اینستاگرام و رقبای سرسخت! خبر آمد خبری در راه است، خوشدل آن کس که از آن ناآگاه است! ما هم مثل خیلی‌ها دلمان می‌خواهد یک مشابه‌ای برای اینستاگرام، آن هم از نوع وطنی آن باشد که بتواند نرم نرم جای خودش را در دل و زبان مردم باز کرده و همچین درست و درمان […]
اینستاگرام و رقبای سرسخت!
خبر آمد خبری در راه است، خوشدل آن کس که از آن ناآگاه است!
ما هم مثل خیلی‌ها دلمان می‌خواهد یک مشابه‌ای برای اینستاگرام، آن هم از نوع وطنی آن باشد که بتواند نرم نرم جای خودش را در دل و زبان مردم باز کرده و همچین درست و درمان جای فاشگرام را تنگ کرده و کم‌کم این جناب را از دور خارج کند.
این‌که برخی از مسؤولان محترم دومرتبه فیلشان یاد هندوستان کرده و قصد دارند با عملیات بگیر و ببند و فیلتر و زر و زور، این جناب اینستاگرام را از حیزانتفاع ساقط کنند و به جایش شبکه‌های خوش‌تراش وطنی را بنشانند، ناگفته پیداست پیروز شدن یا نشدنشان خیلی مهم نیست، هم‌داستان نشدن با مردم و تغییر دستوری و باید و نباید است که محل اشکال است و از آنجا که حکماً و قطعاً می‌شود راه‌های بهتری پیدا کرد، استفاده از راحت‌‌ترین و دم دست‌‌ترین مسیر آنقدر‌ها لطف و صفایی ندارد!
مسؤولان مربوطه اگر وقت بگذارند و پای دردل این جناب اینستاگرام بنشینند و چند دقیقه‌ای با ایشان هم کلام شوند خیلی زود خواهند فهمید که نامبرده هم، از این وضعیتی که در این کشور برایش پیش آمده آنقدر‌ها راضی نیست و کلی گله و شکایت از مردم دارد و البته از دوستانی که به طعنه جنابشان را فاشگرام می‌خوانند! حرف بدی هم نمی‌زند، می‌گوید یک سر به دیگر کشور‌ها بزنید و ببینید که اوضاع ایشان همین است که در این کشور هست و یا تومانی هفت صنار توفیر دارد!
فرض کنید لنزوری، جیک و پیکی پیدا شد و در غیاب این بزرگوار قصد داشتند که عرض اندامی کرده و بشوند محل پیج و دنبال‌کننده و صدا و تصویر حضار محترم در اینستاگرام، یا آش همان آش و کاسه همان کاسه می‌شود و یا نظارت و حذف و کنترل‌ها راه را سفت و محکم می‌بندند و خلق‌ا… به دو قسمت نامساوی تقسیم می‌شوند و عده‌ای شرایط و جو حاکمه به مذاقشان خوش می‌آید و می‌مانند و قسمی دیگر آنچه دلشان می‌خواهد، نمی‌شود و بعد از کلی این پا و آن پا کردن یا دست به دامان حل‌المسایل فیلترشکن می‌شوند و یا سر می‌گذارند به شبکه‌ای دیگر برای اشتراک‌گذاری صدا و تصویر و فیلم و خود‌نمایی و شایع‌سازی و تبلیغ و هل من مبارز‌طلبی و هفت بیجار!
بهتر است از واقعه فیلتراسیون تلگرام و ظهور پیام‌رسان‌های رنگارنگ و پر اهن و تلپ و پشتیبان و وام کم بهره و بلاعوض بگیر و الزام و باید و همین است که هست، کمی تا قسمتی حساب کار دست بزرگان مربوطه آمده باشد که همان بلایی که بر سر طرح‌های مشعشع بگیر و ببند ویدیو و ماهواره و اینترانت و کنسرت و تلگرام و غیره و ذالک آمد بر سر این طرح غریبه نیاید!
البته مردم خودشان حواسشان جمع جمع است و اگر زبانمان لال بفهمند که مسؤولان دل به دل ایشان می‌دهند و همچنین برادرانه و دوستانه می‌خواهند خانه و خانواده و جامعه، از ناهمگونی و ناهنجاری و بازار مکاره اینستاگرام ضرر و زیان و آسیب ندیده و با دل امن فرزندان دلبند و جوانان پرشور و خردمندان و نخبگان دغدغه‌مند و منتقدان حرف حساب زن در یک جایی دور هم جمع شده و شنیدنی‌ها را بگویند و بشنوند و دیدنی‌ها را خوب ببینند و به دیگران نشان دهند، خودشان همچین نرم‌نرم و خوش‌خوش ساز مهاجرت را کوک کرده و دلشان قرص است که این بار با دفعات قبل توفیر دارد و قراری بر هیچ قرار و دلیلی برای هیچ دلالتی نیست!
البته شبکه‌های نوظهور و رقبای وطنی اینستاگرام این حرف را از جناب هوشنگ‌خان (خودمان را می‌گوییم) بشنوند که اگر پشت سر مبارکتان قدرتی، نهادی، باندی و یا خدای ناخواسته رانتی هست و امید بر آن دارید که به اتکای دستور و قانون الزام‌آور و مقررات خلق‌الساعه و این قسم چیز‌ها راه خود را به گوشی ملت باز کنید و حلوا نخورده دهن مبارک آب افتاده است، بدانید که گردو بسیار است ولی صاحب دارد و الساعه فکر نان کنید که خربزه آب است و بیخود زور زیادی نزنید و آب در هاون نکوبید که بر سر مرده‌ای فاتحه می‌خوانید که قبر ندارد!!
پ.ن: گوش اگر گوش تو و ناله اگر ناله من/ آنچه البته به جایی نرسد فریادست … .
هوشنگ‌خان
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاه بسته شده است.