با ورشکستگی آب و فرسایش خاک، خودکفایی غذایی رویاست؟ خشکسالی، تغییر اقلیم و فرسایش خاک، همه اینها باعث شده که در طول چند سال گذشته بحثهای مختلفی در میان مسؤولان در رابطه با سیاستهای حوزه کشاورزی به ویژه خودکفایی غذایی انجام شود. به گزارش خبرآنلاین، کشاورزی بیش از ۹۰درصد منابع آب ایران را مصرف میکند […]
با ورشکستگی آب و فرسایش خاک، خودکفایی غذایی رویاست؟
خشکسالی، تغییر اقلیم و فرسایش خاک، همه اینها باعث شده که در طول چند سال گذشته بحثهای مختلفی در میان مسؤولان در رابطه با سیاستهای حوزه کشاورزی به ویژه خودکفایی غذایی انجام شود.
به گزارش خبرآنلاین، کشاورزی بیش از ۹۰درصد منابع آب ایران را مصرف میکند و عامل فرسایش خاک کشور است و شاید ایجاد تغییرات اساسی در این حوزه وضعیت زیستمحیطی کشور را بهبود میدهد. عیسی کلانتری، رییس سازمان محیطزیست در همین رابطه چندی پیش گفته بود: طی دهههای گذشته با هدف افزایش محصول، خودکفایی، کاهش وابستگی به خارج و واردات، ضربات محکمی به محیطزیست و منابع طبیعی کشور وارد شده است. بهای بخشی از این خودکفایی این بوده که ایران امروز جزو کشورهای اول جهان در زمینه فرسایش خاک، استحصال منابع آبی، گسترش بیابان و… است.
اما از سویی گروهی معتقدند کشاورزی باید اولویت اصلی برنامهریزیها باشد، چراکه امنیت غذایی کشور را بدون وابستگی به هیچ کشوری تأمین میکند. برای مثال مدتی است طرح بسیج همگام با کشاورزی ایجاد شده و هدف آن عدم وابستگی به هیچ کشور دیگر در زمینه موادغذایی است.
اما شاید محسن مسگران، استاد دانشکده علوم گیاهی دانشگاه کالیفرنیا یکی از افرادی باشد که پاسخی دقیق و علمی در این زمینه داشته باشد، او عضو تیمی بود که سال گذشته تحقیق کلانی درباره وضعیت اراضی ایران در حوزه کشاورزی انجام دادند، این تحقیق در مجله نیچر منتشر شده است.
گفتوگوی انجام شده با وی را بخوانید:
– یک سال پیش تحقیقی از شما و همکارانتان در رابطه با کیفیت زمینهای ایران برای کشاورزی در مجله نیچر منتشر شد، کمی از این تحقیق بگویید.
این تحقیق در قالب یکی از پروژههای «ایران ۲۰۴۰ دانشگاه استنفورد» که توسط پویا آزادی راهاندازی و مدیریت میشود انجام شد.
در این تحقیق ما براساس ۳ گروه از عوامل اصلی تأثیرگذار بر کشاورزی یعنی عوامل خاکی، اقلیمی و توپوگرافی اراضی ایران را از نظر مطلوبیت آنها برای کشاورزی بهطور کمی بررسی کردیم.
از سویی برای ارزیابی درجه مطلوبیت زمینهایی که در حال حاضر زیر کشت و کار هستند ما بالغ بر ۱۵ هزار تصویر ماهورهای را بهطور چشمی بررسی کردیم. از آنجا که هیچ نقشهای از اراضی زیر کشت کشور وجود ندارد ما مجبور بودیم بهطور چشمی این تصاویر را برای وجود علائم کشت و کار بررسی کنیم و سرانجام توانستیم اولین ارزیابی موجود از کیفیت اراضی کشاورزی کل کشور را منتشر کنیم.
– اما چرا چنین تحقیقی انجام دادید، هدف اصلی شما چه بود؟
آگاهی از سرمایههای طبیعی یکی از پیش نیازهای اصلی هر کشور برای تدوین یک برنامهریزی جامع توسعه است. آگاهی از منابع آبی و خاکی حایز اهمیت است چون کشاورزی و تولید غذا به آبوخاک وابسته است.
– افزایش جمعیت کشور در چندین سال گذشته این پرسش را مطرح کرده که آیا کشور از ظرفیت کشاورزی لازم برای تأمین غذای مردم برخوردار است یا نه؟ به ویژه اینکه چه درست چه غلط، شعار خودکفایی همیشه در رأس اهداف این بخش بوده است.
بهطورکلی ما دو راهکار اصلی برای افزایش تولید کشاورزی داریم، افزایش سطح زیر کشت و افزایش تولید در واحد سطح. هر دو راهکار را همزمان هم میتوان انجام داد و این دو ناسازگار نیستند.
انجام راهکار دوم هنگامی میسر است که زمین مستعد کشاورزی وجود داشته باشد.
– شما در این تحقیق نشان دادید که وسعت زیادی از زمینهای ایران برای کشاورزی نامناسب است. اصلاً کلمه «نامناسب» یعنی چه؟ یعنی باید کلاً کشاورزی را در این زمینها فراموش کنیم؟
طبقهبندی ما برگرفته از روش سازمان خوار و بار جهانی بود، طبق آن زمینی نامناسب است که تولید پایدار در آن ممکن نباشد. در این زمینها حداقل یکی از ۲۰ عامل خاکی، توپوگرافی یا اقلیمی دارای مقداری است که از حد یا آستانه تحمل گیاهان زراعی رایج تجاوز میکند، بنابراین رشد گیاه در این زمینها میسر نبوده یا اینکه به شدت کاهش خواهد یافت.
مثلاً در خاکی که شوری آن بالاتر از میزان مشخصی است تقریباً هیچ یک از گیاهان زراعی مرسوم نمیتوانند رشد قابل قبولی داشته باشند و لذا عملکرد آنها بسیار پایین و غیراقتصادی است.
– این زمینها از قبل نامناسب بودند؟ چقدر از اشتباهات ما در ایجاد این وضعیت تأثیر گذارند؟
ترکیبی از هر دو حالت در این وضعیت نقش داشته، در برخی مناطق نامناسب بودن ذاتی بوده و از گذشته دور وجود داشته. مثلاً در یک منطقه کوهستانی عمق خاک بهطور طبیعی اندک و ناچیز است و این چیزی نیست که اخیراً و در اثر فعالیتهای انسانی رخ داده باشد.
– آیا امکان جبران قسمتی که عامل انسانی داشته وجود دارد؟ یعنی میتوانیم کاری کنیم که وضعیت مطلوبیت اراضی ایران مناسب شود یا مسیری که رفتهایم برگشتناپذیر است؟
جبران برخی عوامل تقریباً غیرممکن یا حداقل غیراقتصادیست. مثلاً بیابانی که پوشیده از ماسه است و بارندگی سالیانه آن زیر ۷۰ میلیمتر است را نمیتوان تبدیل به یک کشتزار بارده کرد یا زمین شیبداری که در اثر کشت غیراصولی خاکش فرسایش یافته است را تقریباً نمیتوان به حالت اولیهاش بازگرداند چراکه تولید خاک فرایندی بسیار طولانی است
– تحقیقات نشان میدهد تغییراقلیم میتواند امنیت غذایی را به خطر بیندازد، این موضوع به چه شکلی انجام میشود؟
تغییر اقلیم میتواند بهطور مستقیم تولید گیاهان زراعی را تحت تأثیر قرار دهد. در حالی که تولید محصول در برخی مناطق ممکن است به علت کاهش بارندگی تنزل پیدا کند در منطقهای دیگر بارندگیها شدید باعث سیلاب و ریسک از بین رفتن کل محصول را در پی دارد.
همچنین مطالعات زیادی نشان دادهاند که تغییر اقلیم میتواند احتمال گسترش و طغیان آفات محصولات زراعی را افزایش میدهد. حتی در چندین تحقیق دیده شده است که با افزایش دما کارایی برخی آفتکشها کاهش مییابد.
– یعنی باید منتظر پیامدهای خطرناک تغییر اقلیم بر کشاورزی ایران هم باشیم؟
آینده ایران از نظر تغییر اقلیم خیلی واضح نیست و مدلهای مختلف پیشبینیهای متفاوتی را ارایه میکنند ولی آنچه بیشتر محتمل به نظر میرسد کاهش بارندگی و افزایش دما برای مناطق گستردهای از ایران است،
– آیا اینکه بخواهیم به خودکفایی غذایی برسیم ممکن است؟
نمیتوانم بهطور قاطع دراینباره اظهار نظر کنم. ولی با توجه به استانداردهای بینالمللی که برای برداشت متوازن و پایدار آب وجود دارد، ما در حال حاضر از منابع آبی تجدیدشونده کشورمان اضافه برداشت داریم.
از سویی ضریب خودکفایی کشور برحسب وزن کل تولیدات کشاورزی اکنون حدود ۸۰-۸۵ درصد است بنابراین اگر بخواهیم مصرف آب در بخش کشاورزی را به حد استاندارد آن کاهش دهیم، ضریب خودکفایی از مقدار فعلی نیز پایینتر میآید.
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاه بسته شده است.