ضرورت اجرای لجستیک معکوس و شاخصهای مؤثر بر آن مقدمه: تغییرات و تحولات در دنیای کسبوکار و الزامات جدید تولید و تجارت در عصر کنونی، زمینه ظهور و بروز نگرشها و پارادایمهای جدیدی را فراهم ساخته است که باید دستاندرکاران عرصه تولید و تجارت به آن توجه کنند. در همین راستا رویکرد و نگرش جدیدی […]
ضرورت اجرای لجستیک معکوس و شاخصهای مؤثر بر آن
مقدمه:
تغییرات و تحولات در دنیای کسبوکار و الزامات جدید تولید و تجارت در عصر کنونی، زمینه ظهور و بروز نگرشها و پارادایمهای جدیدی را فراهم ساخته است که باید دستاندرکاران عرصه تولید و تجارت به آن توجه کنند. در همین راستا رویکرد و نگرش جدیدی درباره لجستیک (زنجیره تأمین و حمل)، تحت عنوان لجستیک معکوس (RL) به وجود آمده است .
در زنجیره تأمین، مدیریت برگشتیها در قالب لجستیک معکوس اعمال میشود، به دلایل مختلف که در این مقاله به آنها نیز خواهیم پرداخت، جریان مواد و کالاها در خلاف جهت عادی زنجیره، امری اجتنابناپذیر است. بنابراین پرداخت به مسأله لجستیک معکوس امری لازم، مؤثر و ضروری بهنظر میرسد.
لجستیک معکوس
لجستیک معکوس فرآیند انتقال و حرکت کالا و تولیداتی است که بازگشت آنها در زنجیره تأمین انجام میگردد و به وسیله سیستم توزیع معکوس برای انجام عملیات اصلاحی و ارتقای کیفیت به مبدا بر میگردد. لجستیک معکوس فرایندی است که برنامهریزی، اجرا و کنترل جریانهای موادخام، موجودی نیمه ساخته، محصولات تمام شده و اطلاعات مرتبط با آنها به صورت کارا و مؤثر از نقطه مصرف به نقطه مبدأ با هدف خلق ارزش مجدد و یا حتی دفع مناسب را در بر میگیرد.
واقعیت این است که اجرای لجستیک معکوس برای مدیران ارشد یک تلاش همراه با ریسک است. زیرا شامل جنبههای مالی و عملی است که اثرات و عوارض متعددی را در دراز مدت بر عملکرد و اعتبار شرکت بر جا خواهد گذاشت. از طرفی با گسترش علم و تکنولوژی و افزایش مستمر بهرهوری، چرخه عمر محصول کوتاهتر و خواستههای مصرفکنندگان شخصیتر و متنوعتر شده است که این امر باعث میشود شرکت با محیطهای رقابتی در حال تغییر و پیشبینی نشدنی روبهرو شوند. بنابراین پاسخ سریع به رقابت در بازار به یکی از امور مهم و به عنوان یک مزیت رقابتی برای سازمان تبدیل شده است. برای کاستن زمان پاسخگویی و بهبود انعطافپذیری باید شکلی کاملاً جدید از سازمانها بهوجود آید. که به این منظور عبارت چابکی سازمان وارد عرصه مدیریت گردید. چابکی یعنی فائق آمدن بر چالشهای غیرمنتظره برای مقابله با تهدیدات بیسابقه محیط کاری و کسب مزیت و سود از تغییرات.
در زمینه لجستیک معکوس پژوهشهای زیادی انجام شده است. دانگهونگ در سال ۲۰۰۸ به ارزیابی چابکی سیستم لجستیک معکوس بر اساس شبکههای عصبی پرداخت و بای و سارکیس در سال ۲۰۱۳ به بررسی انعطافپذیری در لجستیک معکوس پرداخته و یک چارچوب برای انعطافپذیری در لجستیک معکوس معرفی کردند.
شاخصهای مؤثر بر چابکی لجستیک معکوس
امروزه اجرای درست و سازمان یافته لجستیک معکوس، تبدیل به یک فعالیت استراتژیک شده است زیرا انجام درست و دقیق آن، ایجاد ارزش میکند و موجب افزایش سود و کاهش هزینههای عملیاتی میگردد.
با مطالعه پیشینه تحقیقات و پژوهشهای انجام گرفته، شاخصهای چابکی لجستیک معکوس به همراه زیر شاخصهای آنها به صورت زیر بیان میشود:
۱- شاخص زمان با زیرشاخصهای:
– زمان بههنگام جهت یافتن شانس ایجاد لجستیک معکوس در بازار.
– مدت زمان سازماندهی و جریان لجستیک معکوس در سیستم.
۲- شاخص هزینه با زیر شاخصهای:
– هزینههای اجرایی لجستیک معکوس (شناسایی، حمل، جابهجاییهای مالی، مدیریت فرآیند)
– هزینه تحقیق و توسعه لجستیک معکوس.
– هزینه تولید مجدد محصولات بازیافتی و هزینههای وابسته.
۳- شاخص قدرت با زیر شاخصهای:
– ثبات کیفیت محصولاتی که مجدداً تولید شدهاند.
– ثبات ورودی محصولات جهت تولید مجدد.
– رضایت مشتری از محصولاتی که تولید مجدد شدهاند.
– ثبات محیطی ایجاد لجستیک معکوس.
۴- شاخص انعطافپذیری با زیر شاخصهای:
– توانایی ایجاد، راهاندازی و کسب خروجی از سیستم تولید مجدد.
– انعطافپذیری مدیریت جهت ایجاد و توسعه سیستم تولید مجدد.
۵- شاخص مشارکت درون سازمانی با زیر شاخصهای:
– توانایی ارتباط و همکاری با شرکتهای خارجی لجستیک معکوس.
– حس آگاهی همکاری کارکنان و همراهی مؤثر با فرآیند.
– سطح و میزان کاربرد سیستمهای اطلاعاتی و مدیریتی. (اتوماسیون و…)
۶- شاخص ارتباطات مدیریتی و زیر شاخصهای:
– توانایی مدیریت نوآوری و بهینهسازی روشها در شرکت.
– همکاری و تعامل ارکان سازمانی و سرمایه انسانی داخلی شرکت با فرآیند.
– افزایش انگیزه و رضایتمندی کارمندان از کارکردن در بخش لجستیک معکوس.
باتوجه به انجام پژوهشهای مختلف و مدلسازی ساختاری تفسیری (متدولوژی جهت ایجاد و فهم روابط میان عناصر یک سیستم پیچیده) و به دست آوردن ماتریس ساختاری روابط درونی متغیرها و در نهایت تعیین سطح و اولویتبندی متغیرهای بهدست آمده و ترسیم مدل مربوطه، محققان به این نتیجه رسیدهاند که وجود شاخص کاربرد سیستمهای اطلاعاتی و همچنین شروع سیستم لجستیک معکوس در زمان مناسب (بههنگام) از ضرورتهای حیاتی برای ایجاد لجستیک معکوس مؤثر و چابک میباشد. باید این نکته را در نظر داشت که سیستمهای اطلاعاتی به لحاظ ماهیت خود، وابستگی کمی به دیگر زیر شاخصها دارند ولی دارای قدرت هدایت بالایی برای پیشبرد فرآیند و چابکی لجستیک معکوس، میباشند.
جمعبندی:
مدیران سازمان، جهت مدیریت صحیح لجستیک معکوس و چابکتر کردن آن، نیازمند شناسایی شاخصهای مؤثر بر چابکی لجستیک معکوس و نیز برقراری ارتباط مؤثر میان آنها هستند. همانطور که گفته شد نتایج نشان میدهد که وجود دو شاخص کاربرد سیستمهای اطلاعاتی و همچنین زمان مناسب جهت شروع و اجرای سیستم لجستیک معکوس را میتوان بهعنوان زیر بنای شکلگیری و چابکی لجستیک معکوس بیان نمود. و در زمانی که برای این فرآیند تصمیمگیری میشود میبایست این فاکتورها را در مرکز توجه قرارداد.
از آنجا که چابکی سازمانی به یکی از ابزارهای مهم برای توسعه پایدار سازمانها تبدیل شده است، راهاندازی و توسعه سیستم لجستیک معکوس با چابکی بالا، برای سازمانها ضروری بهنظر میرسد.
گردآوری و تنظیم: علیرضارضایی
منابع:
– فصل نامه فرایندهای نوین در ساخت و تولید (سال دوم – بهار ۹۰)
– مقاله تجزیه و تحلیل شاخصهای مؤثر بر چابکی لجستیک معکوس (دکتر آرش شاهین و همکاران)
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاه بسته شده است.