لطفاً یک نفر جواب بدهد ! برای تنوع هم که شده مسؤولی، مدیری، شاید هم رئیسی، وزیری و یا وکیلی پیدا شود و ما را در فهم برخی چیزها کمی روشن نماید! دلار سرکشی کرد و قد کشید و خود را به مرز ۲۰هزار تومان رساند، همه کالاها و خدمات و خانه و […]
لطفاً یک نفر جواب بدهد !
برای تنوع هم که شده مسؤولی، مدیری، شاید هم رئیسی، وزیری و یا وکیلی پیدا شود و ما را در فهم برخی چیزها کمی روشن نماید!
دلار سرکشی کرد و قد کشید و خود را به مرز ۲۰هزار تومان رساند، همه کالاها و خدمات و خانه و مسکن و حتی عنبر نسارا ! کم نیاوردند با پسرخاله خواندن دلار و اعلام همبستگی با دوست و برادر ناتنی، پا‌به‌پای جناب دلار خود را بالا کشیدند. دلار تصمیم به نزول اجلال فرمودند و فتیله را پایین کشیده و خود را در کانال امن ۱۰، ۱۲هزارتومانی مستقر فرمودند، اینبار آن عزیزان با اعلام برائت از دلار و رد هرگونه رابطه پیدا و پنهان و پسر خاله‌گی، به رشد و بالندگی خود ادامه دادند !
حال که چند وقتی است که آبها از آسیاب افتاده است، و دلار مدت‌هاست سکوت و سکون اختیار کرده است، هنوز شاهد آن هستیم که بسیاری از چیزها همچنان در ارتفاعات به سر می‌برند و حتی برخی خود را به نوک قله هم نزدیک کرده‌اند!
سؤالی که این هوشنگ‌خان کمترین از آن مقام‌های مسؤول همه چیزدان که از اتفاق قدرت ناطقه خوبی هم دارند می‌خواهد بپرسد که به منظور رفع یکنواختی و احیاناً عمل به وظیفه و یا خدای ناخواسته، حسب تعهد و انصاف خود، راز این سرکشی رُب و سُس و خدمات و شیر و روغن و قطعات و اسباب‌اثاث و هزار و یک قلم دیگر از جمله عنبر نسارا ! چیست ؟!
آخر گوجه کیلویی ۵۰۰ تومانی سر زمین کشاورزی با رُب کیلویی ۲۰هزار تومانی یا سس کیلویی ۳۰هزار تومانی چه نسبت و حساب و کتابی دارند، سیب‌زمینی کیلویی هزار تومان با چیپس ۲۰۰ گرمی ۱۰، ۱۲هزار تومانی چطور، نوشابه آب و گاز را چه به پنج، شش هزار تومان، پوشک و پوشاک و پودر و مایع آرمیده در دور دست‌های قیمت و شکوه گرانی، حال همه اینها را یک گوشه دلمان می‌گذاریم حبوبات و خشکبار پُرناز و افاده با آن ماش و لوبیا و کشمش و گردوی دست‌نیافتنی را کجای دلمان بگذاریم.
قبل از آنکه مسؤولین محترم بخواهند به خود زحمت داده و پاسخی دست و پا کنند و یا کلاً برای جنابمان، تره هم خرد نکنند و این هم برود کنار دست بقیه نشنیدن‌های مصلحتی حضرات، به یاد فرمایش «همینه که هست» آن بزرگوار وزیر سابق افتاده و پیش خود فرمایش کردیم که بر فرض محال، مدیران و رؤسا و از ما بهتران مسؤول، زبان مبارک به پاسخ بچرخانند. یک چیزی می‌شود مثل همان خودتان بمالید و زیرساخت هنوز آماده نیست و الزامات قانونی آن فراهم نیست و یا قانون شفافیت ندارد و در اینجا سکوت کرده! و مربوط به دوره تیرکمان شاه است و فعلاً تا مدتی چیزی نخرید و باد هوا روزگار بگذارنید و بروید سر کوچه ما ارزانی‌سرایی است که مپرس و از این دست جملات قصار و یحتمل آبی از ایشان گرم نمی شود!
هوشنگ‌خان
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاه بسته شده است.