مدیریت پروژه در ایران، چالشها، تجارب و راهکارها (با تأکید بر پروژههای صنعت نفت) نادر عطایی مقدمه: قدمت صنایع نفت در ایران که بنیاد آن توسط شرکت نفت بریتانیا بنا نهاده شد به بیش از ۹۰ سال میرسد. در جریان پیشرفت این صنایع، کارشناسانی خبره و با تجربه در تمام زمینههای مدیریتی و […]
مدیریت پروژه در ایران، چالشها، تجارب و راهکارها (با تأکید بر پروژههای صنعت نفت)
نادر عطایی
مقدمه:
قدمت صنایع نفت در ایران که بنیاد آن توسط شرکت نفت بریتانیا بنا نهاده شد به بیش از ۹۰ سال میرسد. در جریان پیشرفت این صنایع، کارشناسانی خبره و با تجربه در تمام زمینههای مدیریتی و فنی پروژههای نفتی در کشور ما پرورش یافتهاند به طوریکه بعد از ملی شدن صنعت نفت توانستند به خوبی این صنعت را اداره نمایند و به ویژه پس از انقلاب شکوهمند اسلامی و خروج کامل کارشناسان خارجی در جریان جنگ تحمیلی در بازسازی و نوسازی تأسیسات نفتی به موفقیتهای چشمگیری دست یافتند. به طوریکه هماکنون از نظر دانش فنی، شرکتهای وابسته به نفت جزو شرکتهای معتبر نفتی جهان محسوب میشوند. در طول زمان شرکتهای مشاور و پیمانکار داخلی نیز تأسیس شدند و همکاری خود را در اجرای پروژههای نفتی، با مجموعه نفت شروع نمودند که تاکنون ادامه دارد.
پس از انقلاب به علت شرایط خاص سیاسی و اقتصادی وقت، متأسفانه حمایت از سازندگان و پیمانکاران بخش خصوصی کمتر مورد توجه قرار گرفت. اکنون که طرحهای همزمان عظیمی در مملکت در حال اجرا است و شرکتهای خارجی رغبتی برای اجرای پروژهها نشان نمیدهند، دولت باید حمایتهای بیشتری از پیمانکاران و سازندگان داخلی به عمل آورد. نتیجه چنین حمایتی سرعت بخشیدن به اجرای پروژههای زیربنایی و ایجاد اشتغال در سطح کلان و ارزآوری قابل توجه میباشد.
در بین صنایع هر کشور، صنعت ساخت و ساز به خصوص در ارتباط با ساخت و راهاندازی طرحهای زیربنایی کشورهای در حال توسعه، از اهمیت ویژهای برخوردار میباشد. این صنعت به لحاظ اشتغالزایی و نیاز فراوان به کارگران ماهر و نیمه ماهر اغلب در شرایط اقتصادی خاصی که کشور با تورم نیروی کار و عدم امکان جذب سریع آن در سایر بخشهای اقتصادی مواجه است، رونق بیشتری پیدا میکند. صنعت ساخت و ساز در چهارچوب اقتصاد کلان مملکت بخش عمده و قابل توجهی از تولید ناخالص ملی را به خود اختصاص میدهد. عظمت این صنعت وقتی آشکار میشود که حجم سرمایهگذاریهای کلان در طرحهای استراتژیک و زیربنایی نفت، گاز و پتروشیمی مورد توجه قرار گیرد. این صنعت قادر است تا در خارج از مملکت همپای رقبای برونمرزی خود در گرفتن کار به رقابت بپردازد و از طریق صادرات خدمات خود مقدار قابل توجهی ارز وارد مملکت نموده و برای بخشی از نیروهای فنی کشور در خارج از مملکت اشتغال ایجاد نماید.
در این صنعت دستیابی به اهداف موردنظر عمدتاً در قالب محدودیتهایی مثل زمان، بودجه و غیره برنامهریزی میشود. بدینترتیب میتوان مدعی شد که این صنعت در مقابل زمان، حجم سرمایهگذاری و سرعت جذب آن، تخصص و مهارت کارگران و متخصصین، قابلیتها و تواناییهای مدیران دستاندرکار و همچنین تصمیمات سریع و به موقع مدیران، بسیار حساس و تأثیرپذیر میباشد. طبیعت این صنعت در داخل کشور مبذول دارند و به مسایل و مشکلات و گرفتاریهایی که این صنعت با آن مواجه میباشد، با توجه به طبیعت و ماهیت آن با انگارههایی که در دیگر صنایع به کار گرفته میشود برخورد ننمایند. در این مقاله سعی شده است با توجه به مطالب بالا مشکلات صنعت ساخت و ساز کشور در دو بخش کلی و تحت عناوین زیر به طور اجمال به تصویر کشیده شود و پیشنهاداتی در این زمینهها ارایه شود:
نارساییها در روش ارجاع کار به پیمانکاران، پیگیری آن توسط کارفرما و نقش مهندسین مشاور نارساییها در عملکرد پیمانکاران
۱- نارساییها در روشهای ارجاع کار به پیمانکاران، پیگیری از طرف کارفرما و نقش مهندسین مشاور
ما شاهدیم که با تمهیدات دولت محترم و درایت مدیران مربوطه ظرف چند سال اخیر، تحول چشمگیری در توسعه صنعت نفت به وجود آمده و پروژههای خرد و کلان متعددی همزمان به مرحله اجرا درآمدهاند و از طرفی اقتصاد کشور نیز با اجرای پروژههای زیربنایی رونقی چشمگیر پیدا نموده است. پس باید در رفع نارساییها که ذیلاً بدان اشاره میشود تلاش نمود و امکانات و فرصتهای لازم را به پیمانکاران و مشاوران داد تا بتوانند به مسؤولیت خطیر خود با قدرت عمل نمایند.
۱-۱ رتبهبندی شرکتهای پیمانکاری
در ایران رتبهبندی شرکتهای پیمانکاری شاغل در صنعت نفت، توسط سازمان مدیریت و برنامهریزی کشور انجام میشود. به دلیل تخصص کارشناسان صنعت نفت و انجمنهای صنفی و آشنایی آنها با سوابق اجرایی طرحها، چنانچه این رتبهبندی توسط کارشناسان صنعت نفت و انجمنهای صنفی و آشنایی آنها با سوابق اجرایی طرحها، چنانچه این رتبهبندی توسط کارشناسان شرکت نفت و با همکاری انجمنهای صنفی مربوطه انجام گرفته و سپس به تأیید سازمان مدیریت و برنامهریزی برسد، قطعاً نتایج بهتری خواهد داشت و موجب میگردد تا رتبهبندی آنها مؤید قابلیتها و ظرفیتهای واقعی شرکتهای پیمانکاری باشد.
۱-۲ طبقهبندی پروژهها
در حال حاضر پروژهها به روشنی طبقهبندی نمیشوند و بالطبع محدودیتی نیز برای دعوت شرکتها با توان کاری مختلف برای حضور در مناقصهها وجود ندارد. از اینرو اغلب مشاهده میشود شرکتها در رشته مربوط به تخصص خود به مناقصه دعوت نمیشوند و در نتیجه با ارایه قیمتهای غیرواقعی موجب انواع کاستیها و نارساییها در سیستم ساخت و ساز میگردند. بدین لحاظ پیشنهاد میشود طرحهای مختلف از نظر تخصص، حجم و بودجه طبقهبندی شوند و برای مثال به طرحهای بسیار کوچک، متوسط بزرگ و کلان تقسیم شوند و بر طبق این طبقهبندی مشاوران و پیمانکاران متناسب با رتبهبندی و توان اجرایی و رشته تخصصی خود، به مناقصه طرحهای مختلف دعوت شوند.
۱-۳ پیشبینی تأمین تجهیزات و ماشینآلات
تحریم اقتصادی، جنگ تحمیلی و کاهش میانگین بهای نفت طی دو دهه گذشته از جمله عللی بود که شرکتهای پیمانکاری را مجبور کرد که اکثراً از ماشینآلات به جا مانده از دوران قبل از انقلاب و یا ماشینآلات واگذارشده توسط کارفرمایان در برنامه ۵ ساله اول استفاده کنند. در حالیکه اغلب این ماشینآلات اکثراً از مارکهای نامرغوب بوده و در حال حاضر عمر مفید خود را سپری کرده و گاه از رده خارج شده و بازدهی لازم را ندارند.
قطعات یدکی این ماشینآلات نیز در بازار کمیاب هستند و در صورت دستیابی به آنها، ضمن آنکه به علت چند بار دست به دست شدن، قیمتهای نامتعادلی داشته و همچنین از نظر کیفی دارای استانداردهای لازم نیستند.
با توجه به این که پس از منابع انسانی متخصص، ماشینآلات مناسب، مهمترین مؤلفه برای اجرای کار هستند، پیشنهاد میشود در هر پروژه هنگام ارایه مدارک مناقصه درصدی از قیمت قرارداد از طرف کارفرمایان به تأمین حداقل ۷۰ درصد از ماشینآلات، قطعات یدکی و تجهیزات ساختمانی مورد نیاز پروژه به صورت نو، اختصاص یابد تا بر حسب نیاز، طبق برنامه زمانبندی توسط پیمانکار خریداری شود. اختصاص این مبلغ که در مجموع شاید بیش از ۵ تا ۱۰ درصد قیمت کل پروژه نباشد مزایای فراوانی دارد که برخی از آنها به شرح زیر است:
– کاهش زمان اجرای پروژه و ارایه کار با کیفیت مطلوبتر
– امکان استفاده از این ماشینآلات در پروژههای آتی
– ایجاد تعادل بین نرخ اجاره ماشینآلات در بازار
– کمک به جلوگیری از ایجاد بازار سیاه ماشینآلات ساختمانی
– باقی ماندن ماشینآلات در پایان پروژه و در نتیجه افزایش توان تجهیزاتی پیمانکار
این نکته نیز قابل ذکر است که یکی از دلایل سرعت عمل شرکتهای بینالمللی در اجرای پروژهها که همواره زبانزد کارفرمایان است. این میباشد که اکثر این شرکتها در اجرای پروژهها عمده ماشینآلات، لوازم یدکی و تجهیزات مورد نیاز پروژه را یکجا به صورت نو تأمین میکنند و در پایان پروژه بخشی از این تجهیزات و ماشینآلات را که دیگر بهرهوری مناسب برای اجرای پروژههای بعدی را نخواهد داشت، از رده خارج میکنند. آنان به خوبی دریافتهاند که ضرر استفاده از ماشینآلات را که دیگر بهرهوری مناسب برای اجرای پروژههای بعدی را نخواهد داشت، از رده خارج میکنند. آنان به خوبی دریافتهاند که ضرر استفاده از ماشینآلات فرسوده، هزینه تعمیرات، تأمین لوازم یدکی و همچنین توقف کار به منظور تعمیر ماشینآلات فرسوده، به مراتب بیش از بهای خرید ماشینآلات نو است و این خود یکی از عوامل مؤثر در تسریع اجرای پروژهها میباشد.
۱-۴ فرآیند برگزاری مناقصه
در حال حاضر مناقصات مربوط به طرحهای صنایع نفت معمولاً به ۳ شکل زیر برگزار میشود:
– طرحهایی که فقط بخش عملیات ساختمان و نصب (C) به مناقصه گذاشته میشوند.
– طرحهایی که بخشهای طراحی و خرید (EP) به مناقصه گذاشته میشوند.
– پروژههایی که بخشهای طراحی، خرید و عملیات ساختمان و نصب به صورت (EPC) کلیدگردان به مناقصه گذاشته میشوند.
برای مثال اگر مواد فرایند یک طرح، شامل گاز ترش و مواد خورنده نباشند حدود ۶۰ الی ۷۰ درصد هزینه طرح را کالای پروژه به خود اختصاص میدهد و ۳۰ درصد بقیه هزینه پروژه به بخش طراحی، نظارت، ساختمان و نصب تعلق میگیرد. از آنجا که بخش طراحی، نظارت، ساختمان و نصب به دلایل مختلف نظیر ریالی بودن، طولانی بودن زمان اجرا، تورم و علل دیگر، معمولاً پیمانکاران و مشاوران را با مشکلات مالی روبهرو میکند، پیشنهاد میشود که عملیات طراحی، خرید و اجرای یک پروژه یکجا به صورت کلیدگردان به یک پیمانکار و یا یک مشارکت با صلاحیت محول شود. در این صورت بخش خرید که اغلب به صورت ارزی میباشد و کمتر در معرض تورم است و با دقت در خرید از منابع مختلف و ایجاد رقابت بین فروشندگان سود متعادل را نصیب خریدار میکند، موجب میشود تا سود حاصله از محل خرید، ضرر و زیان احتمالی ناشی از بخش طراحی، ساختمان و نصب را که در اثر تورم متحمل میشود جبران نماید. از طرفی زمانی که مسؤولیت ۳ بخش مذکور به عهده یک شرکت یا مشارکت واحدی باشد عدم هماهنگی احتمالی که بین طراحی، خرید و اجرا (EPC) وجود دارد و باعث بروز مشکلات مختلف میشود برطرف گردیده و امور پروژه دچار اختلال نمیشود. ارجاع طرح به صورت (EPC) و یکجا به پیمانکاران، برای کارفرمایان نیز مقرون به صرفه میباشد، زیرا برای کارفرما مسؤولیت اجرای طرح تنها متوجه یک مجموعه میباشد.
۱-۵- عدم پرداخت به موقع مطالبات پیمانکاران
پیمانکاران در یک رقابت تنگاتنگ تنها میتوانند حداکثر سودی معادل ۱۰ درصد برای خود قائل شوند که اگر این ۱۰ درصد سود بر اثر تورمهای غیرقابل پیشبینی از بین نرود و مطالبات پیمانکاران به موقع پرداخت شود میتواند به بنیه مالی پیمانکار بیفزاید و او را برای اجرای پروژههای بعدی آماده کند. متأسفانه در سالهای اخیر اکثر کارفرمایان پس از اتمام پروژه تسویه حساب و پرداخت مطالبات پیمانکار را دستخوش تأخیرات طولانی مینمایند. آنان با این ایده که طرح مربوطه به پایان رسیده و دیگر به این پیمانکار نیازی ندارند ترجیح میدهند نقدینگی خود را صرف پروژههای در دست اجرا نمایند. این امر علاوه بر آنکه سبب میشود پیمانکار نتواند با سازمانهایی نظیر بیمه و دارایی تسویه حساب و ضمانتنامههای داده شده را باطل نماید، موجب تضعیف توان مالی و اجرایی پیمانکار در اداره طرحهای در دست اجرا شده و باعث اتلاف وقت و انرژی مدیران شرکتهای پیمانکاری برای پیگیری مطالبات خود میگردد. پیشنهاد میشود پس از تحویل موقت پروژه هرچه سریعتر طبق مفاد قرارداد با پیمانکار تسویه حساب نمایند.
۱-۶- درخواست تخفیف بعد از بازشدن پیشنهادات
پیمانکاران به علت رقابت شدید بین شرکتکنندگان در مناقصه، سعی میکنند که در یک رقابت تنگاتنگ، درصد سود کمی را برای خود قائل شوند در حالیکه این میزان از درصد سود با هیچ یک از زمینههای تجاری موجود کشور قابل مقایسه نیست. چنانچه ما سود حاصله از داد و ستدهای تجاری معمولی کشور را بررسی نماییم به این نتیجه میرسیم که در هر معامله سودی معادل حداقل ۲۵ درصد عاید میگردد. حال اگر در چنین داد و ستد تجاری، سرمایه فقط ۴ بار در سال گردش نماید سود حاصله صددرصد میشود. در صورتی که یک پیمانکار در برآورد هزینه هر قرارداد که به طور متوسط زمان اجرای آن ۳ سال میباشد، حداکثر میتواند ۱۰ درصد سود برای خود محاسبه نماید که این ۱۰ درصد هم با مخاطراتی ناشی از تغییرات سیستم اقتصادی مملکت مانند تورمهای انفجارگونه مواجه میباشد. با این حال مشاهده میشود که پس از بازشدن پیشنهادات، بعضی از کارفرمایان اغلب با برنده مناقصه یا با ۳ نفر اول که قیمت کمتری را پیشنهاد دادهاند، وارد مذاکره شده و آنها را به نحوی وادار به رقابت در تخفیف دادن میکنند. این عمل به دلیل اینکه پیمانکاران را از قیمت یکدیگر مطلع میسازد، علاوه بر تضاد با روح مناقصه باعث میشود که به رقابتهایی نامعقول و غیرمنطقی متوسل شوند و در نتیجه احتمال انتخاب پیمانکار با صلاحیت برای اجرای طرح تضعیف گردد. بنابراین شایسته است پس از تائید صلاحیت فنی پیمانکاران شرکتکننده در مناقصه، کار بیدرنگ به برنده مناقصه واگذار گردد.
۱-۷- مشکلات مالی و اعتباری پیمانکاران
صدور ضمانتنامههای گوناگون نظیر شرکت در مناقصه، پیشپرداخت و حسن انجام تعهدات و گردش نقدینگی، از مهمترین مشکلات پیمانکاران میباشد. با توجه به اینکه اکثر بانکهای کشور دولتی بوده و رقابتی بین آنها وجود نداشته و در بسیاری از موارد با کار و سازندگی نیز همسو نمیباشند. مطالبه وثیقه ملکی جهت صدور ضمانتنامهها، باعث میگردد تحصیل ضمانتهای مورد لزوم بعضاً غیرممکن بوده و در نتیجه حضور پیمانکاران را در مناقصات کلان بسیار دشوار سازد. در سایر کشورها پیمانکاران برای ارایه ضمانتنامهها، هیچگونه مشکلات اساسی ندارند و پس از برنده شدن، قراردادهای امضا شده را به بانک طرف حساب خود ارایه مینمایند. سپس ضمن دریافت ضمانتنامههای مورد نیاز مبلغی تا مرز ۲۵ درصد قرارداد را به صورت تسهیلات نقدی جهت تجهیز سریع کارگاه و گردش نقدینگی از بانک طرف حساب با بهره مناسب دریافت میکنند که این وام تدریجاً از محل صورت وضعیتها بازپرداخت میشود. در صورتی که بانکهای ایرانی در این عرصهها اقدام به اعطای تسهیلات کافی به پیمانکاران نمینمایند. اخیراً خوشبختانه بعضی از بانکها بهخصوص بانکهای تجارت، ملت و رفاه، ارایه ضمانتنامه را نه بر مبنای سیستم بانکی روان بلکه بنا بر ابتکارات مدیران خود، تا حدودی تسهیل کردهاند ولی به علت بالا بودن بیش از حد نرخ بهره نمیتوان برای گردش نقدینگی از اعتباراتی که آنها میدهند، استفاده کرد. از آنجا که در پروژههای نفتی در مقاطعی لازم است ارقام هنگفتی هزینه شود که بلافاصله دریافت آنها از محل صورت وضعیت مقدور نیست، در صورت نداشتن اعتبار بانکی، کمبود نقدینگی موجب تأخیر در اجرا و باعث وارد آمدن ضرر و زیان قابل توجه به پیمانکار و پروژه میشود و عدم پرداخت به موقع صورت وضعیتها که متاسفانه در اغلب پروژهها وجود دارد، مزید بر علت میگردد. بعضی از بانکهای داخلی به علت اعمال روشهای پیچیده و تغییرات پیدرپی در مقررات اداری، در ارایه خدمات بانکی سریع و روان نیستند، به طوری که گاهی ضمانتنامههای شرکت در مناقصه بعد از مهلت تعیین شده در مناقصه به دست پیمانکار رسیده و در نتیجه پیمانکار از شرکت در مناقصه باز میماند. این تأخیرها در مورد ضمانتنامههای حسن انجام تعهدات و پیشپرداخت نیز صادق است.
در یک نگاه مختصر به بانکهای کشورهای همسایه مانند ترکیه یا امارات متحده این حقیقت آشکار میشود، که بانکها و مسؤولین مربوطه آن کشورها به اهمیت ساخت و ساز و تولید پی بردهاند و به همین دلیل ملاحظه میشود که پیمانکاران آن کشورها زودتر و سریعتر موفق میشوند به مناقصههای بینالمللی راه یابند و از طریق صدور خدمات فنی و مهندسی، عایدات قابل توجهی را نصیب کشور خود مینمایند. لازم است ترتیبی اتخاذ شود که فرایند صدور ضمانتنامههای مختلف، اصلاح شده و اعتبارات لازم با بهره مناسب در اختیار پیمانکاران قرار گیرد.
۱-۹-گشایش اعتبار اسنادی
از جمله سایر تسهیلاتی که میشود برای پیمانکاران ایرانی قائل شد تا بتوانند با توان قابل توجهی پروژههای محوله را به اجرا درآورند، گشایش اعتبار اسنادی است. معمولاً کارفرمایان دولتی زمانی که یک شرکت خارجی برنده مناقصه میشود بلادرنگ به نفع آن شرکت اقدام به گشایش اعتبار میکنند. حال اگر این روش به شرکتهای ایرانی نیز تعمیم یابد بسیاری از مشکلات مالی پیمانکاران حل خواهد شد.
۱-۱۰-نقش مهندسین مشاور
مهندسین مشاور بر اساس عرف در اکثر کشورها، نماینده فنی و قراردادی کارفرما و مغز متفکر و راهبر طرح میباشند و تصمیماتشان مستقل از کارفرما بوده و از لحاظ حقوق قراردادی و رعایت استانداردها و مشخصات مورد نظر نقش حکم بین کارفرما و پیمانکار را دارند یعنی در مواردی که از مسایل فنی و قراردادی برداشتها مختلف شود نظر مشاور، رأی غالب میباشد. متأسفانه در کشور ما نقش مهندسین مشاور در این زمینه بسیار کمرنگ شده و اختیارات آنها در اکثر زمینهها که جزو وظایف آنها بوده محدود گردیده و گاهی به صورت نماینده کارفرما عمل مینمایند که این خود لطمه بزرگی به پیشرفت اصولی کار وارد مینمایند. لذا مقتضی است تدابیر لازم در جهت استقلال عمل مشاورین به کار گرفته شود.
۲- نارساییها در عملکرد پیمانکاران
در راستای سازندگی کشور، پیمانکاران عامل مهمی به شمار میروند ولی تلاش آنها خالی از اشکال نیست که امیدواریم با رهنمودها و مساعدتهای دستاندرکاران و مسؤولان محترم صنعت ساخت و ساز نارساییهای مربوط به بخش پیمانکاری به تدریج مرتفع گردد. اکنون فرصتی است که به بعضی از این نارساییها اجمالاً اشاره شود:
۲-۱ خودباوری و واگذاری رهبری اجرای پروژه به پیمانکاران توانای ایرانی
در کشور ما مسؤولین معتقدند که شرکتهای پیمانکار خارجی بهتر از شرکتهای ایرانی کار میکنند که این امر اکثراً نیز واقعیت دارد. باید بررسی شود که چرا کار آن شرکتها بهتر است؟ چه تسهیلاتی برای آنها فراهم است که بازده کاری بیشتر دارند؟ پهنه ساخت و ساز مانند پهنه جنگ است و گاه نیز مشکلتر، چون باید برای موفقیت در آن، عوامل بسیار و پیچیدهای به طور مستمر مورد دقت نظر و رسیدگی باشند. جنگ بالاخره روزی تمام میشود ولی در پهنه ساخت وساز باید دائماً فعالیت نمود. تا کی میتوان در این پهنه به سربازان خارجی متکی بود؟ باید این نظر تغییر پیدا کند. چرا پیمانکاران کرهجنوبی با ۳۰ سال سابقه در امور پیمانکاری میتوانند از پیمانکاران ایرانی که ۱۰۰ سال سابقه در زمینه نفت دارند بهتر کار کنند؟ پاسخ به سؤال فوق نیاز به یک بررسی دقیق و همه جانبه و متعاقباً اقدامات جدی در جهت تحول در امر سازندگی و تغییر این باور نسبت به توانایی پیمانکار ایرانی دارد که به نظر ما هر چه سریعتر باید به اجرا گذاشته شود. ما معتقدیم چنانچه حتی ضوابط کنونی بین دولت کرهجنوبی و پیمانکاران آن کشور را اخذ و پس از ترجمه عیناً به اجرا بگذاریم بازدهی بسیار بیشتر خواهیم داشت.
۲-۲ ادعای خسارت
متاسفانه بعضی از پیمانکاران برای برنده شدن در مناقصه قیمتها را پایینتر از قیمت واقعی برآورد میکنند. با این نیت که در طول اجرای کار میتوانند با ادعای ضرر و زیان، کمبود هزینه طرح را جبران کنند. به همین دلیل از ابتدای شروع کار، اقدام به سندسازی و طرح ادعاهای واهی و گزاف مینمایند که این امر ضمن ایجاد تأخیر فراوان در اجرای پروژه مشکلات زیادی برای خود آنها و کارفرمایان به وجود میآورد که باعث وارد آمدن ضرر و زیان فراوان به پروژه و مملکت میشود. در این مورد پیشنهاد میشود اداره برآوردهای شرکت ملی نفت ایران قیمتهای جهانی و زمان اجرای پروژههای نفتی کلان را به دست آورده و با عرف هزینه و زمان اجرا در ایران، تطبیق دهد تا قیمت و زمان واقعی اجرای هر پروژه روشن گردد و صرفاً کار به پایینترین قیمت پیشنهادی واگذار نشود.
۲-۳ نقش ماشینآلات و تجهیزات در اجرای طرحها
ماشینآلات و تجهیزات در عملیات اجرایی نقش اساسی را دارند. پیمانکارانی که فاقد ماشینآلات اصلی لازم برای اجرای طرحها هستند و با نیت اجاره ماشینآلات در مناقصات شرکت میکنند، در صورتی که اجرای طرح به آنها واگذار شود و به خصوص در طرحهایی که مدت اجرای آنها نسبتاً طولانی میباشد، با توجه به قیمتهای رقابتی مناقصات و به علت بالابودن نرخ اجاره ماشینآلات ساختمانی، دچار مشکلات مالی و اجرایی خواهند شد که در نهایت باعث ضعف شدید نقدینگی آنها و موجب اخلال در پیشرفت طرح میگردد. پیشنهاد میشود که پیمانکاران به نسبت توان تجهیزاتی خود در طرحها شرکت کنند و کارفرما نیز هنگام برگزاری مناقصات، ماشینآلات اصلی مورد نیاز طرحها را که باید در مالکیت پیمانکار باشد، اعلام نموده و مالکیت پیمانکار بر آنها را دقیقاً بررسی نماید و یا در اسناد مناقصه درصدی از بودجه پروژه را به خرید ماشینآلات نو و اصلی ساختمانی اختصاص دهند و وجه آن را به تدریج از صورت وضعیتهای پیمانکار کسر نمایند. این روش در دوره پایان جنگ و شروع بازسازی کشور به کار رفت و در بعضی از پروژهها نیز نتایج مطلوب از آن به دست آمد.
۲-۴-برداشت از محل پیشپرداخت و صورت وضعیتهای پروژه
بعضی از پیمانکاران از پیش پرداخت پروژه و همچنین از صورت وضعیتهای دریافتی، مبالغی را از گردش مالی پروژه خارج کرده و صرف هزینههای دیگری مینمایند که این عمل به روند اجرای طرحها لطمه وارد میآورد. پیمانکار علاقهمند به حیثیت صنفی خود و امر ساخت و ساز، باید همواره حساب شرکت پیمانکاری خود را مانند حساب جاری بانکی خود تلقی نماید و فقط به اندازه نیاز زندگی و در حد شأن طبقاتی خود به صورت محدود از این حساب برداشت نماید و دقیقاً همانند برداشت یکی از مدیران خود عمل کند و از نقدینگی در دسترس مربوط به طرح برای معاملات دیگر استفاده نکند.
۲-۵-عدم وجود برنامهریزی صحیح
متأسفانه بعضی از پیمانکاران برنامهریزی صحیح و مشخصی برای اجرای پروژهها و اعمال روشهای مدرن و مدون برای مدیریت و کنترل پروژه، کنترل کیفیت (QC)، تضمین کیفیت (QA)، بهداشت ایمنی و محیطزیست (HSE) و مدیریت اطلاعات و اسناد که از ارکان اساسی اجرای موفق میباشد را ندارند. عدم توجه کافی به مسایل نرمافزاری و عدم سازماندهی مدیریتی، مقولهای اساسی است که باید مورد توجه قرار گیرد. امکانات سختافزاری هر پروژه، زمانی بازدهی مفید را داراست گه از سیستم مدیریتی و ساماندهی صحیحی برخوردار باشد.
۲-۶ جوانگرایی و آموزش
برابر آمار مراجع رسمی، اکثریت جمعیت کشور ما را جوانان تشکیل میدهند. این جوانان براساس عرف متداول از چند دهه گذشته اکثراً به دنبال کسب مدارک در سطوح مختلف بوده تا با اتکای به آن بتوانند در سازمانهای مختلف به خصوص سازمانهای دولتی، آن هم در شهرهای بزرگ پستی برای خود به دست آورند. کمتر جوانی حاضر میشود پس از اخذ دیپلم یا بالاتر از خانواده خود و شهرهای بزرگ چشم بپوشد و در افراد در شهرها وجود ندارد برخی از رشتههای حرفه و فن در مقطع دبیرستان برای تربیت تکنسین اعمال میشود، به دیگر حرفههای مورد نیاز کشور گسترش یابد، هم جوانان بیکار نخواهند ماند و هم کشور از نظر تکنسین تعلیمدیده در مضیقه نخواهد بود. در این راستا شرکتهای پیمانکاری نیز باید با دایر نمودن دورههای آموزشی در آغاز هر پروژه در کارگاههای خود ضمن اشتغال به کار، در تعلیم جوانان نیز بکوشند. در حال حاضر فقط معدودی از شرکتهای پیمانکاری دورههای آموزشی جهت ارتقای سطح دانش جوانان نیز بکوشند.در حال حاضر فقط معدودی از شرکتهای پیمانکاری دورههای آموزشی جهت ارتقای سطح دانش جوانان در زمینه حرفه و فن دارند. آنچه آموخته میشود ضمن کار و اغلب به روش سنتی یعنی سعی و خطا صورت میپذیرد. وظیفهای که پیمانکاران امروز در مقابل نیاز فردا باید احساس کنند، دایر نمودن مراکز آموزشی در دفاتر مرکزی و کارگاهها و تعلیم حرفهوفن در رشتههای مختلف، به نسل جوان کشور میباشد تا به تدریج در آینده، جوانان کاردان فعالیت اجرایی پروژههای کشور را عهدهدار شوند.
۲-۷-اولویت دادن به کار صحیح به جای دفاع از منافع فرضی شرکتهای متبوع
متاسفانه در کشور ما به مدیران اجرایی دولت (کارفرمایان) القا شده است که چون از بیتالمال حقوق میگیرند وظیفه دارند هر چه میتوانند در جهت حفظ منافع بیتالمال فعالیت کنند و مدیران شرکتهای پیمانکاری نیز به همکاران خود توصیه مینمایند که وظیفه اصلی آنها حفظ هر چه بیشتر منافع سازمانی است که از آن کارمزد میگیرند در نتیجه این امر، وقت بسیار گرانبهایی از پروژه صرف چانهزنیهای مستمر میگردد. در صورتیکه هر دو طرف باید به افراد زیر مجموعه خود توصیه نمایند و یا حتی دستور دهند که انجام کار صحیح باید هدف اصلی باشد. از نظر ما مسأله فوق یکی از معضلاتی است که باید به هر طریق ممکن در جهت رفع آن کوشش به عمل آید.
ارایه طریق جهت اجرای پروژههای کلان و پیچیده نفتی در کشور
از آنجا که در شرایط فعلی به علت افزایش قابل توجه بهای نفت که باعث Feasible شدن و شروع فعالیت در کلیه Reservoir های راکد دنیا شده و در نتیجه تمام مشاوران، پیمانکاران و سازندگان بینالمللی این صنعت را فعال نموده است و همچنین به علت شرایط خاصی که مملکت ما در آن قرار دارد، اکثر شرکتهای معتبر خارجی علاقهمند به کار در ایران نیستند. در کشورهایی مانند آمریکا، کانادا، اروپا و حتی در کشورهای عربی مانند قطر، امارات و عربستان سعودی در حال حاضر به خاطر تراکم کار و صرفهجویی در زمان، پیمانکاران معتبر بینالمللی را به مناقصه دعوت نمیکنند بلکه Negotiation، کار را به آنها واگذار مینمایند در صورتی که در کشور ما هنوز مناقصات به روشهای چند دهه پیش برگزار میشود و نتیجه این است که هم زمان اجرای کار و هم هزینه آن بعضاً به دو برابر زمان و قیمت اولیه میرسد که پیامد آن خدشهدار شدن اعتبار پیمانکاران داخلی است.
ما معتقدیم که فرصت مناسبی به وجود آمده که شرکتهای صاحب صلاحیت ایرانی به عنوان Leader در مناقصات مربوط به وزارت نفت شرکت نمایند. از آن جا که برخلاف گذشته شرکتهای خارجی اگر هم حاضر شوند با ایرانیها به صورت مشترک در مناقصات شرکت کنند، دیگر روش مسؤولیت مستقیم داشته باشند، پیشنهاد میشود شرکتهای ایرانی یا کنسرسیومی از شرکتهای ایرانی به عنوان لیدر در مناقصات شرکت نموده و ضمن اینکه کارهای اجرایی را بین شرکتهای کوچکتر داخلی تقسیم مینمایند، به روشهای زیر از خارجیان در پروژهها استفاده کنند.
۱٫ لیدر ایرانی از فهرست شرکتهای خارجی مورد قبول شرکت نفت، یک شرکت با انتخاب نماید و اگر او پذیرفت به شکل Jointly&Severally در مناقصه شرکت نمایند.
۲٫ از میان فهرست یادشده یک شرکت خارجی انتخاب شود و کار میان آن شرکت و لیدر ایرانی تقسیم شده و هر کدام مستقیماً مسؤولیت اجرای قسمت خود را بپذیرند.
۳٫ شرکتهای خارجی به صورت پیمانکار دست دوم(MC) از طرف لیدر ایرانی در مناقصه دعوت شده و کار را برنده میشوند، اقدام به استخدام کارشناسان متخصص خارجی نمایند تا در بخشهایی نظیر طراحی، مدیریت پروژه، برنامهریزی، کنترل کیفیت خرید و غیره در پروژه به کار اشتغال یابند که جمع آنها معمولاً بیشتر از ۱۵ نفر نخواهد شد. در این روش میتوان برای تضمین تولید صحیح پروژههای نفتی از شرکتهای معتبر و صاحب صلاحیت بینالمللی مانند U.O.Pو Axens استفاده کرد و نقشههای Basicو License های مورد نیاز را خریداری نمود.
ایرانیان استعداد و توان خود را در بزرگترین سازمانهای تحقیقاتی علمی و مدیریتی جهان نشان دادهاند و اگر موانع در مسیر سازندگان ایرانی کاهش یابد، در انجام کارها موفق خواهند بود. از آنجا که پهنه ساخت و ساز بیشباهت به پهنه جنگ نیست و در دنیای امروز جنگ واقعی در عرصه اقتصاد، تجارت و ساخت و ساز در جریان است، نمیتوان برای همیشه در این جنگ به سربازان و افسران خارجی متکی بود.
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاه بسته شده است.