مجتبی قدیری داستان ارز دو نرخی بیش از آنکه از یک نابرابری برای رقبای اقتصادی در عرصه فعالیت و کار روایت کند، حکایتهایی از رانتها و رانتخورانی است که در این چرخه دو نرخیشدن در حال فربه شدن هستند، فعالانی که با رابطه و زد و بند از ارزهای حمایتی بهره میبرند. ارز دو […]
مجتبی قدیری
داستان ارز دو نرخی بیش از آنکه از یک نابرابری برای رقبای اقتصادی در عرصه فعالیت و کار روایت کند، حکایتهایی از رانتها و رانتخورانی است که در این چرخه دو نرخیشدن در حال فربه شدن هستند، فعالانی که با رابطه و زد و بند از ارزهای حمایتی بهره میبرند.
ارز دو نرخی باعث شده است تا ثروتهای نامشروعی در جامعه به وجود آید که کاخها را در برابر کوخها علم کرده و چهره شهر را طبقاتی نماید. طبقاتی که به دنبال کاست کردن (گروهبندیهای قومی درجهبندی شده) جامعه هستند.
یکی از مهمترین برنامهها و سیاستهای دولت تدبیر و امید تک نرخیکردن ارز بود و قرار بود این امر در نیمه اول سالجاری صورت گیرد. طرحی که مسؤولان و دولتمردان بر اجرایی شدن آن بسیار پافشاری کرده و تلاش داشتند تا جلوی رانتها را بگیرند. اما گویا این اصرارها و پافشاریها نیز نتوانست وعده مسؤولان برای نیمه اول سال را تحقق بخشد و وعده مجدد آنها نیمه دوم سال شد. حال این تحقق وعده با اما و اگرهای فراوانی روبهروست.
در حالیکه مقام معظم رهبری از اقتصاد مقاومتی و اقدام و عمل در ابتدای سال سخن گفت این تعلل نشاندهنده این است که اقتصاد مقاومتی در گام اولِ اقدام هنوز حرکتی نکرده است و ثبات گام اقدام قطعاً باعث ایستایی عمل میگردد و ایستایی عمل به معنای ادامه رکود و… است.
لذا اگر در پایان سال ۹۵ یک بررسی صورت گیرد مشاهده میگردد که چقدر مسؤولان و دولتمردان به نصایح و فرمایشات مقام معظم رهبری پایبند بودهاند و چقدر تلاش کردهاند تا از این زلال معرفت برای حل مشکلات یاری و مدد جویند.
قطعاً مسؤولان مربوطه و دولتمردان برای این تأخیر توجیهاتی دارند، توجیهاتی که خود میدانیم توجیه است. چرا که ادامه ارز دو نرخی همان رانت و رانتخواری میباشد که میتواند شالودههای اقتصاد مقاومتی را سست نماید و از رشدِ نهال اقتصاد مقاومتی که خودکفایی و اتکاء به داخل است، جلوگیری کند.
چرا که ارز دو نرخی فساد و رانتخواری در کشور ایجاد میکند و باعث بزرگ شدن چرخه دلالی در کشور میشود، دلالان اقتصادی که به جای آبیاری اقتصاد مقاومتی به دنبال خشکاندن نهال اقتصاد مقاومتی هستند.
به جرأت میتوان گفت اولین اقدام و عمل دولت در بحث اقتصاد مقاومتی باید تکنرخی شدن ارز باشد. چرا که تعلل در این خصوص همانگونه که گفته شد مغایر با بحث اقتصاد مقاومتی است و در شرایط پساتحریم که شرایط اقتصادی برای آینده مبهم و ناشناخته است اقتصاد مقاومتی میتواند چراغ راهی باشد تا بتوان در پناه نور آن به راحتی و بدون لغزش در این مسیر گام برداشت و از سقوط، ایمن بود. از اینرو برای این چراغ اقتصادی سوخت لازم است و آن هم تکنرخی شدن ارز میباشد که علاوه بر جلوگیری از رانت و رانتخواری میتواند نهال اقتصاد مقاومتی را تنومند و استوار سازد. به امید تحقق وعده دولتمردان برای تک نرخی شدن ارز.
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاه بسته شده است.