بازگشت ارز به نیما !

بازگشت ارز به نیما !

      حالا بر فرض اینکه بانک‌مرکزی محترم در این واپسین روزهای مهلت بازگشت ارزهای صادراتی، خرق‌عادت کرده و فتیله دلار را پایین کشیده که عزیزان صادرکننده همانطور که بازار آزاد را رصد می‌کنند نیم‌نگاهی هم به نیما جان و معافیت مالیاتی‌‌اش بیندازند و با یک دو دو تا چهار تا ساده به این نتیجه برسند که هرآنچه دلار در چنته دارند به پای نیما بریزند و این‌بار با خیال راحت شفاف‌سازی حساب و کتاب را به رخ دیگران بکشند !

     البته اینکه جناب مرکزی با همین دست فرمان جلو برود و بعد از آنکه واریزی برگشتی‌ها، تهش درآمد دومرتبه فیلش یاد هندوستان عدم دخالت دولت در بازار ارز، نکند و افسار دلار سرکش را به دست باد نسپارد، شاید کمی از نظر هوشنگ‌خانی ما غیرمحتمل است و بیم آن می‌رود که حساب و کتاب صادرکنندگان که صاف شد، کسب درآمد از بازار ارز دو مرتبه دلربایی کرده و دولتیان را هوش از سر به در کند و آش همان‌‌ آش و کاسه همین کاسه شود !

     این شل‌کن سفت‌کن‌ها و آن تب خرید و فروش و نمی‌دانم حباب سکه و طلا و ترکیدن و بادکردن‌های پشت سر هم کار را به جایی رسانده که نه از خبر‌های خوب بازار ارز و طلا خوش به حالمان می‌شود و نه از شوک‌ها و حباب‌ها و شلوغی خیابان فردوسی دلمان می‌گیرد. البته فقط ما اینجور نیستیم، یک نگاه به قیمت کالا‌ها که بیندازید به خوبی این بی‌تفاوتی را در چشمان رُب و روغن و پوشاک و خدمات به خوبی مشاهده می‌فرمایید. اصلاً عین خیالشان نیست. آن وقتی که دلار ساز ناکوک ۱۹۳۰۰ را کوک کرد، بدون معطلی خودشان را چسباندند به سقف قیمتی و حالا هم که آن مادر مرده در برزخ ۱۱۰۰۰ گیر کرده است، همچنان در برج عاج جلوس کرده و قصد نزول اجلال ندارند!

     حکایت شترمرغ است که به هنگام بار بردن، مرغی کم‌توان است و به هنگام پریدن، شتری است راهوار ! آن زمان، جان همه کالا‌ها به نفس دلار گره خورده بود و در این روز‌ها، ریال قدرتمند، شده است ورد زبانشان ! خلق‌ا… هم که از اول می‌دانستند که دعوا بر سر چیست، لحاف خود را به حراج گذاشته‌اند که هرکه دستش درازتر، انصافش وارونه‌تر و چنگالش تیزتر است، بیاید و تا طمع به جان ایشان نکرده است هر آنچه هست با خود ببرد، شاید اینگونه رستگار شود !!

                         هوشنگ خان