محمدرضا عیوضی شاید روزی آمد که فردای ایران برای اثبات وضع این روزهای اقتصاد به سراغ کتابهای تاریخ و دستنوشتههای قدیمی برود و به آیندگان ثابت کند که وضع اقتصاد ایران اینگونه بوده است: نگاه نکنید در حال حاضر نماد مهندسی و موفقیت اقتصادی در دنیا هستیم ! روزی چالشهای اقتصادی تیتر اول رسانههای ایران […]
محمدرضا عیوضی
شاید روزی آمد که فردای ایران برای اثبات وضع این روزهای اقتصاد به سراغ کتابهای تاریخ و دستنوشتههای قدیمی برود و به آیندگان ثابت کند که وضع اقتصاد ایران اینگونه بوده است:
نگاه نکنید در حال حاضر نماد مهندسی و موفقیت اقتصادی در دنیا هستیم ! روزی چالشهای اقتصادی تیتر اول رسانههای ایران بود و با تغییر نگرش و بازبینی در سیستم جسارتاً نابسامان تجاری و اقتصادی کشور به اینجا رسیدیم!
برگردیم به امروز جمهوری اسلامی ایران و ایدهپردازیهای بازپروری اقتصاد ملی.
اقتصاد ملی در قالب اقتصاد مقاومتی به دفعات و با صراحت توسط رهبر انقلاب تأکید شده است تا جایی که امسال را «اقتصاد مقاومتی؛ اقدام و عمل » نامگذاری کردند و اگر انصاف را چاشنی کار کنیم، در هیأت دولت و سطح مدیریت کلان ملی چارچوبها تعیین و سیاستها ابلاغ شده است و عزم جدی برای پیشروی و بالندگی اقتصادی احساس میشود اما آیا زمان سرایت فرهنگ اقتصاد مقاومتی(اقتصاد دانشبنیان) از بدنه دولت به اقتصاد بخش خصوصی و به دنبال آن فراگیری تمام اقتصاد ملی فرا نرسیده است؟
اجازه ندهیم اقتصاد مقاومتی(اقتصاد دانشبنیان) فقط موضوعی باشد برای مدیران اقتصاد ایران که در مجامع عمومی و رسانهها بگویند باید به آن توجه شود و سرمایهگذاریها کرد.
نشود ابزار روشنفکری ملی اقتصاد کشور!
معاون علمی و فنآوری ریاست جمهوری بارها اعلام کرده است سرمایه اصلی کشور نیروی انسانی و مغز متخصص ایرانی است نه نفت و گاز فراوان اما در پاییندست اقتصاد کشور این باور به ایمان نرسیده است.
این باور باید درک شود مفهوم فراگیری و استقلال اقتصادی در حجم ملی، تولیدی کفش نیست که اگر ساخت و تولید کفش در داخل کشور به صرفه نبود از چین و امثالهم کفش بیاوریم که نیاز کشور برطرف شود.
ذات اقتصاد مقاومتی تفهیم شده و در ادبیات اقتصادی کشور جایگاه خود را پیدا کرده است اما این ذات برای اجرای ملی مراقبت، پشتکار و به گفته معاون اول رییسجمهور عزل و نصبها میخواهد.
شایستهسالاریها طلب میکند؛ باور و امید فردی و اجتماعی را میطلبد تا به این باور برسد که آنچه امروز اروپا به آن رسیده است در دستان و سرمایه دیگران نیافته است.
اروپا انقلاب صنعتی را پرورش داد و با مهاجرت آن به آمریکا در آن جا ماندگار شد اما اینجا ایران است سرزمینی که دنیا به استعداد و توان جوانان آن ایمان دارد و خودمان همچنان در تأیید آن تردید داریم!
تردید داریم که مدل موفقیت علم نانو که امروز بالاتر از ژاپن قرار گرفته است را درک نمیکنیم و آن را به تکتک حوزههای علمی دیگر کشور تزریق نمیکنیم.
تردید داریم که تیتر اخبار کشور از واژه « خارجی» خلاص نمیشود و گلایه از واردات بیرویه تجهیزات غیربومی همچنان شنیده میشود.
مطمئناً برای ورود بسیاری از فنآوریهای نوین و روشهای علمی نیاز به همکاریهای بینالمللی احساس میشود و در واقع ذات علم در ارتباط و اشتراکگذاری ایدهها و نظرات است، در نتیجه رفت و آمد سران کشورهای اروپایی و در حال توسعه به همراه هیأتهای اقتصادی و علمی بدون شک مفید و کارساز است.
اما انتظار میرود امروز که برجام به پساتحریم نزدیک شده است با انتخاب شایسته گروههای مستعد کشور زمینه یادگیری و بومیسازی علم وارداتی فراهم شود تا آنچه امروز به عنوان ورود علم و شکاف دیجیتال از آن یاد میشود در آینده ایران بیمعنا باشد.
الزام پیوست فنآوری، برگزاری نمایشگاه اینوتکس با هدف انتقال فنآوری و … باید تداوم یابد تا استقلال اقتصاد ایران در کنار همکاریهای بینالمللی شکوفا شود و اقتصاد مقاومتی به اهداف خود دست یابد.
بهشت سرمایهگذاران خارجی باشیم اما در عین حال نیرو و استعداد داخلی را در ساخت این بهشت فراموش نکنیم.
.
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاه بسته شده است.