توصیفات «بن رودز» یکی از مشاوران نزدیک رییسجمهور آمریکا در امور سیاست خارجی و مدیریت رسانه بار دیگر بحثهایی مهم در واشنگتن در مورد توافق هستهای با ایران به پا کرده است.به گزارش سایت دیپلماسی ایرانی، اظهارات بن رودز در مصاحبه با نیویورک تایمز از ابعاد مختلف حایز مهم است و اهمیت آن […]
توصیفات «بن رودز» یکی از مشاوران نزدیک رییسجمهور آمریکا در امور سیاست خارجی و مدیریت رسانه بار دیگر بحثهایی مهم در واشنگتن در مورد توافق هستهای با ایران به پا کرده است.به گزارش سایت دیپلماسی ایرانی، اظهارات بن رودز در مصاحبه با نیویورک تایمز از ابعاد مختلف حایز مهم است و اهمیت آن به صرف گفتههای وی در مورد انتقاد از اندیشکدهها و رسانههایی که سیاست خارجی را پوشش میدهند، محدود نمیشود. سخنان بن رودز به معنای بیاهمیت دانستن و تحقیر همه کسانی است که در خارج از کاخ سفید قرار دارند و وی طی ۷ سال حضور خود در کاخ سفید در همکاری با آنها بوده است.
آنچه اهمیت سخنان رودز را بالا میبرد، اظهارات وی درمورد نقش تسهیل کننده خود در حمایت از توافق هستهای ایران است. به موجب این توافق، ایران قبول کرد محدودیتهایی را بر برنامه هستهای خود اعمال کند و در مقابل تحریمهای اقتصادی و مالی وضع شده علیه ایران لغو یا تعلیق گردند. در بخشی از گزارش نیویورک تایمز در مورد مصاحبه با معاون مشاور امنیت ملی رییسجمهور در امور ارتباطات استراتژیک آمده است: در بهار سال گذشته جمعی از کارشناسان کنترل تسلیحات، با حضور در اندیشکدهها و رسانههای اجتماعی تبدیل به منبع مورد استناد گزارشگران بیاطلاع شدند. بن رودز در پاسخ به سؤال در مورد کارشناسانی که توافق را تحسین میکردند گفت: ما خود زمینه انعکاس صدای آنها را فراهم آوردیم. آنها چیزهایی را میگفتند که ما از آنها خواسته بودیم.
جمهوریخواهان در واکنش به این سخنان بن رودز مدعی شدند که دولت، رسانهها و حتی مردم را برای پذیرش توافق هستهای فریب داده است. این توافق به توانایی ایران در غنیسازی اورانیوم رسمیت داد.
این ادعا به سرعت از سوی افرادی که حامی دستیابی به راهحلی دیپلماتیک برای پایان دادن به پرونده ۱۲ ساله برنامه هستهای ایران بودند رد شد. آنها به خصومت نویسنده مقاله، دیوید ساموئلز با توافق هستهای و حمایت وی از استفاده از گزینه نظامی در صورت نیاز اشاره کردند.
ساموئلز سابقهای طولانی در حمایت از حملات هوایی دارد. در سال ۲۰۰۹ وی مقالهای در اسلیت با عنوان «استدلال منطقی حمله اسراییل به ایران» چاپ کرد. در آوریل ۲۰۱۵ نیز با شرکت در نشست سیاست خارجی در مؤسسه هدسون مجدداً از کارآمدی گزینه نظامی سخن به میان آورد.
سؤالی که در اینجا مطرح میشود این است که آیا نیویورک تایمز به راستی در گزارش خود که بر پایه مصاحبه با شخصی دیگر تنظیم شده، دیدگاههای مجادلهانگیز نویسنده را نیز گنجانده است؟
افزون بر این، نکات بسیاری در این مقاله وجود دارد که یا اشتباه است و یا ایجاد سوءتفاهم میکند. بهطور مثال در جایی از مقاله آورده شده که تعدادی کارشناس کنترل تسلیحات تازه کار ناگهان وارد بحث (پیرامون موضوع هسته ای) شدند. تفسیر این کلام این است که این افراد تحت نفوذ کاخ سفید بوده و از سوی آن آماده شده بودند. اما حامیان پیشرو دیپلماسی، فعالانی کهنه کار مانند مارک فیتزپاتریک بودند که نمیتوان آنها را تازه کار خطاب کرد. آنها با لابیگری مداوم تلاش کردند فضای لازم برای پذیرش مصالحه را درون دولت اوباما به وجود بیاورند.
ساموئلز در مقاله خود مدعی شده است که کاخ سفید تنها پس از ۲۰۱۳ و به روی کار آمدن حسن روحانی به عنوان رییسجمهور ایران وارد مذاکره جدی با ایران شده است. این در حالی است که اوباما پیش از این به مقامات ایران پیام داده و بارها اعلام کرده بود که آمریکا حاضر است دست خود را به سوی ایران دراز کند، اگر ایران حاضر باشد مشت گره کرده خود را باز کند. تنها چیزی که در ۲۰۱۳ عوض شد، به روی کار آمدن طرف جدی تر در تهران بود.
با همه اینها، این مقاله و نقل قولهایی که در آن از بن رودز آمده به راحتی فراموش نخواهد شد. تحقیر کارشناسان و خبرنگاران و ناچیز خواندن آنها نادرست بود و نشان دهنده اختلاف روی موضوع توافق هستهای با ایران و سایر مسایل در واشنگتن بود.
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاه بسته شده است.