، ريسك و عدم قطعيت، قابل فهم بودن به دليل استفاده از گراف، استفاده از معيارهاي چندگانه ۴- دو مرحله شامل رتبهبندي يراساس معيارهاي تعين صلاحيت و ارزيابي قيمت مناقصه.
۱- جان (۲۰۰۹)، ۲-DEA,CBR, Fuzzy set theory, AHP، ۳-درنظر گرفتن قضاوتهاي ذهني، ريسك و عدم قطعيت، استفاده از دادههاي كمي و كيفي، توانايي تطبيق مدل، استفاده از معيارهاي چندگانه.۴-اشاره نشده است.
۱- لم، پالانيواران و يو (۲۰۰۹)، ۲- SVM، ۳-قابليت حداقل كردن ريسك و بهكارگيري نظريه يادگيري آمار و درنظر گرفتن رفتار غيرخطي.۴- اشاره نشده است.
۱-جان، پرنگ، لاكوچر و لو (۲۰۰۹)، ۲-Fuzzy set, QFD55، ۳-تصميمگيري گروهي، درنظر گرفتن قضاوتهاي ذهني، استفاده از دادههاي كمي و كيفي،۴-اشاره نشده است.
۱-جاوسكوسكي، بيراك و باوكن (۲۰۱۰)، ۲-Fuzzy AHP، ۳- درنظر گرفتن قضاوتهاي ذهني، رفتار غيرخطي، ريسك و عدم قطعيت، توانايي تفسير نتايج، استفاده از دادههاي كمي و كيفي و درنظر گرفتن معيارهاي چندگانه.۴-دو مرحله شامل رتبهبندي براساس معيارهاي تعيين صلاحيت و ارزيابي مناقصه.
۱- آواد و فاييك (۲۰۱۱)، ۲- Fuzzy logic, expert system, DSS، ۳-درنظر گرفتن ريسك و عدم قطعيت، توانايي تطبيق مدل، رفتار غيرخطي، درنظر گرفتن معيارهاي چندگانه براساس پروژه، تصميمگيري گروهي.
۱-لم و يو (۲۰۱۱)، ۲-MKL، ۳-درنظر گرفتن قضاوتهاي ذهني و رفتار غيرخطي، توانايي تفسير نتايج، استفاده از دادههاي كمي و كيفي، ۴- دو مرحله تعيين صلاحيت و ارزيابي قيمت مناقصه.
۱-زالا و بيهات (۲۰۱۱)، ۲-AHP، ۳-درنظر گرفتن معيارهاي چندگانه، استفاده از دادههاي كمي و كيفي، توانايي تفسير نتايج، عدم نياز به دانش بالا، ۴- قيمت پيشنهادي بهعنوان يك معيار در مرحله ارزيابي آورده شده است.
۱-ايدراس، سودانگي و امران (۲۰۱۱)، ۲-AHP، ۳-درنظر گرفتن معيارهاي چندگانه، استفاده از دادههاي كمي و كيفي، توانايي تفسير نتايج، عدم نياز به دانش بالا، ۴- قيمت پيشنهادي بهعنوان يك معيار در نظر گرفته شده است.
۱- پلبانكيويس (۲۰۱۲)، ۲-Fuzzy set، ۳-درنظر گرفتن قضاوتهاي ذهني، ريسك و عدم قطعيت، توانايي تفسير نتايج، درنظر گرفتن معيارهاي چندگانه و دادههاي كمي و كيفي.۴- تعيين صلاحيت و براساس دو مرحله، مرحله اول تهيه ليستي از پيمانكاران واجد شرايط و مرحله دوم تعيين پيمانكاران براساس پروژه.
۱-نيتوموروت و رزويلا (۱۰۱۳)، ۲-Fuzzy AHP, Fuzzy TOPSIS، ۳-در نظر گرفتن قضاوتهاي ذهني، رفتار غيرخطي، ريسك و عدم قطعيت، توانايي تفسير نتايج، استفاده از دادههاي كيفي و كمي و درنظر گرفتن معيارهاي چندگانه، ۴-تعيين صلاحيت براساس دو مرحله، مرحله اول شامل تعيين معيارهاي ارزيابي براساس پروژه و مرحله دوم تقسيمبندي پيمانكاران در گروههاي مختلف، درنظر گرفتن معيارها براساس نوع پروژه.
باتوجه به مقايسات انجام شده، نقاط قوت و ضعف ابزارهاي بهكار رفته در مدلهاي پيشنهادي در جدول شماره(۱)آمده است. قابليتهاي هريك از اين ابزارها ميتواند در حل مسأله ارزيابي و رتبهبندي پيمانكاران سودمند باشد اما بهنظر ميرسد بهكارگيري همزمان چند ابزار و تركيب آنها روش كاراتري براي حل مسأله ارزيابي و رتبهبندي پيمانكاران است.
جدول ۱- نقاط قوت و ضعف ابزارهاي مدلسازي
عنوان ابزارهاي مدلسازي
هزينه پيادهسازي
كاربري ساده
تصميمگيري گروهي
رفتار غيرخطي
ريسك و عدمقطعيت
قضاوتهاي ذهني
نياز به دانش سطح بالا
AHP, TOPSIS
X
Fuzzy sets
CBR
ANN
GA
SVM, MKL
DEA
Graph theory
نتيجه و جمعبندي
در اين مقاله مدلهاي پيشنهاد شده به منظور ارزيابي و رتبهبندي پيمانكاران در دهه گذشته مورد بررسي و تحليل قرار گرفت. بسياري از مدلهاي پيشنهادي تركيبي از ابزارهاي مختلف را براي حل مسأله ارزيابي و رتبهبندي بهكار گرفتهاند. تركيب ابزارها و بهكارگيري آنها در قالب يك مدل اين امكان را فراهم ميسازد تا جنبههاي متفاوت و پيچيده موجود در مسأله ارزيابي و رتبهبندي پيمانكاران در نظر گرفته شود. همچنين اين عمل، مزيت استفاده از قابليتهاي مختلف هر ابزار در كنار يكديگر را فراهم میکند.
ازجمله نكاتي كه در مسأله ارزيابي و رتبهبندي پيمانكاران حايز اهميت است، متفاوت بودن ميزان اهميت معيارها در پروژههاي مختلف و در شرايط مختلف است كه باوجود اهميت معيارها در پروژههاي مختلف و در شرايط مختلف است كه باوجود اهميت آن، كمتر در مقالات به آن توجه شده است. متفاوت درنظر گرفتن اهميت معيارها به شكل بهتري بتواند اهداف مورد نظر كارفرما را برآورده سازد.
باوجود گستردگي و تنوع روشهاي پيشنهادي، همچنان مشكلات بسياري بر سر را مسأله ارزيابي و انتخاب پيمانكاران وجود دارد. در بسياري موارد مشكلاتي همچون ريسكهاي ذاتي موجود در قضاوتهاي ذهني تصميمگيرندگان، عدم قطعيت دادههاي پيمانكاران، رابطه غيرخطي ميان ويژگيهاي پيمانكاران و معيارهاي ارزيابي، مفاهيم پيچيده رياضي و… كاربرد برخي مدلهاي پيشنهادي را ناممكن ميسازد درحالي كه روش ارزيابي و رتبهبندي پيمانكاران به دليل نقش مهمي كه در موفقيت پروژهها دارد، نيازمند روش جامعي است كه علاوه بر امكان انتخاب بهترين پيمانكار در پروژه مورد نظر، قابليت كاربرد آسان و صرف هزينه پيادهسازي كم به همراه داشته باشد.
مروري بر ارتباط بين روشهاي پرداخت و روشهاي محاسبه پيشرفت كار در پروژههاي اجرايي(قسمت پايانی)
ملاحظاتي پيرامون تعيين اوزان نسبي
· سيستم وزندهي يكي از حساسترين بخشهاي طرحريزي سيستم PMS پروژه است. در صورت عدم وجود سنخيت و تناسب بين اوزان نسبي و احجام فيزيكي كار، تلاشهاي پيمانكار را به سمت انجام بخشهايي كه به سهولت ميتواند دريافتي بيشتري داشته باشد، سوق دهيم.
· براي پرهيز از مشكلات فوق، وزندهي به صورت توأم «بالا به پايين» و «پايين به بالا» انجام ميشود.
· در وزندهي «بالا به پايين»، براي ادغام اطلاعات غير همسنخ، از برآوردهاي مالي و نيروي انساني استفاده ميشود.
· در وزندهي «پايين به بالا»، براي مقايسه اطلاعات همسنخ، از برآوردهاي مرتبط با فيزيك كارها استفاده ميشود.
· درصورتي كه به هر علت امكان وزندهي حتيالامكان دقيق، وجود نداشته باشد، لازم خواهد بود تا با برقراري مكانيزمهايي مانند Work order كنترل جبهههاي كاري پيمانكار به دست گرفته شود.
سيستمهاي پرداخت به پيمانكار
سيستمهاي پرداخت به پيمانكار را ميتوان به روشهاي مختلفي طبقهبندي کرد ليكن از ديدگاه پوششدهي ريسكهايي كه طرفين قرارداد برعهده ميگيرند، ميتوان آن را به دو گروه كلي زير تقسيم كرد:
۱-سيستمهاي پرداخت براساس قيمت (Price-based)، مانند قراردادهاي قيمت مقطوع (Lump-sum)
۲-سيستمهاي پرداخت براساس هزينه (Cost-based) مانند قراردادهاي بازپرداختی (Cost-reimbursable).
بهنظر ميرسد، انتخاب يك سيستم پرداخت مناسب، بستگي به عواملي كليدي همچون ماهيت كار، ميزان تكميل طراحيها و سياستهاي كارفرما دارد.
درشرايطي كه كارفرما خواهان حداكثر قطعيت در قيمت تمام شده كار باشد، سيستمهاي Price-based مورد استفاده قرار ميگيرند. اين سيستمها عمدتاً هنگامي مورد استفاده قرار ميگيرند كه طراحيها حتيالامكان كامل شده و يا تغييرات قابل توجهي پيشبيني نشود.
درصورتي كه كارفرما خواهان انعطافپذيري نسبت به تغييرات پروژه بوده و يا پارامترهاي نامشخص و غيرقطعي زيادي، به ويژه در زمينه برآورد احجام كارها، در پروژه وجود داشته باشد، معمولاً قراردادهاي Admeasurement (مانند T&M و فهرستبها و مقادير) مورد استفاده قرار ميگيرد.
مشخصههاي عمومي سيستمهاي Cost–based شامل: «عدم امكان برآورد دقيق هزينهها (درحد قابل قبول براي كارفرما)»، «تمايل به سرشكن كردن ريسكها» و «وجود اعتماد بين طرفين قرارداد» است.
در تمامي سيستمهاي پرداخت فوق، لازم است به نحو صحيحي، ميزان كار انجام شده اندازهگيري شود كه در ادامه به اين موضوع پرداخته شده است.
برخي از متداولترين روشهاي پرداخت به پيمانكار
۱- پرداخت به روش پيشرفت
۲- پرداخت براساس مايلستونهاي پاس شده
۳- پرداخت ثابت
۴-پرداخت براساس احجام كارهاي انجام شده
۵- پرداختهاي ديگر و تركيبي…
جمعبندي و نتيجهگيري
· PMS فعاليتها و پروژه يك نوع شبيهسازي از واقعيت پيشرفت كار فعاليتها و پروژه است.
· اگر از PMS پروژه بهعنوان مبناي پرداخت به پيمانكار استفاده شود؛ لازم خواهد بود تا در تعيين اوزان و نحوه اندازهگيري فعاليتها دقت كافي مبذول شود تا بتوان از اين محاسبات بهعنوان ابزار هدايت پيمانكار استفاده کرد.
· ارزيابي عملكرد پيمانكار، از طريق تركيب نتايج PMS با پارامترهاي كليدي ديگر مانند «ميزان دستيابي به پيشرفت مورد انتظار»، «ميزان دستيابي به اهداف مالي»، «ميزان استانداردها و ملاحظات كيفي» و… نيز ميتواند انجام پذيرد.
· در ابتداي پروژه با استفاده از «برنامه پيشرفت» و بازي با اوزان نسبي، ميتوان جريان نقدينگي پروژه-قرارداد را قبلاً بهطور دلخواه طراحي كرد و با مهندسي معكوس، در مورد نكات مهمي همچون، درصد پيشپرداخت، نحوه پرداخت و… قراردادهاي اصلي و فرعي پروژه تصميمگيري کرد.
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاه بسته شده است.