هر دم از این باغ بری میرسد! یکی از مشکلاتی که اخیراً اهالی رسانه (چه آن میلیها و چه برخی ملیها) به آن دچار شدهاند، عدم جذابیت خبرهایی است که تا همین چند سال پیش کلی دنبالکننده پروپا قرص داشت و اساساً خیلیها فقط بهخاطر این اخبار روزنامه میخواندند و تلویزیون میدیدند و تا […]
هر دم از این باغ بری میرسد!
یکی از مشکلاتی که اخیراً اهالی رسانه (چه آن میلیها و چه برخی ملیها) به آن دچار شدهاند، عدم جذابیت خبرهایی است که تا همین چند سال پیش کلی دنبالکننده پروپا قرص داشت و اساساً خیلیها فقط بهخاطر این اخبار روزنامه میخواندند و تلویزیون میدیدند و تا از فیهاخالدون این خبرها سر در نمیآوردند، از پا نمینشستند!
جناب هوشنگخان (خودمان را میگوییم) هم به همین بلیه دچار شده است، دیگر نوشتن از گرانی و احتکار و داد سخن گفتن از معایب رانت و باند و اختلاس و طنازی و نقادی راجع به قیقاج رفتن دلار و طلا و سکه آنقدری خریدار و چشم نگران و گوش شنوایی ندارد، دست روی هر کسی از ابناء بشر در این سرزمین بگذاری، یک دوجین آمار و گزارش و خبر دست اول دارد که روح ما هم از آنها خبر ندارد.
البته بالاخره اهالی رسانه هم آدمهای خلاقی هستند و برای آنکه اینگونه خبرها از سکه نیفتد و چهارتا خواننده و بیننده نیمبند داشته باشد با افزودن کمی پیازداغ بیشتر، جذابیتها را حفظ میکنند. فیالمثل اگر یک اختلاس جدیدی کشف شود و یا یک فساد گندهای رو آب بیفتد، تیتر بزرگترین، عجیبترین، پیچیدهترین و چندترین دیگر در جلو خبر مربوطه میآید تا خلقا… فکر نکنند در این یکی هم مثل بقیه یک چند صد میلیاردی (شما بخوانید چند هزار) پول، آببهآب شده است و توفیری با بقیه ندارد.
البته این تنها راه جلبتوجه کردن نیست، اگر بشود متخلص مربوطه یا مفسده مکشوفه را به جناحی، شخصی، جریانی، وکیلی وزیری چسباند دیگر نورعلینور است و اینور آبیها که هیچ، آنور آبیها هم حظ وافر میبرند و کلی قصه و داستان از آن در میآید که برای چند روز خیال اهل فن ! را از تیراژ و بیننده کافی و وافی، راحت میکند.
عزیزانی که به این بیانات پر از دُروگهر ما شک و شبههای دارند کافی است یک دوردوری در شبکهها و مجازیها و مطبوعهها بزنند، خودشان حساب کار دستشان میآید و بر این عقل و درایت ما هزاران آفرین میگویند. بگذریم که از این شعبدهها جنابمان زیاد دارد و کسی محلی نمیگذارد !
آهان ! داشت یادمان میرفت، باید حساب برخی از مسؤولین و مدیران را از اهالی رسانه جدا کرد، این برخیها علاقه وافری دارند که یک شبه رَه صد ساله بروند، حال با ارائه آمار و ارقام عجیب و غریب و یا سخنان سخیف و ضعیف! بالاخره این دوستان هم دلشان قنج میرود برای سلبریتی شدن، دیده شدن و خود را عرضه کردن ! تریبون که میبینند هوش و حواس خود را از دست داده و چنان موجسواری میکنند که آدمی خیال میکند امواج است که سوار بر ایشان است!
هوشنگخان
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاه بسته شده است.