من ورزشکار نیستم ! به هر حال قرار نیست که همه ورزشکار باشند، همین که ورزشگاه دوست باشند، کافی است. اینکه یک نفر با چندین کیلو اضافه وزن و متوسط سالیانه ۱۰ دقیقه راه رفتن و مصرف دو کیلو تخمه گلآفتاب در هر بازی! علاقه وافری به رفتن به ورزشگاه و یا لم دادن […]
من ورزشکار نیستم !
به هر حال قرار نیست که همه ورزشکار باشند، همین که ورزشگاه دوست باشند، کافی است. اینکه یک نفر با چندین کیلو اضافه وزن و متوسط سالیانه ۱۰ دقیقه راه رفتن و مصرف دو کیلو تخمه گلآفتاب در هر بازی! علاقه وافری به رفتن به ورزشگاه و یا لم دادن روی کاناپه و تماشای فوتبال دارد، اساساً چیز عجیبی نیست. حتی اینکه یک نفر مشتاقانه سبیل و ریشمصنوعی گذاشته و گریم و هیبت مردانه درست کند و خود را به وسط تماشاگران برساند، آن هم چیز غریبی نیست، حتی اگر رهاکن حیاکن هم سر دهد و در بوبوزیلا بدمد و بهجای دیدن بازی حواسش به نارنجک دستی و ترقه پیازی و یحتمل کوکتلمولوتف پرتاب کردن هم باشد نه عجیب است و نه غریب.
تنها چیز عجیبی که نظر هوشنگخانی ما را به خود جلب کرده است همین التفات قابلتوجه جناب فیفا و جانی اینفانتینو جان! به حضور حداکثری بانوان در ورزشگاه است که ظاهراً تیغ تیز محرومیت و مغضوبیت اینبار قرار است زورش به گیت قفل دار و ورودی مأموردار و سد محکم بتنی انسانی، بچربد و خانمها با فراق بال بروند ورزشگاه و از فاصله دور و با چشم غیرمسلح یک چیزهایی را آن وسط ببینند و اتفاقات بازی و نتیجه را از گوشی خود و بلندگو ورزشگاه دنبال کنند و حظ وافر ببرند!
ما که امیدواریم بعد از چند ماه، تب ورزشگاه رفتن فروکش کند و خانمها به این نتیجه برسند که نشستن در خانه و تکیه زدن بر مبل راحتی و تماشای فوتبال از تلویزیون عریض و چیپس و ماست و موسیر زدن، خیلی شیک و مجلسیتر از دود و دم جاده و سکوی ورزشگاه و ترافیک و جایگاه پشت ستون منتهیالیه ناکجاآباد است. ایضاً دیر یا زود عزیزان رجال هم در رابطه با آلودگیهای صوتی و حاشیههای انفجاری و اظهار لطفهای آبدار، فکری اساسی بکنند تا بانوان گرانقدر که بهواسطه هنرنمایی تدوین همزمان، کمتر از فرهنگ برخی تماشگران آگاهند، به عمق عشق و علاقه و رابطه عاطفی و احساسی فیمابین تماشاگر، بازیکن، مربی، داور و… پی نبرند !
هوشنگخان
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاه بسته شده است.