حرفهای خودی و بیخودی قیمتهای ملوکالطوایفی !! از آنجا که اساساً قیمت کالاها موضوع مهمی نیست و مسؤولان مربوطه چندین و چند بار به این موضوع اذعان کردهاند! ولی ظاهراً هوشنگ خان (خودمان را میگوییم) دچار کمبود توجه شده است و قصد دارد با بزرگنمایی و اغراق بیش از حد و گیر دادن به […]
حرفهای خودی و بیخودی
قیمتهای ملوکالطوایفی !!
از آنجا که اساساً قیمت کالاها موضوع مهمی نیست و مسؤولان مربوطه چندین و چند بار به این موضوع اذعان کردهاند! ولی ظاهراً هوشنگ خان (خودمان را میگوییم) دچار کمبود توجه شده است و قصد دارد با بزرگنمایی و اغراق بیش از حد و گیر دادن به چنین موضوعات بیاهمیت، خودش را مطرح کند و همهاش به دنبال دیده شدن و انگشتنما شدن است، بین این همه موضوع، عدل چسبیده است به گرانی و تورم و بیدر و پیکری قیمتها که شاید از این راه خودی نشان دهد!
براساس قوانین و مقررات نانوشته اتحادیهها، سازمان عریض و طویل بازرسی و تعزیرات و چند نهاد و سازمان متولی و مسؤول و مربوط، به جز تجار، دلالان و فروشندهها و ایضاً کسبه، هیچ کس اجازه ندارد در مورد قیمتها اظهار نظر و تصمیمگیری کند. ولی همانطور که بعضاً در شهر مشاهده میشود برخی از مردم معلومالحال و دردسرساز بدون مجوز و صلاحیت در این خصوص صحبت میکنند، نقد میکنند و حتی با شانتاژ و جوسازی، تخریب هم میکنند!
یکی نیست به ایشان بفرماید که، برادر من، خواهر من، اولاً موقع خرید به هیچ عنوان به قیمتها توجهای نکنید و بدون هیچ گونه سؤال و حتی تعلل، کارت بانکی و رمز خود را به فروشنده محترم آن هم با کمال احترام تقدیم فرمایید، دنبال برگه پرینت ترازو یا پوز هم نباشید و سر مبارک را زیر بیندازید و همراه با تشکر و دعا به جان فروشنده و کاسب محترم خود را سریعاً به بیرون از فروشگاه مشایعت فرمایید که شلوغی و شلوغ کاری مانع کسب است!
من نمیدانم این عادت ناصحیح از کجا آمده که بعضیها برای خرید یک کالا به چند فروشگاه مراجعه میکنند و قیمت میپرسند و با هم مقایسه میکنند و از اینکه هر فروشنده و مغازه برای خودش نرخ رسمی و تصویب شده و متفاوت با دیگران دارد، غر میزند و بعضاً زیر لب لغزی میخوانند و باز سراغ فروشنده دیگری میروند و روز از نو و روزی از نو! شما که خریداری بیش نیستید چطور به خودتان اجازه میدهید وقت و زمان چندین و چند فروشگاه و فروشنده و کارمند را بگیرید و قیمت بپرسید و از اینکه مغازه به مغازه و خیابان به خیابان و کوی به کوی هر کسی ساز خودش را میزند و یک شهر که چه عرض کنم یک راسته و چند قیمت وجود دارد، اظهار ناراحتی و دلخوری و خدای ناخواسته عصبانیت کنترل نشده میکنید ! وظیفه شما پول دادن است و بس، حتی اگر در ازای پولی که دادید کالایی هم دریافت نکردید نباید زبان به گله و شکایت باز کنید، چه برسد که جنس از آب گذشته هم تحویل میگیرید آن هم با لبخند ملیح و مهربانانه فروشنده و کاسب حبیب ا…!
سالهاست که مسؤولین و مربوطین و ناظران و بازرسان و کلی حقوق بگیر دیگر، در حال تلاش و زحمت هستند تا فرهنگ مشتری خوب بودن را در جامعه ما جا بیندازند ولی انگار هنوز هستند عدهای که با لجاجت و عناد، قصد دارند فرهنگ جامعه را دچار خلل و تخلخل کنند !
اصطلاحات من درآوردی مانند تورم، گرانی، نوسان قیمت، حباب و هرکی هرکی بودن و ملوکالطوایفی، ساخته و پرداخته همین افراد و عناصر مشکوک و معاند است، که به جای آنکه با دگراندیشی و نگاه مهربانانه به مباحثی مانند، انصاف، مروت، اخلاق، حلال، تعهد و انسانیت توجه داشته باشند، همهاش در پی بگیر و ببند و نظارت و حقوق مصرفکننده و تعزیر و نقرهداغ کردن و کنترل و این قسم افعال مذمومه هستند و البته به همت مسؤولین و شماری از کسبه، تجار، دلالان، سفتهبازان، مأموران و دیگر زحمتکشان این عرصه، همواره تیرشان به سنگ خورده است و کسب و کارها و قیمتها و اوضاع احوال سالهاست که بدون کمترین خدشهای، بر یک پاشنه میچرخد و ایشان آب در هاون میکوبند!
هوشنگ خان
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاه بسته شده است.