راهکاری به نام خودانتقادی

راهکاری به نام خودانتقادی       یکی از نشانه‌های پیشرفت همین است که مسؤولان محترم در برابر انتقاد، شمشیر را از رو نبندند و صدالبته در برابر تخریب‌ها به جای زور به قانون متوسل شوند!      یکی از نشانه‌های دیگر پیشرفت این است که مسؤولان محترم وقتی انتقادی را می‌شنوند، اگر انتقاد وارد است تلاش کنند […]

راهکاری به نام خودانتقادی

      یکی از نشانه‌های پیشرفت همین است که مسؤولان محترم در برابر انتقاد، شمشیر را از رو نبندند و صدالبته در برابر تخریب‌ها به جای زور به قانون متوسل شوند!

     یکی از نشانه‌های دیگر پیشرفت این است که مسؤولان محترم وقتی انتقادی را می‌شنوند، اگر انتقاد وارد است تلاش کنند مشکل را حل کنند و دل خلق‌ا… را به دست بیاورند. البته اگر انتقاد را با روی گشاده بشنوند، بپذیرند، ولی اقدامی برای رفع آن نکنند هم خودش نشانه پیشرفت است ولی پیشرفتی که لنگ می‌زند و آخر، از چاه پس‌رفت سر در می‌آورد.

     اما ظاهراً برخی مسؤولان، موفق شده‌اند با تلاش و زحمات شبانه‌روزی، یک نشانه جدید هم برای پیشرفت پیدا کنند که به خودی خود روی همه پیشرفت‌ها را سفید کرده و آن، خودانتقادی است، در این روش، مسؤول محترم در هر کجا که صحبت می‌کند، خواه تریبون رسانه ملی و میلی باشد و یا نشست خبری و یا در راهرو فلان اداره و یا بهنگام افتتاح و تودیع و معارفه، فرقی نمی‌کند. قبل از اینکه دیگران، خبرنگاران، ارباب رجوع، مجری و یا گزارشگر بخواهد حرفی بزند، به‌صورت تمام خودکار شروع می‌کنند به انتقاد کردن از وضعیت اداره خود، کم‌وکاستی‌های خدمات سازمان خود، مشکلات و عدم جوابگویی دم و دستگاه خود و آنچنان موضوعات را با حرارت و جسارت! و دلسوزانه بیان می‌کنند که مخاطب بنده‌خدا یک آن فکر می‌کند مقصر همه این کم‌وکاستی‌ها خود اوست و حتی سعی می‌کند به نحوی به جناب رئیس بفرماید نه آنقدر‌ها هم که می‌گویید اوضاع بد نیست و بالاخره اگر مشکلات و کم‌کاری‌هایی هست ولی خدمات و تغییر و تحولاتی هم بوده و شما خودتو بیشتر از این ناراحت نکن !

      هرچه باشد این هم یک راه است، اینطوری آنهایی هم که شمشیر خود را تیز کرده‌اند که انتقاد و اعتراض و یا خدای‌ناخواسته تخریب کنند! در همان یورش اول مدیر منتقد، کُپ می‌کنند و چنان محو خودانتقادی‌های سازنده، مخرب و بنیاد بر بادده رئیس می‌شوند که از اینکه به خود این اجازه را دادند که حتی در رابطه با بی‌حساب و کتابی و عدم کفایت و هرج‌ومرج و پاسخگو نبودن و بی‌دروپیکری اداره و سازمان و دستگاه مربوطه، فکر کنند، از خودشان شرمنده می‌شوند و سعی می‌کنند منبعد نسبت به کنترل احساسات و انتقادات و مطالبات و… خود، دقت بیشتری کنند و دل نازک و پر از غصه و دغدغه‌مند و انتقادی مدیر و رئیس بزرگوار را نرنجانند و اجازه دهند ایشان همچنان با کفایت و درایت به مدیریت ادامه داده و هر روز انتقادات بیشتری نموده و بیش از پیش پیشرفت کرده و با همین دست فرمان پست‌های بالاتر و عالی‌تر را نیز فتح کرده و انتقادهای بزرگ‌تر و گزنده‌تر را نیز چاشنی مدیریت بی‌مثل و مانند خود کند !

                                                                                     هوشنگ‌خان