اخبار مهندسی شده! برخی دوستان مسؤول، آن هم از نوع روابطعمومی و یا از نوع مدیر رسانهای بیشتر شبیه مباشرهای ارباب هستند و مسؤول تنظیم روابط بین ارباب و رعیت! این قسم افراد مسؤول محترم، اساساً عمومی را رها کردهاند و محکم به روابط چسبیدهاند و البته با توجه به باد موافقی که از سمت […]
اخبار مهندسی شده!
برخی دوستان مسؤول، آن هم از نوع روابطعمومی و یا از نوع مدیر رسانهای بیشتر شبیه مباشرهای ارباب هستند و مسؤول تنظیم روابط بین ارباب و رعیت! این قسم افراد مسؤول محترم، اساساً عمومی را رها کردهاند و محکم به روابط چسبیدهاند و البته با توجه به باد موافقی که از سمت مدیر محترم دستگاه و سازمان متبوعه میوزد، علیالقاعده حواسشان و چشمشان به دهان و قلم مبارک مدیر فرهیخته و خردمند دوخته شده است تا فرمایشات گهربار حضرات را با چاشنی سیر و پیاز داغ و مزین به تصاویر تمامرخ و نیمرخ ژرفاندیش جنابشان، روانه چشم و نظر کارکنان و مردم و ارباب رجوع و جراید و بولتن و اگر شد بیلبورد و بنرها کنند تا دیگران هم از آن حظ وافر ببرند و محو تماشای جمال بیمثال و کلام بیمانند شوند!
کلی اندیشمند و محقق و متخصص علم روابطعمومی متفقالقول هستند که جنابان روابطعمومی باید همانطور که حواسشان جمع سازمان و مدیر و همکار است، با ضریب دو چندان حواسشان به جامعه و اربابرجوع و کم و کسری و گله و شکایتها باشد که خدای ناخواسته آنچه میشود با آنچه باید بشود، داستان زمین و آسمان نشده و خدمت و کاری که آن دستگاه به خاطرش راه افتاده و کلی حقوقبگیر و ردیف بودجه و اعتبار و اهن و تلپ دارد، نشود حکایت دست خلقا… کوتاه و خرما بر نخیل!
برخی حضرات روابطعمومی و یا بهتر بگوییم مدیر دوستان روابطی، پا را هم فراتر از این گذاشتهاند و راست راست در چشم عالم و آدم نگاه میکنند و میفرمایند که خبرنگار و خبرگزاری و روزنامه، به جای آنکه زیر و بم کار و رفتار سازمان ما را رصد کند و در نشستهای خبری صریح و پوستکنده سؤال کنند و جواب بشنوند و ماحصل آن بشود خروجی خبر رسانه، باید اخبار و آمار و کفایت و هنر ما را و حتی نظر مخاطب و مشتری و اربابرجوع را از بولتن و سایت و کانال ما ببینند، بشنوند و واو به واو آن را بر روی خروجی و صفحه روزنامه و گزارش و تفسیر خود به اطلاع عام و خاص برسانند، ولاغیر!
این هم یک نوع از روابطعمومی است که استاد فقید آقای دکتر نطقی آن را به روابطعمومی جهنمی تعبیر میفرمودند و نتیجه آن همین میشود که برخی سازمانها و نهادها و دستگاهها سالهاست بر مدار بیکفایتی و کمکاری و فاصله گرفتن از اهداف و نارضایتی مشتری و اربابرجوع و حیف و میل بیتالمال، حرکت میکنند، ولی طبق گزارشها و آمار و اطلاعات واصله، همه دستگاهها و سازمانها در اوج کفایت و خدمت و منتهای مقبولیت و رضایت، به سر میبرند و میتوانند الگویی باشند برای دیگر کشورها و قارهها و یحتمل کهکشانها …!
هوشنگخان
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاه بسته شده است.