مزایده، کیمیای سرخابی‌ها!

وقتی خرید بازیکنان اسمی صدای دولتی‌ها را در می‌آورد   مسعود طاهری- در هفته‌ای که گذشت تب داغ فوتبال در کشورمان با نزدیک شدن به زمان نقل و انتقالات بازیکنان فوتبال بالا رفت. استقلال تیم پرطرفدار کشور بعد از آن که علیرضا منصوریان را به عنوان سرمربی خود تعیین کرد، سریعاً دست به خرید چند […]

وقتی خرید بازیکنان اسمی صدای دولتی‌ها را در می‌آورد

 

مسعود طاهری- در هفته‌ای که گذشت تب داغ فوتبال در کشورمان با نزدیک شدن به زمان نقل و انتقالات بازیکنان فوتبال بالا رفت.

استقلال تیم پرطرفدار کشور بعد از آن که علیرضا منصوریان را به عنوان سرمربی خود تعیین کرد، سریعاً دست به خرید چند بازیکن زد. بازیکنانی که براساس آن‌چه بعد‌ها وزیر ورزش اعلام کرد، با قیمت‌های بالایی خریداری شدند. استقلال درست بعد از روی کار آمدن منصوریان به عنوان سرمربی با فرشید باقری، بختیاررحمانی و وریا غفوری قرارداد داخلی بست تا پیشتاز نقل و انتقلات لیگ باشد.

براساس گزارش‌ها، قرارداد بختیار با استقلال رقم یک میلیارد و ۷۰۰ میلیون تومان بود تا بزرگ‌ترین خرید آبی‌پوشان باشد. استقلال برای فرشید باقری و ورویا غفوری نیز ارقامی قابل توجه پرداخت کرد تا اینگونه ولخرجی‌ها از بیت‌المال اعتراضاتی را در پی داشته باشد. وزیر ورزش البته توصیه کلی به باشگاه‌ها برای پرداخت به بازیکنان فوتبال داشت اما توصیه این مسأله در این زمان باعث شد تا برخی از هواداران استقلال چند بار مقابل وزارت ورزش تجمع کنند و خواهان عدم‌دخالت بالا‌ترین مقام وزارت خانه درباره خرید بازیکنان شوند.

گودرزی چند روز بعد در مصاحبه‌ای اعلام کرد که نه طرفدار استقلال است و نه طرفدار پرسپولیس اما پارسال او را استقلالی می‌دانستند و امسال او را پرسپولیسی می‌خوانند. وزیر ورزش در جمع خبرنگاران این را گفت که استقلال خریدهای میلیاردی و خارج از عرف داشته و این مسأله نباید نه توسط باشگاه استقلال و نه هیچ تیم لیگ برتری ادامه یابد.

پس از آن بود که هواداران استقلال به صورت گسترده در شبکه‌های اجتماعی هجوم برده و تیم رقیب یعنی پرسپولیس را متهم به خرید بازیکنان گران می‌کردند. آن‌ها از قرارداد سال قبل برانکو گرفته تا خرید برخی از بازیکنان نامدار، پرسپولیس را مسؤول وضع آشفته فعلی تیم خود می‌خواندند.

از آن سو پرسپولیسی‌ها نیز بیکار ننشسته و به خریدهای گران قیمت استقلالی‌ها می‌تاختند. آن‌ها نیز با حضورشان در شبکه‌های اجتماعی استقلال را مسؤول بالارفتن قیمت بازیکنان کم نام و نشان می‌دانستند.

حال اگر نگاهی به کشورهای حوزه خلیج‌فارس بیندازیم همین بازیکنان با قیمت‌هایی بالاتر می‌توانند در آن‌جا بازی کنند. مثل اشکان دژاگه، جواد نکونام، پژمان منتظری و… در حال حاضر نیز بازیکنی همچون بختیار رحمانی می‌تواند با مبلغی بالاتر در این کشور‌ها به فوتبال خود ادامه دهد.

جالب آن که در همین فضای مجازی بسیاری از کاربران بودند که تنها به صرف این که از پول بیت‌المال صرف خرید این بازیکنان می‌شود، ناراحت بودند یعنی بسیاری از کاربران از رقم قرارداد ناراحت نبودند بلکه به منبع تأمین مالی آن اعتراض داشتند.

اعتراض این هواداران کاملاً به حق است و هیچکس حق ندارد از پول بیت‌المال حتی یک ریال را خرج یک بازیکن کند. مسأله‌ای که در تمام کشورهای صاحب فوتبال نیز دیده می‌شود و آن‌ها برای خرید بازیکن باید خود پول آن را تأمین کنند. اکثر کشورهای اروپایی حتی یک یورو از پول خود را خرج خرید بازیکن نمی‌کنند، بلکه این باشگاه‌ها هستند که با درآمدزایی بازیکنان بزرگ را به تیم‌های خودشان می‌برند. مثلاً باشگاه رئال‌مادرید پس از خرید دیوید بکهام تنها ۳۳ میلیون یورو بابت فروش پیراهن وی درآمد کسب کرد. به همین ترتیب هیچ کدام از تیم‌های رئال‌مادرید، بارسلونا، آث‌میلان و… هرگز به جز از جانب باشگاه، تأمین مالی نمی‌شوند.

اما آیا دو قطب فوتبال ایران نیز نمی‌توانند با فروش خود به بخش خصوصی چنین وضعیتی داشته باشند؟ بی‌شک پاسخ به این سؤال مثبت است و سرخابی‌ها به واسطه قدمت، جام و هوادارانی که دارند، می‌توانند بهترین بازیکنان لیگ و حتی آسیا را در خود داشته باشند، اما مسأله‌ای که وجود دارد این است که آن‌ها تا زمانی که خصوصی نشده‌اند اجازه برداشت بیش از حد برای خرید بازیکن ندارد. براساس گزارش‌ها به دستور وزارت ورزش، سقف خرید بازیکن ملی پوش یک میلیارد تومان، بازیکن درجه یک ۷۰۰میلیون تومان و باقی بازیکنان زیر ۴۰۰میلیون تومان است.

اما آیا بهترین بازیکنان ایرانی حاضر می‌شوند با این ارقام برای تیمشان بازی کنند. بازیکنانی که در قراردهایشان قیمت نجومی به همراه آبشن‌هایی وجود دارد که هوش را از سر آدم می‌رباید! قطعاً بازیکنانی که قبول می‌کنند تا این رقم را بگیرند، در کنارش زمین و … نیز وجود دارد تا راضی به عقد قرارداد می‌شوند و به قولی قانون را دور می‌زنند.

حال سؤال این است که در فوتبال تقریباً دولتی ما که صدا و سیما به عنوان بزرگ‌‌ترین منبع درآمد باشگاه‌ها، حاضر نیست سهم واقعی باشگاه‌ها را از حق پخش پرداخت کند، آیا می‌توان بدون خصوصی‌سازی به نتیجه رسید؟ از همین رو است که هر دولتی با شعار خصوصی‌سازی سرخابی‌ها، رویای هوادارانشان را تازه می‌کند و پس از گذشت مدتی، پروژه متوقف می‌گردد.

پرونده مزایده سرخابی‌ها، پرونده‌ای کهن در تاریخ فوتبال این مملکت است. بار‌ها صحبت از خصوصی‌سازی دو غول فوتبال ایران به میان آمده اما در عمل نهایت کار تا میز مزایده ختم شده و برنده‌ای از پاکت‌های مزایده بیرون نیامده است.

سال قبل بود که پرونده مزایده سرخابی‌ها باز هم گوش خلق را پر کرده بود و بعد از پشت سر گذاشتن ۴ مزایده بازهم استقلال و پرسپولیس بودند که برنده‌ای نداشتند تا دو تیم پایتخت دولتی بمانند. در واقع هوادارانی که اکنون به سر و کله هم می‌زنند، حسرت آن روز‌ها و تصمیمات ناگهانی را می‌خورند!

اگر در سال ۹۴ تکلیف مزایده و در نهایت برنده دو تیم استقلال و پرسپولیس مشخص می‌شد، اکنون نه وزیر ورزش مجبور به توصیه و تذکر می‌شد و نه بازیکنان بی‌کیفیت قیمتشان بالا می‌رفت! بازیکنانی که فقط به واسطه دلالی و بازارگرمی قیمتشان را به چندین برابر افزایش دادند، سودشان را با دلالشان قسمت کردند و هواداران را به جان هم انداختند!

سازمان خصوصی‌سازی یکی از ضعیف‌‌ترین عملکردهای خود را در پرونده مزایده سرخابی‌ها به نمایش گذاشت و با دلایلی که هیچکس را راضی نکرد، رأی به دولتی ماندن این دو تیم کرد. قطعاً در لیگی که تقریباً تمام تیم‌هایش دولتی هستند، سرخابی‌ها بی‌شک از معدود تیم‌هایی هستند که مشتری دست به نقد دارند. سال گذشته حسین هدایتی به دلیل آن‌چه عدم اهلیت خوانده شد، از خرید پرسپولیس بازماند. وی فردای آن روز در اعتراض به این رویکرد ارزش دارایی‌های اسمی خود را بیش از ۸۲هزار میلیارد تومان اعلام کرد. رقمی که با آن شاید بتوان تمام تیم‌های لیگ برتر ایران و چند لیگ کشورهای خاورمیانه را خرید. اما او را به دلیل عدم اهلیت به عنوان برنده مزایده سرخ‌ها معرفی نکردند. درمورد استقلال نیز وضع بهتر از این نبود و شرکتی که قرار بود تا استقلال را بخرد، مورد تأیید سازمان خصوصی‌سازی قرار نگرفت.

 

حال دوستانی که خریداران دست به نقد سرخابی‌ها را یک به یک و با دلایلی واهی از خرید سرخابی‌ها منع کردند، باید جوابگوی وضع موجود باشند و البته که با کمی تدبیر می‌توان، دوباره پرونده مزایده سرخابی‌ها را البته این بار به قصد «فروش واقعی» به جریان انداخت تا شاید برای سال آینده کسی به دلیل خرج کردن از جیب بیت‌المال ناراحت و ناراضی نباشد.