مالیات دادنی است، نه گرفتنی ! نمی‌دانم اولین بار چه کسی گفت که مالیات گرفتنی است و باید آن را از مودی محترم بگیرند؟ این حرف ناصواب و کاملاً اشتباه که متأسفانه هواداران زیادی در بین اهل علم و کارشناسان و خبرگان اقتصادی و مالیاتی دارد، آنقدر تکرار شده است که کم‌کم به یک […]
مالیات دادنی است، نه گرفتنی !
نمی‌دانم اولین بار چه کسی گفت که مالیات گرفتنی است و باید آن را از مودی محترم بگیرند؟ این حرف ناصواب و کاملاً اشتباه که متأسفانه هواداران زیادی در بین اهل علم و کارشناسان و خبرگان اقتصادی و مالیاتی دارد، آنقدر تکرار شده است که کم‌کم به یک امری بدیهی و انکارناشدنی تبدیل شده است.
باز هم جای شکرش باقی است که برخی قانون‌نویسان و عزیزان قانونگذار به این تفکر غلط و مذموم کمتر توجه دارند و به جز مواردی مثل حقوق کارمندان و مالیات بر تولید و همچنین کسب‌وکار‌های مولد و مورد نیاز جامعه، به هیچ عنوان تحت‌تأثیر این باور مخرب قرار نگرفته و شعار مالیات گرفتنی است را فقط برای موارد گفته شده تجویز کرده‌اند ولا غیر !
اینکه خدای ناخواسته کسی به این فکر بیفتد که از خودرو لوکس و گران‌قیمت، یا خانه چند میلیاردی و یا حقوق و درآمد آنچنانی از ورزش و هنر و بازیگری و یا حتی از سپرده‌های بانکی و سهام خریداری شده از بورس، مالیات بگیرد از همان حرف‌های عجیب و غریب کارشناسان و متخصصان اقتصاد و مالیات است که معلوم نیست تحت‌تأثیر کدام عنصر ناشناخته و به قصد ضربه زدن به پایه‌های اقتصاد و معیشت مردم این حرف‌ها را می‌زنند و برای آن ادله‌های علمی و رسمی و تأیید شده و نمونه‌های کشورهای غربی و شرقی و پیشرفته را هم به رخ می‌کشند و شرم هم نمی‌کنند !
هوشنگ‌خان ضمن اعلام برائت از این افراد معلوم‌الحال و ضمن تأیید و رضایت از حذف گرفتن هر گونه مالیات از دلبندان و عزیزان پیش گفته، اعلام می‌کنم که مالیات اساساً دادنی است و گرفتن مالیات آن هم با زور و فشار و به پشتوانه قانون و نیاز مملکت، هیچ گونه وجه‌ای نداشته و شدیداً و کراراً و مؤکداً آن را رد می‌کند !
باید با انجام کارهای فرهنگی، قربون و صدقه رفتن، اسفند دود کردن، فرش قرمز پهن کردن، تشویق، ترغیب همراه و با خواهش و تمنا، عزیزان پول پاروکن، غیر مولد کار، سلبریتی و لوکس‌سوار و لاکچری‌نشین را به این جمع‌بندی رساند که از سر تفنن و تنوع هم که شده مبلغی را حتی نه به عنوان مالیات بلکه به عنوان هدیه و یا کمک بلاعوض، تقدیم صندوق دولت نمایند و بابت این عمل پسندیده مورد تحسین و تشویق و تعظیم هم قرار گیرند.
البته بدیهی است که می‌بایست قانونی تصویب شود که اگر ترغیب و تشویق و… تکراری و زیاد از حد شد به نحوی که باعث رنجش و تکدر عزیزان پیش گفته شود، دیه و خسارت رنجش ایجاد شده به نامبردگان پرداخت و رسماً از محضرشان عذرخواهی صورت پذیرد.
در همین جا و به نمایندگی از قشر متوسط، نیمه‌متوسط، ضعیف، خیلی ضعیف و حتی در حال محو شدن! عرض می‌کنم که اینجانبان آمادگی کامل داریم، حقوق حقه دولت اعم مالیات، عوارض، کارمزد، سود مرکب، حق‌الثبت، حق‌العمل و… را با روی باز و لبخندی بر لب تقدیم نماییم و عزیزان قانونگذار می‌توانند و باید مالیات کارمند و کارگر و پیمانی و روزمزد و بی‌مزد و بیکار را افزایش داده و هرگز اجازه نمی‌دهیم به آن سروران و لوکس‌ها و لاکچری‌ها و بالانشین‌ها و خوش‌تیپ‌ها کسی حرف از مالیات و گرفتن مالیات بزند و بار قشر پایین‌دست بر دوش بالادست بیفتد.
هوشنگ خان
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاه بسته شده است.