شتر رها شده و مهار می‌یافت نشده ! براساس آنچه مسؤولان محترم امور مالیاتی فرمایش کرده‌اند، با یک حساب سرانگشتی می‌توان فهمید که حداقل به میزانی که دولت از درآمد و کسب‌وکار و واردات، مالیات می‌گیرد به همان میزان هم از همین‌ها، نمی‌تواند مالیات اخذ نماید ! تا آنجا که فهم هوشنگ‌خانی ما یاری می‌کند، […]
شتر رها شده و مهار می‌یافت نشده !
براساس آنچه مسؤولان محترم امور مالیاتی فرمایش کرده‌اند، با یک حساب سرانگشتی می‌توان فهمید که حداقل به میزانی که دولت از درآمد و کسب‌وکار و واردات، مالیات می‌گیرد به همان میزان هم از همین‌ها، نمی‌تواند مالیات اخذ نماید !
تا آنجا که فهم هوشنگ‌خانی ما یاری می‌کند، اینکه مالیات گرفته شده با مالیات گرفته نشده برابری می‌کند یحتمل دو دلیل دارد یکی می‌شود زبلی و لیز خوردن و در سایه بودن حضرات زرنگ کاسب حبیب‌ا… ! و دلیل دیگر می‌شود کم‌وکسری اطلاعات و کارشناس و آدرس‌های غلط و وقت‌کشی بروبچ دارایی و مالیات‌بگیر و ممیز و بازرس و محقق مربوطه !
در آن فقره اولی که علی‌الحساب زورمان به کسی نمی‌رسد و فقط می‌توانیم خدمت فراری‌های منزه از پرداخت مالیات ! عرض کنیم که هر حساب و کتاب و ادله و توجیح و تفسیر و سفسطه و مغالطه‌ای که می‌خواهید، بفرمایید ولی این مالیات نداده سهم ملتی است در جیب‌های جنابتان، خود دانید و خدایتان !
در فقره دوم که همان بی‌هنری دم و دستگاه عریض مالیات‌بگیر و ضابط و بازرس است، باید خدمت شریفتان عرض کنیم که به گفته بزرگی، مالیات نیز چون حق، گرفتنی است و این پنبه را از گوش و این فکر را از ذهن خارج فرمایید که این فقره را با سلام و صلوات و البته دودستی، تقدیم حضور انورتان نمایند !!
البته اینکه کلی نیروی قابل، به جای آنکه دل و هوش خود را بسپارند به یافتن و گیرانداختن فراری‌ها و میلیاردمیلیارد مالیات شیرین تپل، راه را با بی‌راهه عوض کرده و یا به فکر تهیه قانون و لایحه برای گرفتن مالیات از مطبوعات و ناشران و تن رنجور کسب‌وکارهای کوچک و خانگی هستند و یا هر ساله کلی وقت و همت خود را معطوف به حساب‌کشی از آنهایی می‌کنند که براساس مر قانون مالیات‌شان صفر و معاف از آنند و کشف و شهود می‌کنند که فی‌المثل فلان مرکز آموزشی کدام درآمد خود را اظهار نکرده و یا بهمان هزینه خود را فراموش کرده و دست آخر هم دل خوش باشند که با چند ریالی جریمه، فتح‌الفتوحی دیگر کرده‌اند و یا چند روز دیروزود شدن ارائه اظهارنامه و دفاتر را مانند پتک بر سر کسب‌وکارها بکوبند و چندین ریالی هم از این راه نصیب جیب بیت‌المال نمایند !
ما که هوشنگ‌خان هستیم و کلی کلاس داریم ! بدمان نمی‌آید برای دادن مالیات قیقاج رفته و درآمد نداشته را پنهان کنیم! دیگر چه توقعی از برخی خلق‌ا… است که اگر بخواهند شهروند قانون‌مداری باشند باید میلیونی و میلیاردی پول به خزانه دولت بریزند. بنابراین بر متولیان و ضابطان محترم فرض است که جهت پیکان انرژی و همت و دل و دینی که برای چهار ریال جریمه دیرکرد و عدم اظهار و حساب‌کشی از تن رنجور آموزش و رسانه و مطبوعات به خرج می‌دهند را به سمت بچه زرنگ‌ها و پنهان‌کاران و در دوردست‌نشین‌ها و پشت‌گرم‌ها و سایه‌بازان و قدر قدرت‌هایی که برای مالیات و ممیز و بازرس، تره هم خرد نمی‌کنند، بچرخانند و سبیل ایشان را دود دهند !
هوشنگ‌خان
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاه بسته شده است.