سرنوشت پالایشگاههای نفتی به دنبال امضای یک توافقنامه بررسی مفاد مربوط به حوزه انرژی توافقنامه تجاری بین آمریکا و چین نشان میدهد، این توافقنامه بیش از آنکه به نفع چشمبادامیها باشد منافع آمریکا را در کوتاهمدت و بلندمدت تأمین میکند. به گزارش مهر، پس از کشوقوس فراوان بین آمریکا و چین که با وضع تعرفه […]
سرنوشت پالایشگاههای نفتی به دنبال امضای یک توافقنامه
بررسی مفاد مربوط به حوزه انرژی توافقنامه تجاری بین آمریکا و چین نشان میدهد، این توافقنامه بیش از آنکه به نفع چشمبادامیها باشد منافع آمریکا را در کوتاهمدت و بلندمدت تأمین میکند.
به گزارش مهر، پس از کشوقوس فراوان بین آمریکا و چین که با وضع تعرفه دولت ترامپ برای برخی از کالاهای وارداتی چین از سال ۲۰۱۸ میلادی شروع شد، بالاخره هفته گذشته فاز نخست یک توافقنامه بین این دو کشور امضاء شد. به عقیده بسیاری از کارشناسان سنگینی کفه ترازوی این توافقنامه بیشتر به نفع ایالات متحده آمریکا و دولت ترامپ است تا چین. مفاد این توافقنامه از جنبههای متفاوت قابل بررسی است اما از نقطه نظر انرژی با رجوع به ضمیمه ۶٫۱، تعهد چین برای واردات ۵۲٫۴ میلیارد دلار محصولات انرژی طی دو سال آینده میلادی مشهود است.
سؤالی که مطرح میشوداین است که آیا اساساً چین به این مقدار واردات نفت و گاز از آمریکا احتیاجی دارد و در مرتبه بعد، آیا توان صادراتی آمریکا به میزان مشخص شده در این قرارداد است؟ از سویی دیگر باید بررسی کرد که چه منافعی در تأمین انرژی چین برای آمریکا وجود دارد؟
برآیند بررسی میزان تولید، مصرف و واردات گاز در چین تنها موازنه بین تولید و واردات بود، اما چین با توجه به مقررات آلودگی هوایی در حال گذار از زغالسنگ به گاز است که قیمتهای پایین گاز در سال گذشته این روند را تسریع نیز کرده است؛ البته کاهش رشد اقتصادی از جهتی سعی در کاهش این سرعت برای جایگزینی گاز با زغالسنگ دارد. به هر ترتیب پیشبینی «گزارش توسعه گاز طبیعی چین برای سال ۲۰۱۹ میلادی» برای سالهای ۲۰۲۰، ۲۰۳۰ و ۲۰۵۰ میلادی به ترتیب ۱۰، ۱۴ و ۱۵ درصد کل انرژی است و یک برنامه هم برای افزایش تولید و کاهش رشد مصرف در این گزارش مدنظر گرفته شده است. به هر حال بیشتر کارشناسان رقمی در حدود ۵۰۰ تا ۵۴۰ میلیارد مترمکعب را در سال ۲۰۵۰ میلادی برای مصرف گاز چین پیشبینی میکنند.
به این ترتیب میتوان گفت که چین به گاز احتیاج دارد و ظرفیت پذیرش گاز از آمریکا را دارد؛ هرچند که همه نیاز خود را از این روش نمیتواند تأمین کند چون بخش زیادی از واردات گاز چین طی قراردادهای بلندمدت با کشورهای مختلف بسته شده اند. این واردات برای آمریکا بسیار مهمتر از چین است.
محمد دیالمی، کارشناس انرژی با تأکید بر اینکه واردات گاز چین از آمریکا، بیش از آنکه برای چینیها مهم باشد، برای آمریکاییها از اهمیت بالایی برخوردار است، گفت: علت این اهمیت بیشتر برای آمریکاییهای این است که بخش زیادی از گاز آمریکا به صورت گازهای همراه است که با نفت و نفت شیل تولید میشود. از آنجایی که آمریکا ظرفیت مایعسازی محدودی برای گاز دارد، در حالحاضر اغلب این گاز را میسوزاند و همان طوری که مشاهده میشود قیمت گاز در هنریهاب حتی در سرمای زمستان به بیش از دو دلار و ۶۰ سنت نرسید.
وی افزود: هرچند که زمستان برای مردم آمریکا گرم بود، اما شرکتهایی که بهصورت اختصاصی در تولید گاز هستند، در سال ۲۰۱۹ میلادی بسیار ضررده بوده اند و در صورت ادامه این روند، منجر به کاهش سرمایه گذاری در صنعت نفت و گاز و تأثیرات مربوطه میشود. این در حالی است که با احتمال اشباع بازار از فروشنده گاز، کشورهای تولید کننده بدنبال قراردادهای بلندمدتتر هستند تا علاوه بر امنیت مشتری، ریسک کاهش قیمت را هم کم کنند.
این کارشناس انرژی اظهار داشت: در صورتی که قوانین زیست محیطی آمریکا سختتر شود، شاهد کاهش تولید نفت شیل نیز هستیم چون نباید گاز همراه نفت سوزانده شود.
به گفته دیالمی آمریکا در سال ۲۰۱۹ میلادی سرمایهگذاری زیادی در صنعت مایعسازی گاز کرده است و از آنجایی که چین در حال تبدیل شدن به بزرگترین واردکننده الانجی است، آمریکا در صادرات گاز مایع به چین میتواند گوی را از ژاپن برباید. به همین دلیل آمریکا نیاز به تضمین بازار هدف خود دارد. لازم به ذکر است که در حالت کلاسیک سرمایهگذاری صنعت گاز، ابتدا باید مشتری پیدا شود و قرارداد برای ۲۰ تا ۳۰ سال بسته شود و سپس اقدام به ساخت تأسیسات کرد.
وی با اشاره به اینکه کنترل انرژی چین میتواند دستی برتر در معاملات سیاسی به آمریکا بدهد، ادامه داد: واردات الانجی تنها نمیتواند تعهدات چین را در توافقنامه بین این کشور و آمریکا به اجرا دربیاورد پس چین باید نفت را نیز از آمریکا بخرد. آمریکا که به لطف انقلاب شیل توانسته از فشار واردات نفتخام به خصوص از مناطق پر تنش مثل خاورمیانه بکاهد، هماکنون بهدنبال یافتن سهم خود در بازار است. از آنجایی که چین بزرگترین واردکننده نفتخام در سال گذشته میلادی بود، پتانسیل بازاری بسیار پرامید برای آمریکا میتواند باشد.
کنترل حیات اقتصادی چین، از عمده دلایل حضور آمریکا در خلیجفارس و برهم زدن نظم بازار نفت با تحریم ایران، بهعنوان تأمینکننده نفت چین، است. علاوه بر این به جای آنکه کنترل انرژی چین صرفاً از خلیجفارس باشد، بخشی نیز در خاک آمریکا انجام میشود.
نکته دیگری که باید به آن توجه ویژه داشت این است که صادرات فرآوردههای نفتی میتواند برای پالایشگاههای آمریکا حیاتی باشد، اما بررسی آمار نشان میدهد که چین ظرفیت پالایشگاهی بالغ بر ۱۶ میلیون بشکه در روز دارد که بیش از ۲۰ درصد آن در حالحاضر کار نمیکند. در چنین حالتی باید مطرح کرد که آیا چین چشم خود را بر ظرفیت پالایشگاهی خود میبندد و از آمریکا محصولات نفتی بیشتری وارد میکند یا خیر.
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاه بسته شده است.