نگاهی به تکرقمی شدن نرخ تورم بر جامعه گرانی سفره مردم به رغم آمارهای بانک مرکزی و مرکز آمار در حالی نرخ تورم از سوی نهادهای آماری کشور تکرقمی اعلام شد که مردم هنوز آن را حس نمیکنند و میپرسند چه چیزی از تورم تکنرخی در زندگی روزمره عاید آنها میشود. به گزارش مهر، نرخ […]
نگاهی به تکرقمی شدن نرخ تورم بر جامعه
گرانی سفره مردم به رغم آمارهای بانک مرکزی و مرکز آمار
در حالی نرخ تورم از سوی نهادهای آماری کشور تکرقمی اعلام شد که مردم هنوز آن را حس نمیکنند و میپرسند چه چیزی از تورم تکنرخی در زندگی روزمره عاید آنها میشود.
به گزارش مهر، نرخ تورم بالاخره در دولت یازدهم طبق وعدههایی که داده شده بود، تکرقمی شد اما به چه قیمتی؟ نرخ تورم براساس آمارهای مرکز آمار و بانک مرکزی در حالی به زیر ۱۰درصد رسید که هنوز گشایشی در وضعیت اقتصادی دیده نمیشود، علیرغم رکود اقتصادی شدیدی که بر اقتصاد کشور همچنان حکمفرما است، نرخ تورم تکرقمی تأثیری در وضعیت معیشت و سفره خانوارها نگذاشته است.
به نظر میرسد که تورم کالاها و خدمات مصرفی و مورد نیاز روزمره مردم، بالاتر از تورم واقعی است و به همین دلیل است که مردم کاهش نرخ تورم را در زندگی روزمره خود احساس نمیکنند، البته فراموش نمیکنیم که کاهش نرخ تورم به معنای کاهش قیمتها نیست، اما چیزی از تورم تکرقمی هنوز عاید زندگی روزمره مردم عادی نشده است و کسی لذت و شیرینی تورم تکرقمی را هنوز حس نکرده است.
جامعه بهبود احساس نکرد
در اصل برای بررسی نرخ تورم واقعی، باید آن را در زندگی روزمره مردم و جامعه جست، اینکه تا چه میزان کاهش آن را میتواند در تأمین مایحتاج اولیه زندگی احساس کرد. مردم هنوز توانایی و قدرت خرید ندارند و هر روز هزینه خرید یک سبد خانوار از روز پیش گرانتر تمام میشود. برخی از کارشناسان اقتصادی معتقدند که نمونههایی که نهادهای آمار گیر برای تعیین شاخص تورم بهکار میگیرند، با واقعیتهای زندگی مردم چندان همخوانی ندارد.
آنها میگویند که برخی از اقلام سبد نهادهای آمارگیر تورم، براساس نیازها و کالاها و خدمات مردم متوسط و رو به پایین نیست، بلکه اقلامی همچون لوازمخانگی، مبلمان و غیره را در بر میگیرد که جایی در زندگی مردم عادی جامعه و اقشار متوسط ندارند، حتی بسیاری از مردم قدرت خرید برخی از اقلامی که در سبد مورد محاسبه قرار میگیرد را ندارند. بر همین اساس است که آمارهای منتشر شده از تورم تکرقمی با سبد معیشتی مردم همخوانی ندارد یا به عبارتی، واقعیت اقتصاد ایران با آمارها و ارقام و اعداد اعلامی نمیخواند.
از سوی دیگر به دلیل رکود عمیقی که بر اقتصاد کشور و بخش تولید حکمفرما است و این رکود هر روز عمق بیشتری پیدا میکند، تورم تکرقمی چندان ملموس نیست و به نظر نمیرسد که این کاهش تورم براساس برنامهریزیهای قبلی بوده باشد، زیرا برنامهریزی که همراه با افزایش توان و قدرت خرید مردم باشد، بیمعنا است.
جمشیدپژویان، کارشناس اقتصادی در این زمینه میگوید که در رابطه با نرخ تورم، باید این واقعیت را در زندگی روزمره مردم اثبات کرد. به عقیده بنده خوب است تا یک آمار میدانی از این موضوع اخذ شود، به گونهای که وضعیت همه اقشار مردم در آن لحاظ شود. در این صورت است که میتوان بهطور قطع گفت نرخ تورم با این ارقامی که بیان میشود، کاهش یافته است یا خیر.
وی با بیان اینکه نرخهای اعلامی در واقع، یک میانگین است و نمیشود آن را به کل جامعه تسری داد، افزود: در رابطه با جذب سرمایهها، باید دید چه میزان سرمایهگذاری در اقتصاد ایران و در بخشهای مولد که در واقع موتور رشد اقتصادی هر کشوری هستند، صورت گرفته است. باید دید در واقعیت چه میزان اشتغال ایجاد شده است و اساساً وضعیت بازار کسب و کار کشور چه تحولی را تجربه میکند. اگر براساس آمار و ارقامی که نهادهای مربوطه و از جمله مرکز آمار و بانک مرکزی ارایه میدهند، این شاخصهها تحول مثبتی را تجربه کردهاند، میشود امیدوار بود که اقتصاد ایران در حال برونرفت از وضعیت بحرانی فعلی است.
به گفته حیدرمستخدمینحسینی، تحلیلگر مسایل اقتصادی، خط فقر در حال حاضر در تهران به ۳ میلیون و ۲۰۰ هزار تومان رسیده است. حال با حقوقها و دستمزدهای ۸۰۰ هزار تومانی ماهیانه، چگونه میتوان هزینههای یک ماه خانوار را تأمین کرد، هزینههایی که ارتباطی به تورم تکرقمی ندارد و در واقع مردم پولی برای خرید ندارند که بخواهند چنین تورمی را حس کنند.
سبد معیشت همچنان گران است
یک شهروند در گفتوگو با مهر در این زمینه میگوید: من در این جامعه زندگی میکنم، با حقوق ماهیانه یک میلیون و ۳۰۰ هزار تومان. این حقوق هزینههای زندگی را تأمین نمیکند، به همین دلیل مجبور شدم که شغل دومی را برای خود انتخاب کنم. البته بسیار از افراد در این جامعه هستند که حتی قادر به یافتن یک شغل هم برای خود نشدهاند. اما با وجود اینکه دو شغل دارم، هنوز از پس هزینههای زندگی خود و خانوادهام برنمیآیم.
وی افزود: خرید یک سبد کالایی معمولی برای افراد عادی بسیار گران تمام میشود، خرید مرغ، گوشت، شیر، ماست، سبزیجات، حبوبات، هزینههای فرزند، اجارهخانه، اقساط ماهیانه، هزینههای آب، برق، گاز، تلفن، حمل و نقل که همگی از ضروریات و واجبات روزمره زندگی هستند، به قدری بالا است که نمیتوان با دو حقوق هم آنها را تأمین کرد. این شرایط تورم تکرقمی شده را به ما نشان نمیدهد.
تورم تکرقمی سفره گرانی را ارزان نکرد
براساس آمارهای بانک مرکزی، نرخ تورم در خردادماه ۹۵ در حالی به ۹٫۷ درصد رسیده است که قیمت ۸ گروه عمده کالاها و خدمات مصرفی خانوار در گزارش قیمت خردهفروشی بانک مرکزی مربوط به آخرین هفته همین ماه نشان میدهد که نرخ ۸ گروه از ۱۱ گروه مورد محاسبه روندی افزایشی طی خردادماه امسال نسبت به ماه مشابه سال گذشته داشته. یعنی نرخ گروه لبنیات ۴٫۲درصد، برنج ۲۵٫۴ درصد، حبوب ۲۹٫۴درصد، سبزیهای تازه ۶٫۱ درصد، گوشت قرمز ۳٫۲درصد، گوشت مرغ ۱٫۰درصد، قند و شکر ۲۳٫۸ درصد و چای ۱۴٫۷درصد در یکسال اخیر افزایش داشته است.
در عین حال در آخرین هفته خردادماه که ماه تکرقمی شدن نرخ تورم است، براساس قیمتهای اعلامی بانک مرکزی، نرخ هر کیلو گوشت مرغ ۶هزار و ۵۳۱ تومان، هر کیلو گوشت گوسفندی با استخوان ۳۵هزار و ۵۴۵ تومان، هر کیلو قند ۳هزار و ۴۷۳ تومان، هر کیلو شکر ۳هزار و ۲۶۷ تومان، هر بسته ۵۰۰ گرمی چای خارجی ۱۸هزار و ۸۱۵ تومان، هر لیتر روغن نباتی مایع ۴هزار و ۸۸۲ تومان، هر کیلو ماست پاستوریزه ۳هزار و ۱۰۰ تومان، هر شانه تخم مرغ ۸هزار و ۵۸۰ تومان، هر کیلو برنج داخله درجه یک ۱۰هزار و ۶۶۰ تومان، هر کیلو عدس ۸هزار و ۳۳۳ تومان، هر کیلو لوبیا قرمز ۷هزار و ۱۱۱ تومان، هر کیلو سیب ۷هزار و ۲۲۷ تومان، هر کیلو گیلاس ۱۰هزار و ۵۲۰ تومان و هر کیلو انگور ۸هزار و ۶۷۹ تومان بوده است.
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاه بسته شده است.