۵ علمی که در مدارس تدریس نمی‌شوند

۵ علمی که در مدارس تدریس نمی‌شوند براساس تحقیقات جامعه‌شناسان و پژوهشگران آموزش‌وپرورش مشخص‌شده که جوامع بسیاری در سطح جهانی از فقدان دانش‌هایی چون مهارت‌های زندگی، دانش عمومی و سواد فرهنگی رنج می‌برند و بهتر است این دانش‌‌ها در سطح دبیرستان مورد آموزش قرار گیرد. به گزارش سینا‌پرس از forbes در ایام اخیر پژوهشگران یک […]

۵ علمی که در مدارس تدریس نمی‌شوند

براساس تحقیقات جامعه‌شناسان و پژوهشگران آموزش‌وپرورش مشخص‌شده که جوامع بسیاری در سطح جهانی از فقدان دانش‌هایی چون مهارت‌های زندگی، دانش عمومی و سواد فرهنگی رنج می‌برند و بهتر است این دانش‌‌ها در سطح دبیرستان مورد آموزش قرار گیرد.

به گزارش سینا‌پرس از forbes در ایام اخیر پژوهشگران یک نظریه راجع به اطلاعاتی که دانش‌آموزان باید در دوران تحصیلات بیاموزند، مطرح کرده‌اند. آنها معتقدند به‌ جای این‌که علومی همچون کامپیوتر در دوره دبیرستان تدریس شود، مواردی مانند سواد فرهنگی یا دانش عمومی به دانش‌آموزان آموزش داده شود که در حال حاضر ارایه نمی‌شود.

کمبود یا عدم وجود دانش عمومی در سطح بسیاری از جوامع، منبع بی‌پایان سازندگان برنامه‌های تلویزیونی است تا بتوانند بینندگان زیادی را جذب کنند، اما این مسأله همچنین می‌تواند یک مانع بسیار بزرگ برای یادگیری و مشارکت ذهنی در جامعه باشد.

 البته این پژوهشگران نمی‌گویند که علومی مانند کامپیوتر خوب نیستند آنها عقیده دارند که مهارت‌های زندگی کاربرد بسیار بیش‌تری برای افراد خواهد داشت. در اینجا به ۵ دانش اشاره می‌شود که بهتر است در حوزه آموزشی دبیرستان گنجانده شود.

 ۱٫ دانش عمومی و سواد فرهنگی: کمبود یا عدم وجود دانش عمومی در سطح بسیاری از جوامع، منبع بی‌پایان سازندگان برنامه‌های تلویزیونی است تا بتوانند بینندگان زیادی را جذب کنند اما این مسأله همچنین می‌تواند یک مانع بسیار بزرگ برای یادگیری و مشارکت ذهنی در جامعه باشد. طبق نظرسنجی نشنال جئوگرافی (National Geographic) در سال ۲۰۰۲ میلادی، دوسوم جوانان در ایالات‌متحده آمریکا نمی‌توانند نقشه بریتانیا را روی یک نقشه پیداکرده و یک‌سوم این افراد نمی‌توانند اقیانوس آرام را روی نقشه شناسایی کنند. این مفهوم که حقایق و مفاهیمی در جهان وجود دارد که همه باید از آنها اطلاع داشته باشند، بحث‌برانگیز است اما فقدان کلی دانش عمومی در مورد جهان، منجر به ایجاد مسأله سوادآموزی و درک خواندن به‌طورکلی می‌شود. در واقع با آموزش دانش عمومی واقعی، افراد نکات جدید آموخته و دانش کلی‌تری را کسب خواهند کرد.

۲٫ سواد مالی و ریاضی روزمره: ریاضیاتی که در دوره دبیرستان آموزش داده می‌شود، محاسبات چند متغیره است اما مفاهیمی برای محاسبه نرخ مالیات یا به دست آوردن هزینه بیمه سالانه و مواردی مشابه آن ارایه نمی‌شود. موضوع فوق به این معنا است که دانش‌آموزان دبیرستانی امروز که در آینده وارد جامعه کار و زندگی مشترک می‌شوند، قادر به محاسبات مالی ساده کاری و زندگی خود نیستند. آموزش این مسایل زمان زیادی از ساعات درسی دانش‌آموزان را نمی‌گیرد اما در آینده، جامعه نتیجه بهتری دریافت خواهد کرد.

۳٫ سواد کامپیوتری: در مبحث کامپیوتر، برنامه‌نویسی و آموزش علوم کامپیوتری می‌تواند مهارت‌های فوق‌العاده مفیدی باشد، اما این موارد به ‌سادگی در کارکرد روزمره و به‌ صورت اجباری قابل یادگیری است. قابل‌ت وجه است، بسیاری از نوجوانان و جوانانی که روزانه کامپیوتر در اختیار دارند، هنوز سواد کامپیوتری ندارند. از نظر پژوهشگران بسیاری از نوجوانان و جوانان فراموش می‌کنند که از برنامه‌های جدید استفاده کنند یا مرور وب‌سایت‌های کم‌تر بصری، انجام تنظیمات حریم خصوصی و حتی استفاده از Google برای انجام تحقیقات مناسب را از یاد می‌برند. آموزش سواد کامپیوتری می‌تواند در این زمینه کمک‌کننده باشد.

۴٫ مهارت‌های زندگی: در سطح جهانی دانش‌آموزان و دانشجویان بسیاری هستند که از مهارت‌های زندگی به میزان بسیار کمی می‌دانند و این مهارت‌ها در طول دهه‌های گذشته تا به امروز رو به کاهش بوده است. دانشجویان یا دانش‌آموزانی هستند که نمی‌دانند چگونه آب را بجوشانند یا بتوانند لاستیک خودرو را تعویض کنند، بسیاری از آنها طرز رانندگی با ماشین را بلد نبوده، طرز شستن ظروف یا دوختن یک دکمه، استفاده از چکش و پیچ‌گوشتی را نمی‌دانند و نمی‌توانند ماشین لباسشویی را روشن کنند. در واقع افراد باید با آموزش، بدون در نظر گرفتن جنسیت بتوانند مهارت‌های زندگی را بیاموزند. این موضوع از ایجاد ذهنیت‌های کلیشه‌ای و جنسیتی پیشگیری می‌کند، به این معنا که شستن ظرف فقط مختص دختران نیست. آشپزی امری است برای همه و پسران و دختران همه می‌توانند آن را بیاموزند. پژوهشگران همچنین اعلام کردند اگر در دوره دبیرستان مهارت‌های پخت‌وپز آموزش داده شود، نقش بسیار مهمی در مبارزه با چاقی در جامعه انجام می‌شود و همچنین آنها معتقدند آموزش مهارت‌های زندگی در دوره دبیرستان می‌تواند به افراد کمک کند تا بیش‌تر و راحت‌تر وقت خود را با دوستانشان بگذرانند، کم‌تر در رسانه‌های اجتماعی حضور داشته باشند و آموزش رسمی رانندگی در این دوره خطرات رانندگی را برای نوجوانان و جوانان کاهش داده و بار ترافیکی را کم می‌کند.

۵٫ خرد، شخصیت و هوش هیجانی: مدارس و خانواده‌ها باید مهارت‌های شناختی را با مهارت‌های غیرشناختی یا قدرت‌های شخصیتی مانند خرد، وجدان و ذهنیت متمایز کنند. بسیاری از تغییرات برای تقویت شخصیت دانش‌آموزان یا دانشجویان لازم به نظر می‌رسد که نمی‌توان آنها را با تغییر در برنامه‌های درسی و محیط مدرسه و فضای آموزشی به دست آید. نقش یک مدرسه در عملکرد یک دانش‌آموز می‌تواند تا این حد باشد که دانش‌آموز بیش‌تر بر فعالیت‌های علمی یا آموزشی خود متمرکز شود، نه این‌که فرصت‌های زندگی‌ خویش را در شبکه‌های اجتماعی از دست بدهد. تحقیقات نشان داده، دانش‌آموزان در محیط‌هایی که در آن احساس امنیت و اعتماد می‌کنند، بهتر عمل می‌کنند. هوش هیجانی یک مهارت قابل یادگیری است، یعنی ‌ای کیو افراد با آموزش افزایش پیدا می‌کند. از نظر پژوهشگران درک احساسات دیگران و نشان دادن احساساتی در برابر آن و یا حتی توانایی ابراز احساسات یا اشتیاق مهارتی است که باید در حیطه آموزش‌های دانش‌آموزان قرار گیرد.

به عقیده کریستوفر ریم، بنیان‌گذار و مدیرعامل آموزش و مشاور عالی دانشگاه در ایالات‌متحده آمریکا تمرکز بر آموزش‌های مناسب در دوره دبیرستان می‌تواند، دانش‌آموزان را در راه دانشگاه و دیگر مراحل زندگی بالاتر برده و موفقیت‌های بیش‌تری را نصیبشان کند.