۱۸۸۰،قطار، وسیله حمل و نقل دموکراتیک

قطار، وسیله حمل و نقل دموکراتیک در داخل قطاری در ایرلند مشغول کار هستم. تجربه مسافرت با قطار قطعاً یکی از اطمینان‌بخش‌‌ترین بخش‌های زندگی در اروپا است که در آمریکا مشابه ندارد و خلأ آن به سرعت حس می‌شود (جز در برخی نقاط استثنایی مثل شمال کالیفرنیا). اخیراً یکی از استادان برنامه‌ریزی شهری پرینستون در […]

قطار، وسیله حمل و نقل دموکراتیک

در داخل قطاری در ایرلند مشغول کار هستم. تجربه مسافرت با قطار قطعاً یکی از اطمینان‌بخش‌‌ترین بخش‌های زندگی در اروپا است که در آمریکا مشابه ندارد و خلأ آن به سرعت حس می‌شود (جز در برخی نقاط استثنایی مثل شمال کالیفرنیا). اخیراً یکی از استادان برنامه‌ریزی شهری پرینستون در انتقاد از شیوه توسعه شهری و نوع نگاه صرفاً بازارمحور به نظام حمل و نقل و کاهش کربن در آمریکا تعبیر جالبی به‌کار برد که برای کسانی که تجربه‌‌اش کرده‌اند بسیار ملموس است: «نظام قطار در اروپا در کنار امتیازهای دیگر، فرصت‌های دموکراتیک را گسترش داده است».

قطار فراگیر و ارزان‌قیمت به افراد اجازه می‌دهد که در فاصله نسبتاً زیاد (گاه حتی در حد چند صد کیلومتر) از محل زندگی‌شان کار کنند و روزانه تردد کنند، بی‌آنکه زمانشان در ترافیک تلف شود یا ردپای کربن بزرگی بر جای بگذارند. با بودن قطار سریع و ارزان افراد مجبور نیستند لزوماً در شهری که نزدیک محل کار است زندگی کنند. در نتیجه زوج‌‌ها یا خانواده‌ها هم مجبور نیستند انتخاب‌‌های خود را به محل کار/تحصیل یک نفر محدود کنند یا مجبور شوند در دو/چند شهر زندگی کنند.

اثر دموکراتیک قطار به روز کاری محدود نمی‌شود. چون زیرساخت قطار برای زمان اوج تقاضا (طول هفته) ساخته می‌شود و در زمان‌هایی مثل آخر هفته‌ها تقاضا برای آن به شدت کم می‌شود (ولی تعدادی از قطار‌ها در هر صورت باید فعال باشند) برخی کشور‌ها مثل آلمان و اتریش بلیط آخر هفته نامحدود و نزدیک به مجانی دارند که به افراد اجازه می‌دهد با بودجه بسیار اندک مسافت زیادی را سفر کنند و از شهرهای متعددی در مسیر بازدید کنند.

قصه ینگه دنیا هم جالب است. زمانی بین نیویورک و مونترال کانادا قطاری بوده که دو شهر را ظرف ۵-۶ ساعت به هم وصل می‌کرد، همان قطار ظاهراً بعد از ۳ دهه پیش‌رفت دنیا امروزه حدود ۱۴ ساعت طول می‌‌کشد، در حالی که همان مسیر با ماشین ۵-۶ ساعت است!

این‌که چه عواملی در ساخت شهری و سیاسی تفاوت بین دو قاره را ایجاد کرده است بحث جداگانه‌ای می‌طلبد. ایران ما هم اگر نظام قطار بهتری داشت شاید خیلی‌‌ها ترجیح می‌‌داند در فواصل دورتری از تهران (مثلاً در دشت قزوین) زندگی کنند و در تهران کار کنند.

غم‌انگیز است که ما هنوز یک قطار سریع و پرفرکانس بین دو قطب اقتصادی کشور یعنی تهران و اصفهان (که مسیری غیرکوهستانی هم است) نداریم. توسعه نظام حمل و نقل بین‌شهری ریلی سریع و کارا شاید یکی از مؤثر‌ترین زمینه‌های سرمایه‌گذاری و جذب سرمایه خارجی در دوره پساتحریم باشد.

حامد قدوسی