قوانین پیشرفته و علل توسعهیافتگی! این چند روزه کلی قوانین و مقررات کشورهای مختلف را زیر و رو کردم، چیزی که برایم خیلی عجیب بود این بود که هر چه کشورها پیشرفتهتر بودند قوانین و مقرراتشان سادهتر و روانتر (شما بخوانید قابل دور زدنتر) بود. پیش خودم گفتم پس چرا اینقدر قوانین کشور عزیز […]
قوانین پیشرفته و علل توسعهیافتگی!
این چند روزه کلی قوانین و مقررات کشورهای مختلف را زیر و رو کردم، چیزی که برایم خیلی عجیب بود این بود که هر چه کشورها پیشرفتهتر بودند قوانین و مقرراتشان سادهتر و روانتر (شما بخوانید قابل دور زدنتر) بود. پیش خودم گفتم پس چرا اینقدر قوانین کشور عزیز و دلبندمان سخت و پیچیده است، مگر نه این است که ما هم در حال مدرن شدن و پیشرفت هستیم؟!
با مرور مجدد قوانین و مقررات داخلی به فهم جدیدی از قانون و مقرراتنویسی رسیدم. با آنکه ما جزو کشورهای در حال توسعه هستیم ولی مقرراتمان طوری نوشته شده که در اصل ما جزو کشورهای خیلی پیشرفته میباشیم. خب اشکالی نداره من هم اولش کمی گیج شدم اما از آنجا که دارای هوش ویژه هوشنگخانی هستم بالاخره توانستم شفافسازی کرده و از دل قوانین و مقررات سخت و پیچیده روح ساده و بیغل و غش و دور زدن آزاد آن را کشف و شهود کنم.
واقعاً که باید یک دست مریزاد درست و درمان برای قانونگذاران و مقرراتنویسان معاصر و فیالحال کنار بگذاریم. واقعیت این است اگرچه قوانین ظاهری سخت و پر پیچ و خم دارند ولی همین پیچ و خمهاست که نشان نبوغ عزیزان زحمتکش در این عرصه است.
بگذارید اینجور خدمتتان عرض کنم که قوانین و مقررات جاریه کشورمان به مانند کوه یخ میماند، یک اصل و چند ماده صریح و پوستکنده که مثل قسمت بالایی کوه یخ از آب بیرون زده و بعد حدود چند دهتایی بند و چندین تبصره و یک مشت ماده واحده در ذیل و بالا و اطراف و اکناف آن اصل و مواد رویت میشود که کار همان قسمت داخل آب کوه یخ را میکند. به نوعی این اصل و مادهها با آن بند و تبصره و ماده واحدهها ترکیب شده است که آخرش متوجه میشوی که قانونگذار و مقرراتنویس محترم با زبان بیزبانی فرمایش کردهاند که هرجور راحتی!
یعنی اینکه اگر میخواهی با اصل و مادهها کارت راه بیفتد، میتوانی آنها را نصبالعین قرار دهی، اگر خواستی مدرن و پیشرفتهتر به موضوع نگاه کنی میتوانی سراغ بند و تبصرههای دست و دلباز بروی و با آنها کارت را راه بیندازی و اگر هم به آن حد از توسعه دست یافتی که ماده واحده را چراغ هدایت خود قراردادی، باز هم خیالی نیست، میتوانی مانند یک شهروند نمونه قانونمند و مقرراتمحور آن را به کار بگیری و به اهداف ارزشمند و والای خود دست یابی!
البته کار به همین جا ختم نمیشود و آن چیزی که ما را خیلی پیشرفتهتر از مدرنیته میکند و مقررات ما را شاخص و بیبدیل میکند، آن است که اگر بر فرض محال نه با اصل و ماده و نه با بند و تبصره و ماده واحده کار جلو نرفت، یک نیم دوری که در قوانین و مقررات بزنی میتوانی چندین و چند اصل و ماده و نمیدونم چی چی، پیدا کنی که از اصل و اساس آن قبلیها را آچمز میکنند و همه چیز همان میشود که دلت میخواهد.
خواستم خدمت انورتان عرض کنم که اساساً قانونگذار و مقرراتنویس و لایحه تقدیم کن و اهل فن تمام همت و تلاش خود را معطوف کردهاند که کسی کارش گره نخورد و خدای ناخواسته کارها روی زمین نماند!
هوشنگ خان
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاه بسته شده است.