لزوم آموزش همگانی ! !

لزوم آموزش همگانی ! !      با توجه به اینکه یکی از صنوف محترم، لزوم آموزش راه‌اندازی و به‌کارگیری کارتخوان را متذکر شده و به همین منظور مقرر شده دوره فشرده‌ای را در این خصوص برگزار نماید. به‌نظر می‌رسد آموزش در کشور وارد فاز جدیدی شده است و می‌بایست این حرکت را به فال نیک […]

لزوم آموزش همگانی ! !

     با توجه به اینکه یکی از صنوف محترم، لزوم آموزش راه‌اندازی و به‌کارگیری کارتخوان را متذکر شده و به همین منظور مقرر شده دوره فشرده‌ای را در این خصوص برگزار نماید. به‌نظر می‌رسد آموزش در کشور وارد فاز جدیدی شده است و می‌بایست این حرکت را به فال نیک گرفت و نسبت به بازآموزی و آموزش در سطح گسترده و برای اقشار مختلف جامعه همت نموده تا در این وسط موردی از قلم نیفتد.

     اینکه برخی از صنوف و ایضاً تجار محترم نسبت به فروش کالای تقلبی به جای کالای اصل اقدام می‌نمایند صرفاً نشان از عدم آموزش صحیح ایشان است و این افراد باید طی دوره فشرده‌ای این مهارت را فرا گیرند.

عدم استعمال دخانیات، بلند حرف زدن با گوشی، کارت نزدن، ریختن پوسته تخمه و پاکت‌های خالی خوراکی‌ها در محل‌های عمومی و اتوبوس و مترو و این قِسم موارد هم موضوع بسیار مهمی است که متأسفانه راجع به آموزش آن اقدام نشده و بسیاری از افراد به‌خاطر عدم آموزش فکر می‌کنند این رفتار‌ها خیلی هم خوب است !

    دور زدن، پیچاندن، یکی به نعل یکی به میخ کوبیدن، زدن حرف‌های بی‌سر و ته و تفاوت در شعار و عمل هم از عوارضی است که متأسفانه انجام‌دهنده‌های آنها دوره آموزشی در این خصوص ندیده‌اند که می‌بایست به حال آنها هم فکری شود !

 دوبله پارک کردن، دنده عقب رفتن در خیابان و بزرگراه، عدم توجه به چراغ‌های راهنمایی، نبستن کمربند، حرف زدن با گوشی در حین رانندگی و… هم از جمله مواردی است که به‌دلیل عدم آموزش به یک هنجار اجتماعی تبدیل شده و مرتکبین به این اعمال روحشان هم خبر ندارد که این کار‌ها خلاف و غیرقانونی است !

غش در معامله، بنجل‌فروشی، گران و کم‌فروشی، تقلب در تولید مواد خوراکی، تفاوت عکس روی بسته‌بندی با خود جنس، پاک کردن تاریخ انقضاء، دوبله و سوبله‌فروشی، بساز و بندازی و… که انجام‌دهنده‌های این دست موارد هم به همان بلیه عدم اطلاع و نداشتن آموزش کافی، دچار شده و این افراد فکر می‌کنند در حال پاسخ دادن به ندای وجدان خود هستند!

    جواب سر بالا ندادن به ارباب رجوع، سودهای آنچنانی ، کار امروز را به فردا افکندن، سر دواندن و سرسنگینی کارمندان، راه انداختن کار دوست و آشنا بدون نوبت، همگی در حال تبدیل شدن به آداب و رسوم ادارات و سازمان‌هاست که ظاهراً باید غیر از این باشد و چون تاکنون کسی آموزشی در این خصوص ندیده است، بر هیچ کس حرجی نیست !

    به نظر هوشنگ‌خانی ما اینکه بگوییم این موضوع بدیهی است و این کار که وظیفه است و این را که همه می‌دانند و یا مگر کارکردن با دستگاه پوز بلدی می‌خواهد و یا فرار مالیاتی که دیگر شاخ‌ودم ندارد و این جور حرف‌ها از دلائل مهم عقب‌افتادگی آموزشی کشور بوده و با عدم توجه به اینگونه مسائل زیربنایی و حیاتی! باعث شدیم که برخی از مردم جامعه حتی نمی‌توانند کار ساده‌ای مثل تحلیل تکنیکال بورس را انجام دهند، چه رسد به‌کار پیچیده‌ای مثل کارت کشیدن و درج مبلغ، وارد کردن رمز و فشردن کلید تأیید و در آخر س، تحویل رسید به مشتری را !

                                                                    هوشنگ خان