با مصرف پلاستیک محیطزیست را نابود میکنیم اعتیاد انسان به پلاستیک بحرانی شده است امروزه انسان بیشتر از هر زمانی از مواد پلاستیکی ساخته شده از نفت استفاده میکند که در نتیجه آن، محیطزیست آسیبی جدی میبیند. متأسفانه این موضوع نیز هنوز مشخص نیست که ما چگونه و چه هنگام به این ورطه فراگیر مصرف […]
با مصرف پلاستیک محیطزیست را نابود میکنیم
اعتیاد انسان به پلاستیک بحرانی شده است
امروزه انسان بیشتر از هر زمانی از مواد پلاستیکی ساخته شده از نفت استفاده میکند که در نتیجه آن، محیطزیست آسیبی جدی میبیند. متأسفانه این موضوع نیز هنوز مشخص نیست که ما چگونه و چه هنگام به این ورطه فراگیر مصرف پلاستیک افتادهایم.
به گزارش سیناپرس، در حال حاضر، بشریت با ترکیبی از راهحلهای بالقوه برای حل بحران پلاستیک مواجه است. از جمله این راهحلها میتوان به ممنوعیت استفاده از پلاستیک، مالیاتهای اضافی، گذار از مصرف مواد پلاستیک به مواد سازگار با محیطزیست اشاره کرد. متأسفانه علیرغم تمامی این مسایل، هنوز هم تأکید بر راهحلهای سنتی یعنی بازیافت پلاستیک است که همین راهکار هم بهطور ناقص انجام میشود. در واقع، چندین جایگزین خوب برای پلاستیک وجود دارد که در مقیاس وسیع قابل کاربرد هستند و سیستمهای جمعآوری، مرتبسازی و بازیافت پلاستیک نیازمند سرمایهگذاری و اصلاحات بزرگ هستند.
در حال حاضر، هر ساله بیش از ۳۰۰ میلیون تن مواد پلاستیکی جدید ساخته میشود که بیش از ۸۰ میلیون تن از این حجم را محصولات بستهبندی پلاستیکی تشکیل داده و ۳۰ درصد از آن به سرعت به زباله تبدیل میشوند که در طبیعت انباشت شده و این مسأله زمانی دارای اهمیت است که بدانیم تنها کمتر از ۲۰ درصد از زبالههای پلاستیکی جهانی بازیافت شده و بقیه به محل دفن زبالهها و یا مراکز زبالهسوزی فرستاده میشوند.
در این میان اما یک راهحل بسیار مهم وجود دارد: اگر پلاستیکهایی که همهروزه استفاده میکنیم، بدون برجا گذاشتن تأثیرات بلندمدت از بین رفته و تجزیه شوند، چه اتفاقی میافتد؟ این موضوع از نظر علمی امکانپذیر بوده و باید درباره آن بیشتر تحقیق کرد.
در اوایل بهار سالجاری، خبر مهمی در دنیای اینترنت منتشر شد که براساس آن، یک تیم بینالمللی از دانشمندان موفق به کشف نوعی آنزیم پلاستیکخوار شدند. این آنزیم که دارای کارایی بسیار سریع و مؤثری بود، بهطور تصادفی کشف شد. البته در این مطالعات و توسط آنزیم فوق، پلاستیک بهطور کامل محو نشد اما این کشف را میتوان یک پیشرفت بزرگ محسوب کرد زیرا با توجه به حجم زیاد زبالههای پلاستیکی که ما با آن برخورد میکنیم، بهسرعت و مقیاس بالایی برای حل مشکل نیاز داریم.
بحث تجزیه و نابود کردن ضایعات پلاستیکی، پدیدهای جدید محسوب نمیشود. یکی از اولین برنامههای مهندسی تجزیه پلاستیک در دهه ۱۹۷۰ میلادی آغاز شد. در این مطالعات، جرالد اسکات (Gerald Scott) شیمیدان بریتانیایی، از گسترش استفاده از بستهبندی پلاستیکی ابراز نگرانی کرده و زمان و انرژی خود را برای ایجاد پلاستیک قابل تجزیه اختصاص داد. این پلاستیک هنگامیکه در معرض نور ثابت قرار میگرفت، تجزیه میشد. جرالد اسکات متوجه شد که با اضافه کردن یک ترکیب خاص به محصولات پلاستیکی میتواند ساختار آنها را در یک مدت نسبتاً کوتاه تخریب کند. در آزمایش انجامشده، یک فنجان ساختهشده از این پلاستیک قابل بازیافت که از سوی رسانههای بانام پلاستیک اسکات شهرت یافته بود، بعد از یک یا دو هفته، شروع به فروپاشی کرده و پس از حدود یک ماه، بافت آن بهطور کامل تجزیهشده و با چشم مسلح دیده نمیشد.
تولیدکنندگان، خردهفروشان و انجمنهای تجاری صنایع پلاستیک پس از این کشف، جنگ غیرمستقیمی را علیه اسکات آغاز کرده و رؤسای این اتحاد قدرتمند استدلال میکردند که اختراع اسکات اقتصاد تولید را آشفته کرده و خطرناک است و همچنین پیادهسازی ایده وی نیز بسیار پرهزینه خواهد بود. آنها مشکل زبالههای پلاستیکی را بسیار کماهمیت دانسته و هزینههای اجرای طرح را بسیار گزاف محسوب کردند. در کمال شگفتی شورای تحقیقات علمی بریتانیا، کمک مالی وعده داده شده به اسکات را قطع کرده و پرداخت آن را مشروط به تولید پلاستیک بادوامتر کردند که دقیقاً برخلاف ایده اولیه اسکات بود و به همین دلیل این دانشمند نگونبخت نیز پیشنهاد فوق را رد کرد. یکی دیگر از مشکلات عجیبوغریب پیشآمده برای اسکات، این بود که وی یک سیگنال هشداردهنده در پلاستیکی خود داشت و زمانی که روند تخریب پلاستیک آغاز میشد، رنگ پلاستیک به بنفش متمایل میشد که این موضوع موجب ناخشنودی و غافلگیری مردم میشد.
حقیقت این است که تقریباً ۵۰ سال پیش فرصتی ارزشمند برای شیمیدانها به وجود آمده بود که این فرصت از دست رفت و امروزه بحران زبالههای پلاستیکی، سراسر جهان را پوشانده است و وجود پلاستیک در طبیعت موجب آزاد شدن مواد سمی شده و این ماده از نظر زیستی قابلیت تجزیه کامل را نداشته و دستگاههای کمپرسور صنعتی نیز فقط حجم آن را کاهش میدهند.
تجربه جرالد اسکات نشان میدهد که تولیدکنندگان و فروشندگان پلاستیک، اجازه تغییر در این حوزه را نمیدهند و تنها کلید موفقیت، آگاهی مصرفکنندگان است. در سال ۲۰۱۰ میلادی نیز تجربه مشابهی رخ داد که یک شرکت موفق به ساخت پلاستیک تجزیهپذیر شد که سرنوشتی شبیه به پلاستیک اسکات پیدا کرد. البته بهتازگی یک روش انقلابی برای ساخت کیسههای پلاستیکی با کمک الیاف گیاه ذرت ایجاد شده است که پلاستیک قابل تجزیه ارایه میدهد اما این محصول نیز با استقبال مصرفکنندگان روبهرو نشد.
موضوعی که باید بر آن تأکید کرد، لزوم ایجاد راهکاری برای حل بحران پلاستیک و ساخت مواد پلاستیکی قابلتجزیه است، زیرا این روند قطعاً در صورت تداوم بیشتر به آسیبدیدگی بسیار جدی محیطزیست منتهی خواهد شد.
ترجمه: احسان محمدحسین
منبع: ctvnews
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاه بسته شده است.