پس از بریتانیا نوبت آمریکا است

    تأثیر واقعی خروج انگلستان بر اروپا و بریتانیا تا چند سال به درستی روشن نخواهد شد. به تعبیری دیگر تأثیرات آن شاید هرگز روشن نشود، چرا که آسیب جدی از سوی آن چیزی متوجه اروپا و بریتانیا خواهد شد که هنوز به وقوع نپیوسته است. تأثیرات منفی جدا شدن از اتحادیه به قدری […]

    تأثیر واقعی خروج انگلستان بر اروپا و بریتانیا تا چند سال به درستی روشن نخواهد شد. به تعبیری دیگر تأثیرات آن شاید هرگز روشن نشود، چرا که آسیب جدی از سوی آن چیزی متوجه اروپا و بریتانیا خواهد شد که هنوز به وقوع نپیوسته است. تأثیرات منفی جدا شدن از اتحادیه به قدری وقت و انرژی از لندن و پایتخت دیگر کشورهای اروپایی می‌گیرد که دیگر رهبران اروپا برای مقابله با دیگر بحران‌ها با هم متحد نخواهند شد. بریتانیا بیش‌تر درگیر مسایل داخلی خود خواهد شد و بنابراین انرژی و توان بریتانیا دیگر صرف مبارزه با داعش، اسکان مهاجران و ایستادگی مقابل روسیه نخواهد شد. موقعیت بریتانیا برای زمانی طولانی بی‌ثبات و توام با عدم قطعیت خواهد بود و بنابراین سرمایه‌گذاری در آن صورت نخواهد گرفت. در این شرایط پول و سرمایه خزیته نمی‌شود و فرصت‌های جدید ایجاد نمی‌شود.

مبالغه نیست اگر گفته شود که صد‌ها هزار تصمیم در مورد موضوعات قانونی، سیاست خارجی هماهنگ، امنیت و دیپلماسی و در مورد تعرفه‌ها و تجارت باید گرفته شود.

مردم اسکاتلند مشتاقانه رأی به ابقا در اتحادیه اروپا دادند. بدین ترتیب موضع استقلال اسکاتلند از بریتانیا بار دیگر مطرح می‌شود. «نیکولا استورجیون»، اولین نخست وزیر اسکاتلند نتایج همه‌پرسی را با معیارهای دموکراسی برای مردک اسکاتلند، غیرقابل قبول خوانده است.

ایرلند شمالی به ابقا در اتحادیه رأی داده است و بدین ترتیب اتحاد شمال و جنوب ایرلند بار دیگر به موضوع روز تبدیل می‌شود. تنها چند دقیقه پس از اعلام نتایج همه‌پرسی، حزب ملی‌گرای ایرلند اعلام کرد که حکومت بریتانیا صلاحیت خود را برای نمایندگی منافع سیاسی و اقتصادی مردم ایرلند شمالی از دست داده است. به نظر می‌رسد که به مرور زمان جنبش برای حمایت از برگزاری همه‌پرسی در ایرلند شمالی به راه خواهد افتاد.

سایر کشورهای اروپایی نیز ممکن است به همین ترتیب با بی‌ثباتی سیاسی روبه‌رو شوند. اعلام نتایج آرای همه‌پرسی توانسته در مدت زمان کوتاهی انگیزه حامیان جنبش ضدیت با اتحادیه را تقویت کند و این موضوع تنها مربوط به کشورهای کوچک اروپا نمی‌شود بلکه کشورهای بزرگ نظیر فرانسه، هلند، ایتالیا و حتی آلمان را نیز شامل می‌شود. احتمال تغییر چشمگیر عرصه سیاسی به ویژه با توجه به احتمال رشد اقتصادی کندتر وجود دارد. در اینجا هم ممکن است نتایج تصمیم مردم بریتانیا از نظر مخفی بماند. نخست‌وزیر هلند، رییس‌جمهوری فرانسه و صدراعظم آلمان که مجبور می‌شوند با چالش‌های سیاسی داخلی خود دست‌وپنجه نرم کنند، زمان لازم را برای اندیشیدن به ساختارهای اتحادیه اروپا یا وضعیت اقتصادی کشور نخواهند داشت.

نتایج آن بر انتخابات ماه نوامبر در آمریکا نیز قابل پیش‌بینی است. برکسیت می‌تواند منتهی به روی کار آمدن ترامپ در آمریکا شود. این همه‌پرسی و نتایج آن می‌تواند از آینده خبر دهد. این کمپین انتخاباتی بر سر موضوعاتی که عموماً در انتخابات بریتانیا محوریت دارند، مبارزه نکرد؛ در این انتخابات موضوع هویت بر اقتصاد پیشی گرفت. مباحث مربوط به استقلال و حاکمیت بر مباحث اهمیت و تأثیرگذاری بریتانیا اولویت یافت. رهبران انتخاب شده کنار گذاشته شدند. اگر این اتفاق در بریتانیا به وقوع پیوست، احتمال وقوع آن در آمریکا نیز دور از ذهن نیست.

منبع: سایت دیپلماسی ایرانی