مالیات از روزنامه !

مالیات از روزنامه !  نمی‌دانم چرا وقتی شنیدم که ظاهراً عزیزان حواس‌جمع دارایی‌چی به این فکر افتاده‌اند که معافیت مالیاتی روزنامه‌ها را به هوا بفرستند‌، یاد ضرب‌المثل از آب‌، کره گرفتن افتادم !      اینکه وزارت کریمه اقتصاد و دارایی و آن سازمان امور مالیاتی براساس وظیفه‌، به صورت مستمر این‌طرف آن‌طرف ناخن بزنند تا […]

مالیات از روزنامه !

 نمی‌دانم چرا وقتی شنیدم که ظاهراً عزیزان حواس‌جمع دارایی‌چی به این فکر افتاده‌اند که معافیت مالیاتی روزنامه‌ها را به هوا بفرستند‌، یاد ضرب‌المثل از آب‌، کره گرفتن افتادم !

     اینکه وزارت کریمه اقتصاد و دارایی و آن سازمان امور مالیاتی براساس وظیفه‌، به صورت مستمر این‌طرف آن‌طرف ناخن بزنند تا ببیند از چه منبعی‌، دو ریال مالیات می‌توانند بِکنند و روانه خزانه نمایند‌، حرفی نیست‌، ولی اینکه براساس کدام کار کارشناسی و بررسی و تحقیق‌، به این نتیجه مشعشع رسیده‌اند که کار مطبوعات و روزنامه‌داری سکه شده و پول است که به این کسب‌وکار سرازیر شده و وقت آن رسیده تا بیت‌المال هم از این وفور نعمت و خوان گسترده لقمه خود را بچیند! به نظر هوشنگ‌خانی ما‌، خودش معمایی است !

     شاید هم قرار چیز دیگری است و حضرات برنامه‌ریز‌، با یک حساب سرانگشتی به این نتیجه رسیده‌اند که طومار این مطبوعات را به یکباره برچینند و همه را از این شغل پُرزحمت و استرس و البته دردسرساز و پی حرف نرو ! راحت نمایند و هم تتمه سرمایه ایشان حیف و میل نشده و به جیب بیت‌المال بازگردد! و هم دست‌اندرکاران مطبوعات شغل‌هایی نان و آب‌داری مثل گرفتن کاغذ و به پول نزدیک کردن آن در بازار و یا اخذ یارانه و خرید دلار و سکه در کف خیابان‌، برای خود اختیار کنند و دیگر با این وضعیت گرانی و کمی ‌مخاطب و قوانین و مقررات دَم‌به‌ساعتی و مافیای کاغذ و هزار کوفت و زهرمار دیگر‌، از صبح تا شب شطرنج بازی نکنند و البته برخی شبه مسؤولان با فراق بال بیشتری به خدمات ارزشمند و اجرای مُر قانون و پایبندی به اصول و حفظ بیت‌المال‌، اهتمام ورزند !

     البته ظاهراً مسؤولان محترم برای عوامل اجرایی‌، کارکنان و توزیع‌کنندگان هم فکرهای خوبی کرده‌اند و به محض اینکه به‌واسطه تعطیلی جریده متبوعه‌، ایشان بازخرید و یا تعدیل شدند‌، مسؤولان دلسوز وارد عمل شده و چندین شرکت فروش هرمی‌، تاکسی آنلاین‌، کار برای آنور آبی‌ها‌، عریضه‌نویسی‌، پیوستن به خیل بیکاران و… برای آنها دست‌وپا کرده تا خدای ناخواسته لحظه‌ای به‌فکر استفاده از بیمه بیکاری نیفتند و همچنان باعث افتخار و گل سرسبد فرهنگ و ادب کشور باقی مانده و خاطر عزیزان مسؤول از ایشان آسوده گردد !

 در پایان خدمت مسؤولان و کارشناسان لایحه‌نویس می‌رساند که زحمت کشیده بیش از پیش به دنبال شتر بگردند که فعلاً در پی مهار گشتن‌، دردی که دوا نمی‌کند هیچ‌، نمک به زخم کهنه اصحاب جرائد می‌پاشد و رو شدن کفایت و درایت بی‌بدیل متولیان مربوطه را عیان می‌کند و تهش هم چیز دندان‌گیری به دست نمی‌آید که لحاف ملا‌، کهنه رواندازی چهل تیکه است و فکر نان کنید که از قدیم گفته‌اند‌، خربزه آب است.

از بهر هیچ‌، بر هیچ مپیچ !

                                                                                                هوشنگ‌خان