اعداد و آمار بدونِ شک رأی به بزرگیِ کریستیانو رونالدو و جایگاهِ ویژهاش در تاریخِ فوتبال میدهند اما هر فوتبالیستی برایِ جاودانه شدن نیاز به یک لحظه، یک دریبل، یک گل دارد که نسلهایِ بعد برایِ هم تعریف کنند. به گزارش «ورزش سه» و به نقل ازای اسپورت، رونالدو هنوز چنین لحظهای نداشته و شاید […]
اعداد و آمار بدونِ شک رأی به بزرگیِ کریستیانو رونالدو و جایگاهِ ویژهاش در تاریخِ فوتبال میدهند اما هر فوتبالیستی برایِ جاودانه شدن نیاز به یک لحظه، یک دریبل، یک گل دارد که نسلهایِ بعد برایِ هم تعریف کنند.
به گزارش «ورزش سه» و به نقل ازای اسپورت، رونالدو هنوز چنین لحظهای نداشته و شاید فینالِ چمپیونز لیگ برایش آخرین فرصت باشد. وقتی یوهان کرویف در گذشت، تمامِ یادبودها طبیعتاً رویِ دید و توانِ او در الهام بخشیدن به تیمش، چه به عنوانِ بازیکن، چه مربی تمرکز داشتند. خیلی کم بودند کسانی که از ۶ فصلِ پیاپی در آژاکس بینِ سالهایِ ۱۹۶۶ تا ۱۹۷۲ که کرویف در هر فصل حداقل ۲۰ گل زد، حرف بزنند. این آماری فوقالعاده بود در قیاس با دورانِ خودش و با توجه به اینکه کرویف بیشتر یک هافبک بود تا یک مهاجم. اما مهمتر از تمامِ این آمار و ارقام، یک لحظه نبوغ بود که تصویرِ جاودانهای از کرویف ساخت: چرخشِ کرویفی. جایی که با تکنیکی ابداعِ خودش از یان اولسون، مدافعِ سوئدی گذشت. این لحظهای بود که هرگز فراموش نخواهیم کرد. برایِ همین است که حتی فوتبالیستهایِ افسانهای نیاز به یک لحظه جاودانه دارند. لحظهای که رونالدو هنوز نیافته است.
وقتی از فرانس پوشکاش حرف میزنیم یادِ گلش در پیروزیِ ۶-۳ مجارستان مقابلِ انگلیس در سالِ ۱۹۵۳ میافتیم. برایِ پله این لحظه دریبلِ رویِ پا و گلِ والیاش به سوئد در فینالِ جامِ جهانیِ ۱۹۵۸ بود. برایِ مارادونا دریبلِ زیگزاگیاش در جامِ جهانیِ ۱۹۸۶ که همهیِ دفاعِ انگلیس را جا گذاشت. برایِ زیدان والیِ چرخشیاش در فینالِ چمپیونز لیگِ ۲۰۰۲ مقابلِ لورکوزن، حتی بالاتر از ۳ گلی که در فینالهایِ جامِ جهانی زد. برایِ مسی هم گلی که در نیمه نهاییِ چمپیونز لیگِ ۲۰۱۱ با رد شدن از تمامِ مدافعین رئال زد و ضربه چیپی که سالِ گذشته بالایِ سرِ مانوئل نویر انداخت. تازه مسی دو گل در فینالهایِ چمپیونز لیگ هم دارد، هر دو مقابلِ منچستر یونایتد، گلهایی که باعثِ قهرمانیِ بارسا در ۲۰۰۹ و ۲۰۱۱ شد.
رونالدو در بیش از یک دهه گل پشتِ سرِ گل برایِ منچستر یونایتد و رئال مادرید زده است. رونالدو هم مثلِ مسی در دو فینالِ چمپیونز لیگ گل زده است. اما این دو گلِ او، گلهایِ سرنوشتسازی نبودند. گلِ اولش برایِ منچستر یونایتد در فینالِ ۲۰۰۸ بود که توسطِ فرانک لمپارد پاسخ داده شد و نهایتاً رونالدو ضربهیِ پنالتیِ آخرِ بازیاش را از دست داد و فقط به لطفِ لیز خوردنِ جان تری و درخششِ ادوین ون در سار شاهدِ قهرمانیِ تیمش شد. گلِ دوم هم، گلِ چهارمِ مقابلِ اتلتیکو مادرید در وقتِ اضافهیِ فینالِ ۲۰۱۴ از رویِ ضربه پنالتی بود، گلی که بدونِ آن هم رئال قهرمان شده بود. البته قطعاً رونالدو هم در این سالها لحظاتِ به یاد ماندنی داشته است. مثلاً ضربه سری که در فینالِ کوپا دل ریِ ۲۰۱۱ باعثِ قهرمانیِ رئال شد یا گلی که یک سال بعد در نوکمپ به بارسا زد و موجباتِ قهرمانیِ رئال در لا لیگا را فراهم ساخت. هت تریکِ رونالدو در بازیِ پلیِ آفِ جامِ جهانیِ ۲۰۱۴ مقابلِ سوئد را هم به یاد داریم. اما هیچکدام از اینها لحظاتی نیستند که یک دوران و یک فوقِ ستاره را تعریف کنند. اینها لحظاتی نیستند که سالها بعد برایِ فرزندانمان تعریف کنیم.۳۶۴ گل در ۳۴۷ بازی برایِ رئال مادرید قطعاً اثباتی بر نبوغِ رونالدو است، اما خیلی غیررومانتیک است اگر بازیکنی را با اعداد و آمار به یاد بیاوریم.
رونالدو برایِ جاودانه کردنِ میراثِ خودش نیاز به یک گلِ بینظیر در بازیای مهم دارد. مثلاً یک گلِ انفرادی در فینالِ شنبه شب مقابلِ اتلتیکو مادرید. چنین گلی از منظرِ جاودانگی ارزشش از ۵۰ گل در لیگ بیشتر است. برایِ رونالدویِ ۳۱ ساله شاید این فینال آخرین فرصت برایِ پیدا کردنِ لحظه ماندگارش باشد. درسته که شاید او چند سالِ دیگر به بازی کردن در سطحِ اولِ فوتبالِ اروپا ادامه بدهد اما تغییرِ سبکِ بازیاش در چند سالِ اخیر نشان میدهد که دیگر خیلی سخت باید ازش انتظارِ گلی خاص داشته باشیم. رونالدو در اوایلِ حضورش در منچستر یونایتد وینگری سریع و تکنیکی بود که البته خیلی موقعیت از دست میداد. به مرور فوتبالِ رونالدو پیشرفت کرد و متحول شد تا به فصلِ ۲۰۰۷-۲۰۰۸ رسید، جایی که دقیقاً رویِ مرزِ آن بازیکنِ جوان و پرشور و سر به هوایِ قبلی و ماشینِ گلزنیای که ازش در رئال دیدیم بود، فصلی که ۴۲ گل برایش به همراه داشت. رونالدو در این فصل هم گل زیاد زد و هم گلِ زیبا زیاد زد.
اما آمار نشان میدهند با اینکه روندِ گلزنیِ او در رئال افت نکرده، نوعِ گلهایش تفاوتِ زیادی پیدا کرده است. شوتهایِ خارج از باکسِ رونالدو از فصلِ ۲۰۰۹-۲۰۱۰ تا همین فصلِ اخیر بیش از ۵۰ درصد کاهش پیدا کرده است. میانگینِ دریبلهایِ او در هر بازی در همین بازه هم وضعیتی مشابه دارند. رونالدو حالا بیشتر مهاجمِ باکسی است اکثرِ گلهایش را از فاصله نزدیک و با جایگیری رویِ تیرِ دو میزند. برایِ همین شاید نباید انتظارِ یک گلِ خاص و بینظیر از رونالدو در فینالِ چمپیونز لیگ داشته باشیم. اما چیزی که میتوانیم از او انتظار داشته باشیم نمایشی به یاد ماندنی است، نمایشی که فینالِ میلانِ ۲۰۱۶ را به نامِ خودش ثبت کند. یک ضربه ایستگاهی، یک گل رویِ ضدِ حمله که باعثِ قهرمانی رئال شود. رونالدو که با رئال در ۷ سال فقط یک لا لیگا و یک چمپیونز لیگ برده است نیاز به چیزی فرایِ آمارِ گلزنیاش برایِ جاودانگی در تاریخِ فوتبال دارد.
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاه بسته شده است.