هزار وعده خوبان، یکی وفا نکند !! ظاهراً از قدیمالایام هم همینطور بوده و البته خواهد بود! ما هم گلهای نداریم که اگر هم داشته باشیم نه کسی میشنود و نه در خیل عظیم گلهگذاران به چشم میآید. فقط منباب دل خجسته خودمان عرض میکنیم که اگر خوبان روزگار کمتر وعده بدهند و خلقی […]
هزار وعده خوبان، یکی وفا نکند !!
ظاهراً از قدیمالایام هم همینطور بوده و البته خواهد بود! ما هم گلهای نداریم که اگر هم داشته باشیم نه کسی میشنود و نه در خیل عظیم گلهگذاران به چشم میآید. فقط منباب دل خجسته خودمان عرض میکنیم که اگر خوبان روزگار کمتر وعده بدهند و خلقی را واله و شیدای کاخ آرزوها و مدینه فاضله نکنند، جای دوری نمیرود و به شخصه قول مؤکد میدهم که هیچ کسی هم طلبکار وعده داده نشده، نباشد!
البته نظر هوشنگ خانی ما این است که حالا دو یا۳ صدتایی! وعدههای شیرین و خوشگل و گل و بلبلی داده شد و به هزار و یک دلیل که یک دلیلش بیوفایی خوبان است، وفای به عهدی اتفاق نیفتاد، ما هم آنقدری بزرگوار هستیم که همه را از چشم خوبان و ترسیمکنندگان افقهای زیبا، نبینیم و فرض کنیم که این گره کور درهم و برهم صد رشته دارد که یکی در دستان جنابشان است و اگر بخواهند کاری هم بکنند از دستان مبارکشان بر نمیآید! که البته میآید ولی کمی تا قسمتی هزینه و حاشیه و داستان دارد که خوبان، عافیتطلبی را بیشتر دوست دارند.
ولی لااقل دوستان گرانقدر، خلقا… را به شرق و غرب عالم و کشورهای همسایه و همجوار و شاخ آفریقا و آمریکای لاتین و نمیدانم، کشورهای زیر پونزی، روانه نکنند تا سیر آفاق کنند و بهتر و عمیقتر متوجه شوند که در بهشت برین و سرزمین موعود و مدینه فاضله سکنی گزیدهاند و قاچ زین را بچسبند، سواری پیشکش!
بگذارید این دلخوشی برای ما بماند که لااقل خوبان روزگار حواسشان به دل رنجور و دست خالی ما هست و شب و روزشان را یکی کردهاند که سامانی بر این بیسامان بدهند، نه اینکه یکدفعه به خود بیاییم و ببینیم این وسط انگار ما فیلمان یاد هندوستان کرده و زیادهخواه و نمکنشناس شدهایم و خوشی زیر دلمان زده است و همینطور برای وقتگذرانی در صفها میایستیم و هر روز یک کالایی را از لیست خریدمان کم میکنیم و در توهم گرانی و تورم و ملوکالطوایفی و بیخردی و نامردمی، روزگار میگذرانیم !
حکایت: در روزگاری نه چندان دور به دلایلی که فقط برای خودمان معلوم است! جنابمان از طرف برخی دوستان به وضع ناجوری به بیوفایی متهم شده بودیم! آنها از ما طلبکار و ما هم از آنها طلبکارتر! به همین سبب بنده کمترین یک لاقبا برای حل مشکل پیش آمده، تحقیقی بس مبسوط کردم و فهمیدم که بیوفایی عارضه بیحواسی یا زبان مبارکمان لال! فراموشی است و اطبا و حکما قدیم در این باب، کندر تجویز کردهاند، چند وقتی خودمان را بستیم به کندر، خدا را شکر بهبودی حاصل شد و به میزان قابل توجهی حواسمان سر جایش آمد و تازه فهمیدیم که ای دل غافل، وعده خوبان وفا بکند ولی اگر حافظه یاری بکند !!
بزرگی فرموده است:
همه را یک به یک وفا کردیم و درس آن پاس شد، همه را ۲۰ گرفتیم الی یکی که خاص شد!!!
هوشنگ خان
سؤال: نام آن بزرگ کیست (۵/۱۹ نمره).
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاه بسته شده است.