نطق پیش از دستور !

نطق پیش از دستور !       چقدر خوب است این مرحله تأیید صلاحیت‌ها، اصلاً چقدر این زمان بین تأیید، تا انتخابات خوب است ! برای برخی وکیل‌المله‌های محترم که عالی است، حال و هوایی دارند این عزیزان مردم‌دوست، منتقد اشتباهات، دلسوز، قهار در سخنرانی و پرکار و پرتلاش، آنقدر انرژی مضاعف می‌گیرند که کل سه […]

نطق پیش از دستور !

      چقدر خوب است این مرحله تأیید صلاحیت‌ها، اصلاً چقدر این زمان بین تأیید، تا انتخابات خوب است !

برای برخی وکیل‌المله‌های محترم که عالی است، حال و هوایی دارند این عزیزان مردم‌دوست، منتقد اشتباهات، دلسوز، قهار در سخنرانی و پرکار و پرتلاش، آنقدر انرژی مضاعف می‌گیرند که کل سه سال‌ونیم گذشته را در ۳۰، ۴۰ روز جبران می‌کنند، همه نطق‌های پیش از دستور به‌جا نیاورده را‌، حضور در بین مردم را، حمایت از بازنشسته و کارگر و ورزشکار را، همسویی با دانش، دانشجو و فعال اجتماعی را‌، خدا خیرشان دهد که فردای ما با این وکلای گرانمایه، بهتر از بهتر می‌شود و ملت با خیال راحت به زندگی خود می‌رسند زیرا که نماینده‌های واقعی آنها در مجلس شورا به ریز و درشت انتظارات و مشکلات و دغدغه ایشان آگاه است و نمی‌گذارد آب در دلشان تکان بخورد!

     هرچه هست، مشکل از آن صندلی سبز چرمین است، خیلی زود تب تند را به عرق می‌نشاند‌، جوری باب محبت و دوستی را باز می‌کند که دل هر آدم صاحب‌دلی! را می‌برد، شیفته‌اش می‌شوی‌، وابسته و دلبسته، شیدای به معشوق رسیده، گم شده یافت شده‌، هر چه بگویم کم است از شعبده این فتانه هزار فسون !

     مبارک باشد برآن برخی‌ها، چشم‌شان روشن‌، قدوم‌شان سبز‌، جلوس‌شان پایدار، آرامش و سکوت، بین‌الطرفینی‌شان مستدام و علی‌السویه بودن‌شان برقرار !

      هوشنگ‌خان (خود خودمان را می‌گوییم) اساساً قلب رئوف و مهربانی دارد، راضی نیست آن بعضی‌ها و هم آن جدید‌التأیید‌ها (صفر کیلومتر‌ها) در این یک ماه و اندی اینقدر خون دل بخورند، اینقدر به زحمت بیفتند و اینقدر به این طرف و آن طرف سفر کنند، سر بکشند، بشنوند، از روی همدلی یا تأسف سر تکان بدهند، چشم‌، حتماً بگویند و هزینه بدهند و قول و قرار بگذارند !

      اما آنچه مشهود است، حس تکلیف و وظیفه‌، درخواست بزرگان و دلسوزان‌، نوع دوستی و کسب رضای خلق و میل به خدمت‌، جای تردیدی برای این عزیزان باقی نگذاشته است و اگر هم تردیدی داشتند‌، دیگر تاب مقاومت در برابر خواسته مردم و حس وظیفه و عطش خدمت و اصرار بزرگان‌، نداشته‌اند و بنابراین علی‌رغم میل باطنی ولی با انگیزه‌ای مضاعف و سرشار ! عزم خود را جزم کرده‌اند که گوی سبقت از رقیبان ببرند و بر اریکه خدمت جلوس نمایند.

حرفی نیست‌، فقط از این حقیر سرا پا تقصیر بشنوید که‌، لااقل در بیان شور و احساسات و همدلی و نقد و مطالبه‌گری پیش از انتخاباتی‌، آنقدرها تخت‌گاز نروید و یک خلاصی هم برای جاخالی دادن و دور زدن و تعدیل و مصلحت و نگذاشتند و اینگونه مقولات واجبه‌، بگذاریند تا خدای ناخواسته دچار تنش جدی در حرف و عمل نشوید و تداخل مزاج صورت نگیرد و پیش خلق و خالق‌، خیلی سر به زیر نشوید !

           

                                                                                                هوشنگ‌خان