تکلیف موسیقی را مشخص کنید

  مسعود طاهری برای یکی باعث شادی است و برای دیگری مرهم زخم. برای یکی یادآور خاطرات شیرین است و برای دیگری قطره اشکی در فراق یار. این روز‌‌ها اما صدای موسیقی، ناکوک به گوش می‌رسد. از لغو کنسرت‌های مجوزدار بگیر تا حتی راه ندادن ساز به جشنواره هنرهای دستی، همه و همه نشانه‌ای از […]

 

مسعود طاهری

برای یکی باعث شادی است و برای دیگری مرهم زخم. برای یکی یادآور خاطرات شیرین است و برای دیگری قطره اشکی در فراق یار.

این روز‌‌ها اما صدای موسیقی، ناکوک به گوش می‌رسد. از لغو کنسرت‌های مجوزدار بگیر تا حتی راه ندادن ساز به جشنواره هنرهای دستی، همه و همه نشانه‌ای از بی‌توجهی به ابزاری است که مفید بودن آن بر کسی جز «خواص» پوشیده نیست.

پزشکان تمرکز حواس، افزایش هوش، تقویت ناحیه زبان‌آموزی، کنترل استرس و درمان افسردگی را از فواید گوش دادن به موسیقی می‌دانند و تأثیر موسیقی حتی بر رشد بهتر گیاهان نیز اثبات شده است؛ اما همه این‌‌ها باعث نشده تا تکلیف ما در کشورمان با موسیقی مشخص شود.

برخورد سلیقه‌ای با موسیقی در کشور ما از یک طرف و روحیه نحیف آن در مقابله با زورگویان در طرف دیگر باعث شده تا خیلی‌‌ها شیفته موسیقی‌ زیرزمینی شوند. در سال‌های اخیر موسیقی زیرزمینی به واسطه بی‌مهری به موسیقی اصیل، غوغایی به پا کرده و البته باعث شده خیلی‌‌ها نیز خواننده شوند! برای خیلی از نوجوانان و جوانان امروزی، خوانندگان موسیقی زیرزمینی جایگاهی محکم‌تر از خوانندگان مجاز دارند.

همه این مشکلات، ریشه در نوع نگاهی است که به موسیقی می‌شود. بی‌پرده باید گفت که تکلیف خیلی از «خواص» با موسیقی همچنان مشخص نیست و هیچ‌کس نیست که موضعی قاطع بگیرد و بگوید که مثلاً موسیقی کلاً آزاد است یا کلاً ممنوع است. همین بلاتکلیف بودن موسیقی باعث شده تا هر روز زورگویان بر پیکر نحیفش تیشه بزنند و هر کس با عقل و فکر خود درباره آن تصمیم بگیرد. از دلواپسانی که کنسرت‌های مجوزدار را لغو می‌کنند گرفته تا کسانی که اجازه حضور هم‌‌نوازی زنان را در کنسرت‌‌ها نمی‌دهند.

اکنون زمان تصمیم است و اعلام نظری قاطع. بزرگان و اندیشمندان و کارشناسان و… بنشینند و برای یک بار هم که شده تکلیف موسیقی را مشخص کنند. این‌که آیا موسیقی حرام است یا خیر؟ البته بار‌‌ها جواب خیر بوده اما نامشخص بودن جزییات حرام نبودن موسیقی باعث بروز تمام این مشکلات است. موسیقی در درون خود به اندازه کافی مشکل دارد و از ذکر مشکلات موسیقی نیز می‌گذریم که تعریف معضلاتش مثنوی ۷۰ من کاغذ می‌شود. از معضل قانون کپی‌رایت گرفته تا غیره… پس بیش‌تر از این که هست تیشه بر ریشه موسیقی نزنیم.