یک پژوهشگر در گفتوگو با مناقصهمزایده تشریح کرد جایزه مشارکت-اتاق فکر واگذاری پروژه های نیمه تمام عمرانی سمیه مهدوی- یکی از راهکارهایی که با بهکارگیری آن میتوان پروژههای نیمهتمام کشور را سروسامان بخشید و از بحران بلاتکلیفی مالی خارج ساخت متمسک شدن به طرح مشارکتهای عمومی-خصوصی است که در اسفند ماه سال گذشته لایحه آن […]
یک پژوهشگر در گفتوگو با مناقصهمزایده تشریح کرد
جایزه مشارکت-اتاق فکر واگذاری پروژه های نیمه تمام عمرانی
سمیه مهدوی- یکی از راهکارهایی که با بهکارگیری آن میتوان پروژههای نیمهتمام کشور را سروسامان بخشید و از بحران بلاتکلیفی مالی خارج ساخت متمسک شدن به طرح مشارکتهای عمومی-خصوصی است که در اسفند ماه سال گذشته لایحه آن به مجلس ارسال شد تا مورد واکاوی و بررسی قرار بگیرد. در اثنای این بررسیها بحث دیگری با نام جایزه مشارکت عمومی-خصوصی مطرح شده است که به عنوان یک مکمل در مجاورت این طرح میتواند تحولی اساسی در تسریع روند اجرای پروژهها در حوزه های صنعت آب و برق، انرژی، سلامت و… نقشآفرینی کند. علیرضا پوراسد بهعنوان پژوهشگری که در خصوص مشارکت عمومی-خصوصی تألیفات متعددی دارد در این باب به گفتوگو با خبرنگار روزنامه مناقصهمزایده پرداخت.
*بهعنوان سؤال نخست درخصوص ماهیت جایزه مشارکتهای عمومی-خصوصی توضیحاتی را ارائه دهید.
-مشارکت عمومی-خصوصی سازوکاری برای تأمین مالی پروژههای زیرساخت است که از این طریق دولت از توان فنی، مدیریتی و مالی بخشخصوصی برای تأمین مالی و اجرای پروژههای زیرساخت کشور استفاده میکند.
تجربه جهانی در بسیاری از کشورها نشان داده که استفاده از این سازوکار با چالشهای بسیاری روبهرو شد و به دلیل پیچیدگی این پروژهها و ریسکهای فراوان اجتماعی، سیاسی و فنی این پروژهها، دولتها با چالشهای زیادی درگیر مي شوند.
از این رو به دلیل گستردگی چالشها از نوع حقوقی و تأمین منابع مالی، مشکلات مدیریت پروژه و مشکلات مرتبط با بهرهبرداری، بانیان این کار را به فکر پیدا کردن راهحل انداخت.
در بسیاری از کشورهایی که پروژههای مشارکت عمومی-خصوصی انجام میشد، زیرساختهای قانونی و زیرساختهای اجتماعی و زیرساختهای فنی بهطور کامل آماده نبود و مشکلات زیادی در این حوزه فراهم کرده بود. از این رو کشورهای جهان هم فکری داشتند تا بدانند چطور میتوانند از تجارب کشورهای دیگر و یا پروژههای اجرا شده، استفاده کنند.
و شاید یکی از مهمترین بحثها در این حوزه مدیریت ریسک است که با توجه به زمانبر بودن و طولانی بودن مدت پروژههای مشارکت عمومی–خصوصی، ریسکهای سیاسی، اجتماعی، فنی و مدیریتی از مسایل مبتلا به این پروژهها بود. برای کاهش ریسک متولیان به این نتیجه رسیدند که باید اطلاعات و انتقال تجربیات و درسآموختهها را با حرکتی سازمانیافته به ثمر برسانند.
از آنجایی که در بسیاری از کشورها زیرساختها آماده نبود و مشکلات زیادی را فراهم کرده بود، ابتدا برگزاری رویدادهای آموزشی و همایشها اجرا شد. بعد از آن به این نتیجه رسیدند که تجربیات اجرای پروژههای مشارکت عمومی-خصوصی قابلیت مستندسازی و مورد استفاده قرار گرفتن توسط سایر کشورها را دارد. با توجه به اینکه پروژههای مشارکت عمومی-خصوصی در صنعت آب و برق و حوزه انرژی و سلامت و اکثر حوزههای زیرساخت است، بحث انتقال تجربیات یکی از مهمترین موارد بود و دنیا به این نتیجه رسید که با برگزاری جایزه مشارکت، ریسک پروژههای مشارکت عمومی-خصوصی را از طریق آگاهی بخشی کاهش دهد.
برای روشن شدن ماجرا از یک مثال استفاده میکنم؛ بحث چالشهای حقوقی و ریسکهای مرتبط با قرارداد یکی از این چالشهاست. یک بحث، مکانیزمهای حلاختلاف است. در جایزه مشارکت این موضوع پیشبینی شده است و به نوآوریهایی که در حوزه حلاختلاف و دعاوی در پروژههای مشارکت عمومی-خصوصی است به صورت تفضیلی بحث میشود و به مؤسسات و شرکتهایی که در این زمینه نوآوری داشته باشند جوایزی اعطا میشود. این به دلیل استفاده از دستاوردهای پروژههای دیگر و سایر کشورها در جهت کاهش ریسک پروژههاست.
در حقیقت جایزه مشارکت سه فلسفه اصلی دارد در فلسفه اول کاهش ریسک از یک پروژه مدنظر است. فلسفه دوم بحث مشوقهای عام و خاص و بخش سهام و تسهیلگری پروژههای مشارکت عمومی-خصوصی است که از طریق اعطای جایزه مشارکت مشوقها تسریع میشوند.
*این متد در حالحاضر چه جایگاهی در پروژهها دارد و قرار است چه تحولی ایجاد کند؟
– با توجه به آماده شدن لایحه مشارکت عمومی-خصوصی توسط دولت، این طرح اسفند۹۷ به مجلس ارسال شد. در ادامه بحث واگذاری طرحهای تملک دارایی سرمایهای که مشمول اکثر پروژهها در حوزه سلامت، آب، فاضلاب، گردشگری، حوزه انرژی و حملونقل کشور میشود و بحث تأمین مالی پروژههای نیمهتمام یکی از چالشهای اصلی کشور است این روند میتواند تأثیری مستقیم در اشتغال و رونق تولید که شعار امسال کشور است، ایجاد کند، جایزه مشارکت میتواند تسهیلگر باشد و بسیاری از چالشها و موانع چند جانبه این پروژهها با توجه به تجربیات کشورهای مختلف میتواند واگذاری صحیح این پروژهها را تسریع کند.
*جایزه مشارکت قرار است در چه مدیوم و قالبی به پروژه اعطا شود؟
-به عنوان یک کارشناس مشارکت عمومی-خصوصی نه به عنوان سیاستگذار و متولی باید بگویم جایزه مشارکت در دنیا معمولاً در ابعاد بینالمللی برگزار میشود و جایزه در سه رده اعطا میشود هم به پروژهها و بنگاههای اقتصادی یا سادهتر شرکتها و یا کنسرسیومهای سرمایهگذاری و هم به دستگاههای اجرایی یا اصطلاحاً سرمایهپذیرها جایزه داده میشود. حتی جالب است بدانید که جایزه مشارکت به مهندسان مشاور و مشاوران حقوقی نیز اعطا میشود. دستگاه اجرایی به عنوان سرمایهپذیر میتواند در مباحث حقوقی و روشهای تأمین منابع مالی و طراحی ساختارهای اجتماعی نوآوریهایی داشته باشد.
مثال ملموسی که خدمت شما عرض میکنم این است که معمولاً جایزه مشارکت به مباحثی مرتبط با مدیریت شهری یعنی تأمین منابع مدیریت شهری و بافتهای ناکارآمد و فرسوده تعلق میگیرد یعنی جایزه مشارکت در جهان به چند مورد فقط در حوزه پروژهها محدود نمیشود، بلکه به بنگاهها، دستگاههای اجرایی، کنسرسیومهای سرمایهگذاری و مشاوران حقوقی و مشاوران سرمایهگذاری نیز اعطاء میشود.
*تیم داوری چگونه به تشخیص و ارزیابی پروژهها یا بنگاهها برای دریافت جایزه میپردازند؟
– قبل از اینکه در مورد ارزیابی جایزه مشارکت و شرایط اعطای آن صحبت کنم باید با ارکان این جایزه آشنا شوید. این جایزه یک بانی دارد که در حقیقت رکن اصلی است حامیان مالی و کمیته ارزیابی دارد که بعد از مشخص شدن شورای سیاستگذاری و انتخاب اعضای کمیته ارزیابی پروژهها این کمیته شروع به تدوین شاخصها در حوزههای مختلف میکنند در واقع اشخاص صاحب صلاحیت هستند که دارای توانمندیهای فنی، مالی، حقوقی و مدیریتی در یک صنعت خاص هستند. بهطور مثال کسی که در کمیته ارزیابی در صنعت حملونقل است با کمیته ارزیابی حوزه سلامت شاخصهای متفاوتی دارد با توجه به نوع صنعتی که جایزه به آن تعلق میگیرد اعضای کمیته ارزیابی متفاوت خواهد بود ولی مجموعهای از شاخصهای اساسی و عمومی نیز وجود دارد. در حقیقت برای گرفتن جایزه باید شرایط عمومی را لحاظ کرد که درعین حال هر صنعتی وجود شرایط اختصاصی را نیز میطلبد.
*بودجه این جایزه از کجا و چطور تخصیص پیدا میکند؟
– در این مورد باید عرض کنم در جایزه مشارکت بینالمللی معمولاً رویه خوبی وجود دارد که بانکهای توسعهای بینالمللی از جمله بانک جهانی، بانک توسعه اسلامی، بانک توسعه آسیایی و بانک توسعه آفریقایی یکی از بانیان و یا حامیان اصلی جایزه مشارکت هستند.
در مورد فرآیند انتخاب پروژهها همانطور که عرض کردم با توجه به ارکان جایزه مشارکت که ممکن است در سازمانها و شرکتهای مختلف متفاوت باشد شورای سیاستگذاری و بانیان سیاست اصلی را بر عهده دارند که مشخص میکنند جایزه به مگا پروژهها تعلق بیابد، یا به پروژههای متوسط اعطا شود و یا به پروژههایی با حساسیت بالا (که ارزش ریالی بالایی ندارند) اعطاء شوند. معمولاً روال اعطای جایزه بینالمللی مشارکت به پروژهها حدوداً از ارقامی بالغ بر ۲۰۰میلیون دلار به بالا شروع می شود. در این روند پروژهها بینالمللی هستند و بانیان بسیار مطرحی دارد، این درحالی است که استانداردها از قبل طرح و تدوین شده است.
*با این تفاسیر اجرای این جریان در پروژههای داخلی یک اسپانسر مالی تمام عیار را میطلبد.
– دقیقا همینطور است، یکی از مهمترین ارکان جایزه مشارکت حامیان مالی هستند این رویداد باید چند حامی بسیار بزرگ داشته باشد.
*این جریان چه میزان برای جذاب شدن بازار جهت حضور بخشخصوصی و به دست گرفتن پروژهها تأثیرگذار است؟
-در مورد این سؤال باید از جنبههای مختلف بررسی کرد هماکنون به نظر من زمان مناسبی است چون لایحه مشارکت عمومی-خصوصی در حال بررسی است و تعیین تکلیف این همه پروژه نیمهتمام در کشور بسیار مهم است.
من به عنوان یک پژوهشگر عرض میکنم نحوه صحیح اجرای جایزه مشارکت و بانی آن باید به نمایندگی از طرف دولت، سازمان برنامهوبودجه باشد این منطقی است. باید حامیان بسیار توانمندی در این فرآیند حمایت کنند و شیوه صحیح اجرا که یکی از مهمترین موارد آن دربحث اجرا ،آگاهی بخشی و حوزه رسانه است. در حقیقت تبدیل جایزه مشارکت به یک مطالبه از مسیر گفتمانسازی صحیح میگذرد و در دو حوزه نخبگان به عنوان متخصصین رسانه که به آن عملیات ادراکی میگویند و گفتمانسازی در حوزه نخبگان سیاسی و اقتصادی کشور مطرح است.
از نظر من نقش رسانهها بسیار تأثیرگذار است و هر چه آگاهی بخشی و برگزاری میزگردهای تخصصی و استقبال رسانه ملی و مطبوعات و روابطعمومی دستگاههای اجرایی به عنوان متولیان اصلی واگذاری طرحهای عمرانی قویتر باشد نقش بهسزایی خواهد داشت به نظر من یکی از مهمترین عوامل موفقیت جایزه مشارکت، نقشآفرینی درست اصحاب رسانهها و آگاهی بخشي به روزنامه نگاران است.
*بهنظر حضرتعالی با توجه به مشکل بودجه که این روزها شاید بهخاطر تحریمها تشدید هم شده و دولت بهدنبال راهی برای کسری بودجه با افزایش مالیات و… است، از این جریان استقبال خواهد کرد؟
– جایگاه و نقش سازمانهای مردم نهاد به عنوان حلقه واسط بخش عمومی و بخشخصوصی میتواند بسیار تأثیرگذار باشد و حضور همهجانبه دستگاههای نظارتی، نهادهای حاکمیتی و دستگاههای اجرایی است.
به نظر من جایزه مشارکت پنج رکن اصلی دارد؛ نهادهای حاکمیتی، دستگاههای اجرایی، دستگاههای نظارتی، سازمانهای مردم نهاد و بخشخصوصی.
در حقیقت بسیاری از مسایلی که در حوزه توسعه و مشارکت عمومی-خصوصی مطرح میشود بطئی است، یعنی نمیتوان این مشکلات را در پروسه زمانی دو، سه یا پنج ساله حل کرد. راهکارهای تحققپذیر بسیاری از مشکلات باید در پروسهای ۱۵ تا ۲۰ ساله طی شود. حرکت در مسیر درست یک استراتژی خوب است. به نظر من استفاده از تجربیات بینالمللی و استفاده از ناظران بینالمللی مثل صندوق بینالمللی پول و بانکهای توسعهای و بانیان جهانی جایزه مشارکت تا نظارتهای فنی و آموزش نیروی انسانی داشته باشند میتواند مفید باشد شرایط کشور حساس است و مسلماً باید به دنبال راهکارهای تحققپذیر باشیم چون ریسکهای سیاسی و اجتماعی و فنی و اجرایی پروژههای مشارکت عمومی-خصوصی برای کشور ما منحصربهفرد است و ما چارهای جز مشارکت نداریم و مشارکت در این شرایط کشور ما تنها راهکار تحققپذیری است.
از نظر من راهکار تحققپذیری بسیاری از چالشها در این حوزه داشتن فلسفه اقتصادی نوین است ما به چنین فلسفهای احتیاج داریم.
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاه بسته شده است.