«سبزراه»، طرح دو سرسود برای مدیریت شهری انسان همواره به فضاهای سبز شهری احساس تعلق میکند، فضاهایی که ریشه در طبیعت دارند. بیشتر شهروندان هر فرصتی را برای حضور در پارک و فضاهای آرام به دور از ترافیک و آلودگی هوا غنیمت میشمارند و بر این اساس در مدیریت شهری نیز توجه به فضایهای باز […]
«سبزراه»، طرح دو سرسود برای مدیریت شهری
انسان همواره به فضاهای سبز شهری احساس تعلق میکند، فضاهایی که ریشه در طبیعت دارند. بیشتر شهروندان هر فرصتی را برای حضور در پارک و فضاهای آرام به دور از ترافیک و آلودگی هوا غنیمت میشمارند و بر این اساس در مدیریت شهری نیز توجه به فضایهای باز و سبز شهری بسیار حایز اهمیت است، به نحوی که در سالهای اخیر مطالعات متعددی در جهت بهبود عملکرد فضاهای سبز در ساختار شهرها صورت گرفته که از جمله آنها میتوان به ایجاد «سبزراه»ها در سطح شهرها اشاره کرد.
به گزارش ایسنا، سیدمجتبیصفدرنژاد، دانشجوی دکتری شهرسازی دانشگاه علم و صنعت، با بیان اینکه دوره شکلگیری طرح سبزراهها به سالهای ۱۸۶۷ تا ۱۹۰۰میلادی باز میگردد و با شروع جنبش پارکسازی همراه است، اظهارکرد: این طرح، با احداث پارک مرکزی نیویورک آغاز شد و هدف آن، آوردن طبیعت به فضاهای شهری رو به رشد بود. در این نهضت، دیدگاه منطقهای بر این بود که فضاهای سبز با مقیاسهای متفاوت که داخل شهرها و حومه شهرها هستند، از طریق مسیرهای سبز و باغ راهها به هم متصل شوند.
این پژوهشگر شهری افزود: مرحله بعدی این طرح، بین سالهای ۱۹۰۰ تا ۱۹۴۰ و با تمرکز برنامهریزان منظر بر روی سبزراهها بود که در این میان، برنامهریزی فضای باز را ابداع کردند. همچنین، مرحله سوم این طرح، مربوط به سال۱۹۶۰ و همراه با آغاز جنبش زیستمحیطی در این دهه بود. یعنی در این طرح، علاوه بر توجه به فضای سبز، به مباحث زیستمحیطی و پایداری مناطق زیستمحیط نیز مورد توجه قرار گرفت.
به گفته وی، این طرح باعث خلق اولیه سبزراهها شد و دالانهای سبز نام گرفت که عمدتاً هم در امتداد رودخانهها و مسیلها، تالابها و درهها قرار داشتند.
این کارشناس شهری با بیان اینکه مرحله چهارم تکامل طرح سبزراهها مربوط به سالهای ۱۹۸۰ تا ۱۹۹۰ است، اظهارکرد: در آمریکا، جنبش زیستمحیطی گسترش قابل ملاحظهای داشت و چشماندازی نیز برای آینده در نظر داشت تا براساس آن، شبکه زندهای از این سبزراهها فراهم شود و مردم به فضاهای سبز اطرافشان دسترسی یابند و از طرفی، فضاهای شهری و روستایی به هم متصل شوند.
به گفته این کارشناس شهری، برنامهریزی سبزراهها به خارج از مرزهای آمریکا راه پیدا کرد و جنبش بینالمللی سبزراه آغاز شد. در حقیقت میتوان گفت که این طرح از نهضت پارکسازی آغاز شده و در اثر تکمیل تدریجی آن به سبز راهها رسیده است.
صفدرنژاد، در ادامه به توضیح معنای سبز راه (Green way)پرداخت و گفت: واژه سبزراه را میتوان برگرفته از الحاق کمربند سبز(Green belt) و پارک راه (Parkway) دانست؛ به عبارت دیگر، سبزراه از ترکیب بخشهایی از این دو عنوان، یعنی (راه)Green+Way(سبز) ایجاد شد. در حقیقت، سبزراه به فضاهای باز خطی گفته میشود که اولاً از لحاظ محیطی سبز باشند و ثانیاً به عنوان مسیر یا معبر بهکار برده شوند. براساس جمعبندی تعاریف ارایهشده، هر سبزراه، باید حرکت بدون وسایل نقلیه موتوری را برای مردم تسهیل کند و در کنار آن، ارزشهای زیستمحیطی مانند فضاهای سبز، رودخانهها، کانالها و یا حتی درهها را در خود جا داده باشد.
وی با اشاره به اینکه در شهرهای آلوده امروزی، سبزراهها از اهمیت بسیاری برخوردار هستند، گفت: سبزراهها، کیفیت محیطزیست شهرها را ارتقا میدهند و میتوانند به تغذیه منابع آب زیرزمینی، تهویه و جابهجایی هوا، ایجاد خرداقلیمهای شهری و… کمک کنند. همچنین، آنها دارای منافع اقتصادی هستند، یعنی میتوانند از طریق جذب گردشگر برای گذراندن اوقات فراغت منفعت مالی داشته باشند. از طرفی، سبزراهها، ارزش املاک اطراف خود را بالا میبرند و زیبایی و کیفیت زندگی در منطقه را افزایش میدهند.
این پژوهشگر شهری تصریحکرد: سبزراهها، همچنین میتوانند از ارزشهای فرهنگی و میراث طبیعی شهر محافظت کنند و زمینه تعاملات اجتماعی را نیز فراهم آورند. از سویی، وجود این سبزراهها آلودگی هوا را تا حدودی کاهش میدهد و بین نقاط مختلف شهر نیز ارتباط برقرار میکند.
سبزراهها زیرمجموعه کریدورهای سبز هستند
وی در پاسخ به این سؤال که آیا تفاوتی میان کریدور سبز و راه سبز وجود دارد، اظهارکرد: از نظر من، وقتی صحبت از کریدور میشود، بیشتر مسایل محیطزیستی به ذهن خطور میکند، یعنی بیشتر بار محیطزیستی دارد و شاید به طراحی مسیر و معبر برای تردد افراد کمتر توجه شود، اگرچه ممکن است درون خود، حرکت را هم داشته باشد. به نوعی، کریدورهای سبز به دلیل فضاهای سبز، تنفسگاه شهر نیز به شمار میآیند. بهطورکلی شاید بتوان گفت که سبزراهها، زیرمجموعه، مجموعه بزرگتری به نام کریدورهای سبز هستند.
چهارباغ اصفهان نمونه طراحی شده سبزراهها در کشور
صفدرنژاد افزود: در گذشته، سبزراهها به صورت عملکردی ایجاد میشد و هدف و تفکر خاصی پشت آن نبود. بهطورمثال، جاده ابریشم را که به منظور برقراری ارتباط تجاری بین چندین کشور ایجاد شده بود، را میتوان به نوعی تفسیر به سبزراه کرد، اما شاید از نمونه طراحی شده سبزراهها در ایران، بتوان به چهارباغ اصفهان در دوره صفویه اشاره کرد.
پژوهشگر دکتری شهرسازی دانشگاه علم و صنعت ایران، در بخش دیگری از صحبتهایش به طرحهای اخیر ساماندهی این فضاهای سبز اشاره کرد و گفت: سال ۱۳۷۸ طرح حفاظت از رود درهها در ایران آغاز شد که در طی آن رود دره «مقصود بیک تهران» از میدان تجریش تا پل رومی مورد ساماندهی قرار گرفت و در کنار رودخانه، مسیرهای حرکت پیاده ایجاد شد. در سال ۱۳۸۰ به بعد هم این قضیه مرتب تکرار شد؛ بهطوری که به عنوان مثال، رود دره فرحزاد در قالب بوستان نهج البلاغه و رود دره کن در قالب بوستان جوانمردان ساماندهی شدند و در کنار عنصر زیستمحیطی و طبیعی رودخانه، فضاهای شهری و قابلیت حرکت پیاده و دوچرخه ایجاد شد.
وی افزود: از نمونههای موفق این سبزراهها در دنیا، میتوان به سبزراهی در شهر سئول، پایتخت کرهجنوبی اشاره کرد؛ سبزراهی که در ابتدا یک بزرگراه بود و رودخانهای نیز از زیر آن عبور میکرد که با توسعه حاشیهنشینی و به دلیل ساخت بزرگراه تبدیل به محلی برای تخلیه فاضلاب شده بود. حدود ۲۲ سال طول کشید تا بزرگراه دو طبقه جمعآوری شود و رودخانه، دوباره به جریان بیفتد و فضای اطراف آن نیز، تبدیل به پارک خطی و سبزراه محلی برای تردد پیاده و افزایش تعاملات اجتماعی مردم شود.
سبزراهها باید ارزشهای زیستمحیطی را با حرکت پیاده مردم ترکیب کند
وی با اشاره به عملکرد سبزراهها گفت: سبزراه، باید ارزشهای زیستمحیطی را با حرکت پیاده مردم ترکیب کند، زیرا محیطزیست تنها به بحث فضای سبز و رودخانه منتهی نمیشود، بلکه حتی توجه به موضوع کاهش آلودگی هوا (مثلاً با محدودیت تردد وسایل نقلیه) و کاهش آلودگی آب نیز به نوعی توجه به محیطزیست و چالشهای آن محسوب میشود. در حقیقت، طراحی پیاده راه مناسب، افزایش سطح فضای سبز و ایجاد محدودیت تردد وسایل نقلیه مانند طرحی که در خیابان ۱۵ خرداد پیادهسازی شده است هم میتواند با کاهش آلودگی و تلطیف هوا، به نحوی، سبزراه را تداعی کند.
پیادهراه تبدیل به مکانی با هویت شود
وی در ادامه گفت: برخی از فضاها را هم میتوان ارتقا داد. مثلاً اگر پیادهراهی وجود دارد، زیرساختهای لازم برای حضور پیاده در آن فضا، نه فقط برای عبور، بلکه به عنوان مقصدی برای حضور افراد فراهم شود. در حقیقت، بایستی پیاده راه، تبدیل به مکانی با هویت شود تا شهروندان از هر جایی که میخواهند بتوانند در فضا حضور پیدا کنند. یعنی باید از هر فرصتی در شهر برای ارتقای کیفیت فضاهای عمومی شهری استفاده کرد و از محله تا شهر را به صورت پیوسته دید که البته این امر نیازمند ایجاد زیرساختهایی است.
این کارشناس شهری افزود: این زیرساختها به ۳ دسته اصلی تقسیمبندی میشوند. اولین دسته مربوط به عناصر اولیه و جاذب مانند رودخانه و فضای سبز و… به عنوان عامل اصلی حضور شهروندان است. یعنی در ابتدا باید فضا یا عناصری در فضا وجود داشته باشد که شهروندان جذب آن شوند. زیرساخت دیگر را میتوان مرتبط با خدمات تأمین کننده نیازهای عابران و شهروندان یا به عبارتی عناصر ثانویه دانست، یعنی بایستی نیازهای شهروندان احصا و برای رفع آن تدابیری اندیشیده شود. زیرساخت دیگر نیز به عنوان عناصر تسهیلگر، به تسهیل حضور و ارتقای کیفیت استفاده از فضاها باز میگردد، به عنوان مثال، میتوان به دسترسی راحت به وسایل حمل و نقل عمومی، ایجاد پارگینگهای عمومی در حاشیه سبزراه، طراحی و ایجاد مسیرهای دوچرخه برای حضور شهروندان اشاره کرد، زیرا دسترسی آسان و راحت، سبب جذب گردشگر شهری بیشتر به یک نقطه میشود.
وی در پایان گفت: بایستی در زمینه توسعه فضای سبز، باغ راه و پارکراه، با دیدگاه دارایی محور حرکت کرد و دید آرمانگرایانه نداشت؛ باید در میان انسان و طبیعت توازن برقرار کرد، زیر گاهی وزنه به سمت انسان و گاهی به سمت طبیعت سنگینی میکند و لازم است که حتماً این توازن و تعادل حفظ شود.
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاه بسته شده است.