بیهوده بودن سدسازی‌های بدون توجیه

  ناصر بهزادفر- سَد به فارسی دَری «بَند» دیواری محکم است که به منظور مهار کردن یا تغییر مسیر آب در عرض دره یا میان دو کوه و در مسیر رود ایجاد می‌کنند. افزودن ارتفاع آب به‌وسیله ایجاد سد، می‌تواند فقط به منظور مهار یا تغییر مسیر آب رودخانه باشد و یا به یک یا […]

 

ناصر بهزادفر- سَد به فارسی دَری «بَند» دیواری محکم است که به منظور مهار کردن یا تغییر مسیر آب در عرض دره یا میان دو کوه و در مسیر رود ایجاد می‌کنند. افزودن ارتفاع آب به‌وسیله ایجاد سد، می‌تواند فقط به منظور مهار یا تغییر مسیر آب رودخانه باشد و یا به یک یا چند منظور مانند ذخیره‌کردن آب در پشت سد برای کشاورزی، آبیاری و آبرسانی، مصرف صنعتی، آبزی‌پروری، آب‌راه گستری و یا تولید انرژی برقابی ایجاد شود.

به گزارش مناقصه مزایده، ساخت سد در ایران قدمت دو هزار و چند صد ساله با آثاری همچون سد داریوش ۲۵۰۰ ساله و سد دو قوسی خاکی کریت با قدمت ۵۰۰ ساله دارد اما ساخت اصولی سد در ایران هیچ‌گاه مورد توجه نبوده است. ایران در حال حاضر جزو ۳ کشور برتر سدساز جهان است اما بعید نیست ظرف چند سال آینده این موقعیت خود را از دست دهد.

چرا سد می‌سازیم؟

دکترپرویز کردوانی معتقد است؛ مهم‌ترین مسأله در ایران و دنیا مسأله آب است به دلیل آن‌که مقدار آب‌های افزوده شده به کره زمین بسیار ناچیز است. اگرچه آب فراوان‌‌ترین ماده در دنیا است و سه چهارم کره زمین را فرا گرفته است، اما همه ما می‌دانیم که این آب برای ما قابل استفاده نیست زیرا ۹۷ درصد آن به صورت آب‌های شور اقیانوس‌ها است و دو درصد آن نیز یخ‌های قطبی هستند که آب نمی‌شوند و اگر به مایع تبدیل شوند به اقیانوس‌ها ریخته و شور می‌شوند. تنها یک درصد آب باقی می‌ماند که در واقع همان آب‌های ذخیره شده در پشت سد‌ها یا آب‌های زیرزمینی است. قابل ذکر است که نیم‌درصد از یک درصد آب‌های باقیمانده شور و به شکل آب‌های زیرزمینی و رودهای شور غیرقابل شرب هستند. بنابراین مقدار آب شیرین بسیار ناچیز است. ایران هم از این قاعده مستثنی نیست. «ایران» از لحاظ آب کشور فقیری است.

دکتر پرویز کردوانی علت هرزروی آب در ایران را به دلایل زیر می‌داند :

– بارندگی‌ها، تند و شدید هستند. باران ریز در خاک نفوذ می‌کند، اما باران درشت قابلیت نفوذپذیری ندارد.

– کوه‌ها خشک هستند. به این علت که بارندگی به صورت ناپیوسته و با فاصله زمانی طولانی رخ می‌دهد و خاک خشک نمی‌تواند آب را در داخل خود نفوذ دهد.

– کوه‌ها از لحاظ پوشش گیاهی فقیر یا فاقد آن هستند. ایران، تنها در مناطق گیلان و مازندران از پوشش گیاهی نسبتاً غنی برخوردار است. البته در همین مناطق نیز، درختان را یکی پس از دیگری قطع می‌کنند. این در حالی است که پوشش گیاهی باعث ریز شدن قطرات باران و نفوذ آب در زمین و پیدایی چشمه سار‌ها می‌شود. به همین علت است که جنگل را مادر رودخانه‌ها می‌شناسند. از سوی دیگر به دلیل پوشش گیاهی کم یا فقدان گیاه، پس از بارندگی شدید، سیل جاری می‌شود. بنابراین یکی از علل به وقوع پیوستن سیل، فقر یا فقدان پوشش گیاهی است.

– یکی از عیوب مناطق کوهستانی ایران، تند بودن شیب کوه‌هاست. برای مثال می‌توان به منطقه کرج به سمت شمال(چالوس) اشاره کرد.

– فاصله بین آبخیز تا آبریز کم است، یعنی فاصله بین کوه (آبخیز و انتهای دشت که رود به آنجا می‌ریزد) آبریز کوتاه است و آب با یک فاصله کوتاه به کویر، دریا و دریاچه ریخته می‌شود. برای نمونه، رود چالوس که فاقد دشت است و در صورت بارندگی، آب بلافاصله به دریا می‌ریزد، در رامسر نیز فاصله کوه تا دریا کم‌تر از دو کیلومتر است.

– کوه‌های ایران برفگیر هستند. در فصل بهار با گرم شدن هوا، این برف‌ها به سرعت آب شده و طغیان رود‌ها را سبب می‌شوند.

 

با چنین ویژگی‌هایی وی معتقد است در ایران با توجه به شرایط آب و هوایی تا آن‌جا که می‌توان باید سد ساخت اما باید به اصول آن همانند صرفه اقتصادی و عمر مفید آن توجه کرد که متأسفانه کم‌تر توجه می‌شود.

اما درباره عمر مفید سدها، باید توجه کنیم که برای هر سدی عمر مفیدی در نظر گرفته شده است. عمر مفید سد سفیدرود ۵۰ سال است، اما به علت بهره‌برداری بیش از حد، سد مذکور زودتر از زمان در نظر گرفته شده پر خواهد شد. او سپس به ۳ اقدامی که قرار بود با اجرای آن‌ها عمر مفید سد سفیدرود ۵۰ سال باشد، اشاره می‌کند و می‌گوید؛ آبخیزداری بالادست که به‌طور صحیح انجام نشده است، ایجاد سدهای رسوبی به تعداد ۱۱ سد که احداث نشد و شست وشوی هیدرولیکی، یعنی باز کردن دریچه در طول سال و شستن گل و لای سطح آن از طریق جریان آب، که به دلیل عدم انجام ۳ اقدام فوق عمر مفید سد سفیدرود کاهش پیدا کرد.

او درباره این‌که آیا ۳ اقدام فوق برای سدهای تهران نیز قابل اجرا است، اظهارمی‌کند؛ برای سدهای تهران انجام این کار بسیار دشوار است. به همین دلیل این سد‌ها زودتر از سایر سد‌ها پر خواهند شد زیرا در صورت باز کردن دریچه‌ها و خروج آب از آن، تهران آب نخواهد داشت. بدین‌ترتیب با وجود سد، مشکل آب حل نخواهد شد. سدهای فعلی آب موردنیاز را تا ۳۰ یا حداکثر ۴۰ سال آینده تأمین خواهند کرد و پس از آن قادر به انجام کارکرد خود نخواهند بود.

او می‌گوید؛ چنان که تمهیدات لازم انجام نشود، مخازن سد کرج و لتیان در ۲۵ سال آینده پر خواهد شد، بنابراین امکان احداث سد در مناطق مذکور وجود نخواهد داشت، چرا که در صورت پر شدن سدهای بزرگ، امکان لایروبی آن‌ها وجود ندارد و این سد‌ها باید ر‌ها شوند. بر همین اساس بود که ۵ سال پیش طی مصاحبه‌ای عنوان کردم که اگر برای تهران چاره‌ای اندیشیده نشود، طی ۲۵ سال آینده آبی نخواهد داشت و همه باید از این شهر مهاجرت کرده و بروند.

وزیر نیرو و سد‌سازی

پس از سال‌ها وزیر نیرو گفته در سدسازی افراط کردیم. حمید چیت‌چیان در لابه‌لای سخنانش تصریح کرده است ساخت برخی سد‌ها توجیهی ندارد و باید فعالیت برخی از آن‌‌ها متوقف شود. البته حمید چیت‌چیان علاوه بر اذعان به افراط در سدسازی شرایط طبیعی را مهم‌ترین عامل در وضعیت محیط‌زیستی کشور دانست و ‌گفت «اگر منصفانه قضاوت کنیم بیش‌تر شرایط طبیعی کشور باعث این معضلات شده تا مدیریت منابع آب.»

پیش از این، معاون وزیر نیرو نیز انتقاداتی به سدسازی در ایران وارد کرده بود. علیرضا دایمی گفت در دهه‌های اخیر سدسازی در ایران شتابزده بوده است.

کارشناسان سال‌های پس از جنگ ایران و عراق را، سال‌های آغاز سدسازی در ابعاد وسیع می‌دانند. جمله معروف هر ۴۵ روز یک سد برای همان سال‌هاست.

شتابزدگی سدسازی در ایران را در آمار نیز می‌توان دید. به گفته دکتر حسین رحیمی-کارشناس محیط‌زیست کل سدهای ایران در ۵۰ سال گذشته بنا شده‌اند. به همین‌ترتیب است که بنا به گفته مسؤولان ایران مقام سوم سدسازی دنیا بعد از چین و ترکیه را دارد.

در این سال‌ها فعالان محیط‌زیست و کارشناسان این حوزه با سدسازی‌‌ها مخالفت‌های زیادی کردند. اوج واکنش آن‌‌ها را در سد گتوند می‌توان دید. سدی که پس از احداثش در سال ۹۰ دشت‌های خوزستان رو به تخریب رفت. با گذشت ۴ سال از احداث این سد مسؤولان نیز متوجه اشتباه ساخت آن شده‌اند.

 

هنوز هم امیدی هست

محمد درویش، مدیرکل دفتر آموزش و مشارکت مردمی سازمان حفاظت محیط‌زیست می‌گوید: تغییر سیاست‌ها در مورد سدسازی و توقف آن می‌تواند بسیار مفید باشد. همین که مسؤولان متوجه شوند که مدیریت سا‌زه‌ای نمی‌تواند وضعیت بحرانی منابع آبی را حل کند، خوب است.

درویش در ادامه اظهار کرده است: تاکنون مبالغ زیادی در بخش آب هزینه کرده‌ایم که اگر آن را صرف ارتقای کشاورزی می‌کردیم، موفق‌تر بودیم. کشاورزی ما بزرگ‌ترین مصرف‌کننده آب کشور است و اگر برای آن هزینه می‌کردیم در حال حاضر راندمان آب به سطح استاندارد می‌رسید. با این ‌کار اراضی ما به سطح‌های پرشیب نمی‌رفتند. فرسایش خاک زیاد نمی‌شد و معضلاتی که شاید کوچک‌ترین آن خشک‌شدن تالاب‌‌ها و دریاچه‌هاست رخ نمی‌داد.

وی تصریح کرد: همچنین با اقدامات درست، ما دیگر شاهد تیره‌شدن روابط استان‌هایی همچون یزد، قم، کرمان و… بر سر آب نبودیم. علاوه بر این دریاچه ارومیه هیچ‌گاه با ۷۲ سد تأسیس شده در اطرافش به بحران کشیده نمی‌شد.

 این فعال محیط‌زیستی در پاسخ به این سؤال که «آیا اقدام به توقف سدسازی با وجود تخریب‌هایی که تاکنون داشته، موفق عمل خواهد کرد؟» اظهار کرد: درست است که تا کنون بیش از ۶۰۰ سد مخزنی ساخته شده است. اما اگر یادمان باشد ۸۰۰ طرح سدسازی دیگر در دست اجراست. بنابراین با توقف سدسازی جلوی تخریب بیش‌تر محیط‌زیست گرفته می‌شود.

وی در ادامه به موضوع کمبود هزینه در دولت نیز اشاره کرده و توضیح داد: البته این موضوع نباید مغفول بماند که بخشی از این تصمیم به کمبود پول در دولت ایران برمی‌گردد. اگر دولت همچنان پولی برای سدسازی داشت، مافیاهای موجود نمی‌گذاشتند تا سدسازی متوقف شود.

 مدیرکل دفتر آموزش و مشارکت مردمی سازمان حفاظت محیط‌زیست همچنین سخن دیگر وزیر نیرو درباره تولید نیرو از انرژی خورشید را نیز اقدام مؤثری خواند و دراین‌باره اظهارکرد: وزیر نیروی وقت بسیار بیش‌تر از وزیر نیروی قبلی به انرژی خورشیدی احترام گذاشته است. اگر ما بتوانیم ۵ هزار مگابایت انرژی از راه انرژی نو تولید کنیم، بسیار خوب است. با این‌کار این بهانه را از سدساز‌ها خواهیم گرفت که برای تأمین برق تنها نیاز به سدسازی نیست.

بیهوده بودن سدسازی‌های بدون توحیه

حسین آخانی اظهارکرده است: وزیر نیرو اشاره کرده است که یکی از دلایل سدسازی در ایران شرکت‌هایی هستند که در حال بیکار شدن‌ هستند و وزارت نیرو به دنبال تعریف جدیدی است تا این شرکت‌ها سرپا باشند که آن‌هم انتقال آب است.

این استاد دانشگاه تصریح کرد: انتقال آب به زعم من از آبشخور همین شرکت‌های سدسازی آب می‌خورد. آن‌‌ها قصد دارند پروژه‌های بزرگی را مطرح کنند و با انتقال آب از عمان، خلیج‌فارس و… به کرمان و ارومیه و دیگر مناطق نبود سدسازی را جبران کنند. در نتیجه باید به وزیر نیرو گفت این سیاست در ادامه همان سیاست سدسازی است و باید بپذیرید که دخالت در طبیعت بار دیگر نتیجه‌اش همین خواهد شد که الان هست.

این فعال محیط‌زیستی درباره دلایل کارشکنی‌‌ها در حوزه محیط‌زیست گفت: از نظر من عدم اصلاح رفتار‌ها با محیط‌زیست به جهت‌گیری سیاست توسعه کشور بعد از جنگ باز می‌گردد. این سیاست مبتنی بر آن بود که محیط‌زیست را ضعیف نگه دارد. سازمان محیط‌زیست از آن زمان یک سازمان فرمایشی و سعی شد در رأس این سازمان یک دفتر کوچک باشد که کاربردی ندارد. همچنین رییس محیط‌زیست در این سال‌ها هیچ‌گاه نه کارشناس محیط‌زیست بود و نه انتخاب شده از سازمان محیط‌زیست.

وی ادامه داد: همچنین بودجه سازمان محیط‌زیست بسیار پایین و کم‌تر از ۱۰۰ میلیارد تومان است. این بودجه به اندازه بودجه شکل‌گیر پایه‌های پل صدر نیز نیست! چرا باید وقتی بودجه سد گتوند ۳ هزار میلیارد تومان است، بودجه سازمان محیط‌زیست ۳ درصد این بودجه باشد؟ آن‌هم با این همه وظایف و کارمند؟

او همچنین با اشاره به عدم پذیرفتن شکل‌گیری محیط‌زیست توسط مجلس در ادامه گفت: چرا باید طرح وزارت میراث فرهنگی به مجلس راه پیدا کند اما وزارت محیط‌زیست نه؟ چون نه مجلس می‌خواهد و نه دولت. این دولت نیز دولتی محیط‌زیستی نیست. این‌که در دولت قبل وضعیت محیط‌زیست خیلی بحرانی‌تر بود دلیلش وجود پول زیاد بود. در دولت فعلی چون پول کم‌تر است، تخریب نیز کم‌تر است.

دکتر حسین آخانی همچنین اظهار کرد: یکی از دلایل توقف سدسازی را نیز باید در وجود پول کم‌تر در دولت فعلی دانست. اینجاست که باید از دولت پرسید پس چرا سد شفارود و سد داریان را تعطیل نمی‌کنید؟ و چرا همه می‌خواهند که سد گتوند حفظ شود؟ به این دلیل که اگر گتوند تخریب شود تمام مهندسی سدسازی ایرانی زیر سؤال می‌رود و متولیان باید در دادگاه جوابگو باشند.

این فعال محیط‌زیستی در ادامه تصریح کرد: تفاوت فردی که اختلاس ۳ هزار میلیاردی می‌کند، با کسی که یک سد را می‌سازد در چیست؟ کما این‌که ساختن یک سد علاوه بر هزینه ۳ هزار میلیاردی نیاز به ۳ هزار میلیارد دیگر دارد تا تخریب شود!

حسین آخانی در انتها‌ گفت: در هر صورت ما به عنوان فعالان محیط‌زیست از این‌که دست کم در ظاهر بیهوده بودن سدسازی‌‌ها درک شده، خوشحالیم و منتظریم تا این درک به مرحله عمل برسد.

.

ملاحظه زیست‌محیطی ومخالفت با احداث ۱۵ سد

در یک دوره زمانی در کشور تب سدسازی به عنوان نشانه توسعه‌یافتگی شدت گرفت که به گفته هدایت فهمی، معاون مدیرکل دفتر برنامه‌ریزی کلان آب و آبفای وزارت نیرو، نتیجه آن وجود ۳۶۰ سد کوچک و بزرگ در کشور است.

این میزان سد در کشوری که دارای جغرافیایی خشک و نیمه‌خشک است علمی به نظر نمی‌رسد و نتیجه آن خشک شدن دریاچه ارومیه، تنش‌های آبی در بیش‌تر استان‌های کشور و فرونشست زمین به علت برداشت بی‌رویه منابع آبی زیر زمینی بوده است.

محسن سلیمانی روزبهانی، مدیر طرح حفاظت از تالاب‌های ایران در این زمینه می‌گوید: حدود ۲۷۵ پروژه در دست مطالعه و اجرایی در حوضه آبریز دریاچه ارومیه وجود دارد که از بین آن‌ها ۸۸ سد مخزنی، ۱۲۴ تأسیسات انحرافی، ۱۰ پروژه پمپاژ و ۱۹ پروژه برای مهار سیلاب است و ۴۰ سد در حوضه آبریز این دریاچه احداث شده است.

در این میان، تعداد زیادی از سدهای احداث شده و یا در حال احداث ارزیابی زیست‌محیطی ندارند و یا گزارش‌های ارزیابی آن‌ها فاقد ارزش علمی است.

از این رو سازمان حفاظت محیط‌زیست با همکاری وزارت نیرو درصدد ساماندهی این سد‌ها برآمده و تهیه و ارایه ارزیابی زیست‌محیطی علمی را الزامی کرده است.

معاون محیط‌زیست انسانی سازمان حفاظت محیط‌زیست اخیراً در یک نشست خبری اظهار کرد: در راستای کاهش اثرات زیست‌محیطی فعالیت‌های عمرانی، با همکاری وزارت نیرو، احداث ۱۵ سد در کشور متوقف شده است که نشانگر تلاش و جدیت سازمان برای حفظ منابع طبیعی کشور است

 سعید متصدی در این خصوص توضیح داد: سازمان حفاظت محیط‌زیست با همکاری وزارت نیرو، در راستای کاهش اثرات زیست‌محیطی فعالیت‌های عمرانی، با احداث ۱۵ سد در کشور مخالفت کرده است که در چارچوب بررسی گزارش‌های ارزیابی زیست‌محیطی طرح‌های ارسال شده به سازمان صورت گرفت.

متصدی تأکید کرد: سازمان محیط‌زیست بر علمی بودن گزارش‌های زیست‌محیطی اصرار دارد، از این رو اگر گزارشی برپایه بررسی‌های علمی تهیه نشده باشد، با اجرای آن مخالفت می‌کند.

وی گفت: سد مخزنی تنگ سرخ شیراز در فارس، قزل تپه و گلجه در زنجان، نیارخرم – اندبیل و سد مخزنی زرج آباد در اردبیل، سیوکی در کهگیلویه و بویراحمد، زارم رود در مازندران، بیستون در کرمانشاه، بایچه باغ و‌اند آباد علیا در زنجان، سیکان در ایلام، ایوریق در اردبیل و مشمپا در زنجان، ۱۵ سدی هستند که سازمان محیط‌زیست گزارش ارزیابی زیست‌محیطی آن‌ها را در طول یک سال گذشته بررسی و رد کرده است، در عین حال گزارش ارزیابی تعدادی سد مانند سد دالکی در بوشهر، گولک در گیلان و هشتچین در اردبیل تأیید شدند.

وی گفت: هدف اصلی سازنده سد‌ها آبرسانی برای مصرف شرب و کشاورزی است، اما بسیاری از سد‌ها نه تنها این هدف را تأمین نکرده‌اند، بلکه مشکلات زیادی را برای محیط‌زیست کشور به وجود آورده‌اند، مانند سد گتوند که میلیون‌ها متر مکعب آبی را که در آن ذخیره شده بود، شور کرد و به معضلی زیست‌محیطی تبدیل شده است، سد سیلوه و داریان نیز برای محیط‌زیست و آثار طبیعی کشور مشکل ساز شده‌اند.

در پایان این گزارش می‌توان دریافت که ساخت سد برای کشور ما مهم اما با توجه به محاسبات زیست‌محیطی و اقتصادی توجیه پذیر است.در این زمینه باید رویکرد مناسب استفاده از آخرین پیشرفت‌های علمی در زمینه نگهداری و انتقال آب باید مورد توجه قرار گیرد. باید بدانیم مدیریت آب برای کشور ما بسیار مهم و اساسی است و توسعه پایدار بدون در نظر گرفتن این موضوع امکان نخواهد داشت.