آمریکا رفت و روسیاهی به جا ماند! از قدیم میگفتند که زمستان میرود و رو سیاهی به زغال میماند، اما این بار با رفتن نیروهای آمریکایی انگار کسی یا چیزی قرار نیست نقش زغال را بازی کند و آنچه میماند همان روسیاهی جناب عمو سام میباشد! تا دیروز جناب موطلایی فرمایش میکردند که […]
آمریکا رفت و روسیاهی به جا ماند!
از قدیم میگفتند که زمستان میرود و رو سیاهی به زغال میماند، اما این بار با رفتن نیروهای آمریکایی انگار کسی یا چیزی قرار نیست نقش زغال را بازی کند و آنچه میماند همان روسیاهی جناب عمو سام میباشد!
تا دیروز جناب موطلایی فرمایش میکردند که داعش شکست نخورده است و دلیل ماندن ما همانا نابودی این یار قدیمی است! ولی به نظر میرسد حال و هوای خجسته و بهاری این جناب تمامی ندارد؛ یکدفعه صاف و آفتابی است، وقتی دیگر ابری و بارانی و در لحظهای دیگر خشک و برهوت! هر چه هست جنابشان به این نتیجه رسیدهاند که داعش تقریباً نابود گشته و رجب جان هم التزام داده است که تهماندههای آن را پاکسازی کرده و قلیانشان را بکشد!
خوب اوضاعی است! این وسط همه مدعی مبارزه با داعش و تروریسم شدهاند و هر کسی برای همقطارهای خودش نوشابه باز میکند و مرحبا و احسنت نثار میکند، ولی در هنوز بر همان پاشنه بیثباتی و جنگ داخلی و کرد و عربستیزی میچرخد. ترکیه هم که خوب میداند با خودش چند چند است، ماهیهای بزرگ از این شهرآشوب میگیرد و به نظر میرسد دلش قنج میرود برای صید شکارهای بزرگتر و جانشینی عموسام در سوریه.
آقای نتانیاهو (پدر افشاگریهای بزرگ!) هم در ادامه اکتشافات تورقوزآبادی و بمب اتمی اخیراً به کشف جدیدی دست پیدا کردهاند و گفتهاند که ایران در سوریه حضور نظامی دارد! البته به نظر میرسد نامبرده به لحاظ مردود شدن در دو آزمون تورقوزآباد و ساخت بمب اتمی در ایران، مجبور شدهاند یک دوره بازآموزی را سپری کنند و ضرورتاً از پایه و بدیهیات، دوره اکابر خود را شروع کردهاند!
ظاهراً آنچه آنقدرها مهم نیست، رأی و نظر مردم مصیبتزده سوریه است که هر کسی از راه میرسد میخواهد به جای ایشان تصمیم بگیرد و صلاح و مصلحت ایشان را بهتر از خودشان، میداند.
نظر هوشنگخانی ما این است که نه ماندن یانکیها و نه رفتن آنها، توفیر چندانی نه در وضعیت مردم میکند و نه در حال و هوای پرآشوب سوریه، نه آن ماندن به خیر و صلاح این کشور بود و نه به دلیل خیر و صلاح این کشور کسی از آنجا میرود و آنقدر اعوان و انصار و خرده تروریست و ارتش آزاد و نفوذی و فرصتطلب در این کشور به یادگار مانده است که اگر هنرشان بیشتر از حضور رسمی آمریکاییها نباشد، قطعاً کمتر نیست !
البته ترامپ جان اساساً علاقه وافری به شوآف و نمایش و بزرگنمایی و چرند و پرند دارد، حال چند روزی این نمایش را روی صحنه میبرد، دلش را که زد، نمایش دیگری ترتیب میدهد و برای خودش نقش اول را کنار میگذارد و به ایفای نقش و شیرینکاری میپردازد، جنگ تعرفه و خروج از پیمان و توئیت پر جنجال و اخراج و استخدام یار و کش و قوس با شرکای غربی و تحریم و تشویق و کلی نمایش دیگر و تا آنجا پیش میرود که یا دوره ریاست جمهوری وی به سر آید، یا حوصله مردم آمریکا و دیگر دولتها و یا بالاخره به این نتیجه برسد که به حرف پزشک معالج خود گوش دهد و قرصهایش را به موقع بخورد و بگذارد دنیا روی آرامش ببیند!
هوشنگ خان
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاه بسته شده است.