۱۸۸۰،آمایش سرزمین حلقه مفقوده طرح‌های عمرانی

آمایش سرزمین حلقه مفقوده طرح‌های عمرانی یک کارشناس اقتصادی گفت: رعایت اصول آمایش سرزمین در طرح‌های عمرانی باعث می‌شود، علاوه بر رعایت مزیت نسبی و مطلق، منافع ملی بر منافع منطقه‌ای ترجیح داده شود. به گزارش فارس، بزرگ‌ترین واحد صنعتی استان آذربایجان غربی همزمان با سفر رییس‌جمهور به این استان، در شهر مهاباد افتتاح شد. […]

آمایش سرزمین حلقه مفقوده طرح‌های عمرانی

یک کارشناس اقتصادی گفت: رعایت اصول آمایش سرزمین در طرح‌های عمرانی باعث می‌شود، علاوه بر رعایت مزیت نسبی و مطلق، منافع ملی بر منافع منطقه‌ای ترجیح داده شود.

به گزارش فارس، بزرگ‌ترین واحد صنعتی استان آذربایجان غربی همزمان با سفر رییس‌جمهور به این استان، در شهر مهاباد افتتاح شد.

این مجتمع پتروشیمی ظرفیت استخدام ۶۰۰ نفر را داراست، ظاهرا این خبر خوب است و نشان از توجه دولت به این منطقه محروم دارد، ‌اما از نظر اقتصادی نیاز به توجه و نقد جدی در این زمینه وجود دارد. طرح مربوط به اوایل دهه ۱۳۸۰ است و در ادامه طرح‌های پتروشیمی ١٢ گانه در امتداد خط لوله اتیلن غرب است.

این مجتمع بعد از مجتمع‌های دیگر به بهره‌برداری رسیده است، لذا سیاست‌گذاری در این مورد به سال‌های گذشته بر می‌گردد، اما به لحاظ اقتصادی یکی از اصول اولیه در سرمایه‌گذاری و عمران توجه به مزیت‌های نسبی و مطلق هر منطقه است. البته این با منطق توجیه ریالی و اقتصادی نیز منطبق است. چه در دوران قبل از انقلاب و چه بعد از ان برنامه‌های آمایش سرزمین نیز به همین منظور تهیه می‌شود که ضمن شناسایی ظرفیت‌های بالقوه و بالفعل هر منطقه سرمایه‌گذاری‌های لازم جهت استفاده بهینه از ظرفیت‌های همان منطقه انجام بپذیرد.

اولین نیاز مجتمع‌های پتروشیمی گاز و نفت است که برای ساخت این مجتمع‌ها خط لوله‌ای با طول حداقل ۱۲۰۰ کیلومتر از خلیج‌فارس تا کرمانشاه و ایلام و سپس مهاباد ایجاد شده است.

هزینه ساخت لوله و نگهداری خط لوله و سپس هزینه انتقال، جبران افت و سایر هزینه‌های مربوطه برای کسانی که با صنایع بالا دستی نفت و گاز مرتبط هستند، پوشیده نیست.

این رقم به مراتب بیش از آن‌چه در ابتدای کار اعلام شده بود، است. ساخت این خط لوله در همان ابتدای امر نیز از سوی برخی از کارشناسان اقتصادی مورد انتقاد قرار گرفت که وزیر صنایع و معاون آن وقت وزیر صنایع پاسخ مناسبی در این باره ارایه نکردند، بلکه در مقابل طرح را از افتخارات معاونت پتروشیمی وزارت نفت می‌دانستند.

از سوی دیگر پس از تولید مجتمع، عمده محصول آن باید از طریق بنادر کشور صادر شود، لذا هزینه‌های بسیار زیاد حمل و نقل داخلی و علاوه بر آن مشکلات زیر ساختی برای انتقال محصولات گریبانگیر کشور خواهد شد. چنان‌که معلوم است، صنایع نفت و گاز و پتروشیمی بیش‌تر جزو صنایع سرمایه‌بر به حساب می‌آیند و لذا امید زیادی به ایجاد اشتغال در منطقه نیز وجود ندارد. این صنایع به نوبه خود آلاینده محیط زیست زیبای غرب کشور نیز هستند.

 

با توجه به آنچه بیان شد، ظاهرا ایجاد این خط لوله و این مجتمع‌ها از توجیه اقتصادی و منطقی قابل قبولی برخوردار نیست. مگر این‌که دلایلی وجود داشته باشد که تا کنون از سوی مسؤولان ارایه نشده است. کاش مسؤولین محترم در این زمینه و مسایل مشابه اطلاع‌رسانی بیش‌تر و دقیق تری ارایه می‌کردند و یا بعد از این با توجه به خیر و صلاح کشور و با عنایت به مزیت‌ها و ظرفیت‌های مناطق کشور اقدام به سرمایه‌گذاری و تعریف و افتتاح طرح نمایند. آیا بهتر نبود این سرمایه‌گذاری در کنار خلیج‌فارس و دریای عمان صورت می‌گرفت و به جای ان سرمایه‌گذاری متناسب با ظرفیت‌های طبیعی و خدادادی طبیعت زیبای استان اذربایجان غربی و شهر شهید پرور مهاباد در صنایع تبدیلی و تکمیلی کشاورزی انجام می‌شد.