نگاه متفاوت کارفرمای دولتی صنعت نفت به بخش خصوصی

یک سازنده داخلی: در ورود به مناقصات و عقد قرارداد شاهد هستیم نگاه متفاوت کارفرمای دولتی صنعت نفت به بخش خصوصی به‌وفور کالای نفتی دارای مشابه داخلی وارد می‌شود شرکت‌هایی در نبود فضای نظارتی و انتخاب‌های نادرست بخش کارفرمایی کیفیت نامناسب ارایه می‌دهند و یا کالایی را با تأخیر و قیمت نامناسب ارایه می‌کنند و […]

یک سازنده داخلی: در ورود به مناقصات و عقد قرارداد شاهد هستیم

نگاه متفاوت کارفرمای دولتی صنعت نفت به بخش خصوصی

به‌وفور کالای نفتی دارای مشابه داخلی وارد می‌شود

شرکت‌هایی در نبود فضای نظارتی و انتخاب‌های نادرست بخش کارفرمایی کیفیت نامناسب ارایه می‌دهند و یا کالایی را با تأخیر و قیمت نامناسب ارایه می‌کنند و بخش کارفرمایی نیز این مسأله را پرچم عثمان کرده و بر سر تمامی بخش خصوصی می‌کوبد که این رویه درست نیست.

به گزارش خبرنگار اقتصادی خبرگزاری تسنیم، صنعت نفت ایران پس از گذشت بیش از یکصد سال از کشف نفت در ایران و فعالیت این صنعت هنوز با مشکلات عدیده‌ای در ارتباطات فعالان خود مواجه است. مشکلاتی از جنس بوروکراسی اداری بین سازمان‌ها و شرکت‌های دولتی، از جنس قراردادی بین شرکت‌های خصوصی و دولتی و از جنس ضمانتی و اعتباری بین شرکت‌های خصوصی و دولتی با بانک‌ها و مؤسسات مالی و اعتباری وجود دارد که این مشکلات همواره در راه پویایی صنعت نفت کشور به ‌مثابه مانع عمل می‌کنند.

با ‌سید‌تقی حجازی‌، عضو هیأت مدیره انجمن سازندگان تجهیزات صنعت نفت که بیش از ۳۵ سال سابقه فعالیت در صنعت نفت و دیگر صنایع کشور را به‌عنوان مدیر شرکت‌های خصوصی در رزومه کاری خود دارد، به گفت‌وگو نشسته‌ایم تا ابعاد مشکلات ارتباطی صنعت نفت را تشریح کنیم.

+ وضعیت صنعت نفت کشور را بعد از گذشت یکصدسال از فعالیت این صنعت چگونه می‌بینید؟

درست است که از تاریخ کشف نفت در ایران بیش از ۱۰۰ سال می‌گذرد اما این به‌معنای آن نیست که ۱۰۰ سال صنعت نفت داریم. در دوران پیش از انقلاب که همه چیز دست خارجی‌‌ها بود، بعد از انقلاب هم اگرچه وقفه‌هایی در فعالیت خارجی‌‌ها پدید آمد اما خارجی‌‌ها از صنعت نفت ما نرفتند و سال‌ها ایرانی‌‌ها در کنار آن‌‌ها کار می‌کردند. پس از انقلاب شور و شوقی در کشور پدید آمد که در صنایع مختلف وارد شویم اما باز هم صنعت نفت محل عبور و مرور شرکت‌های خارجی بود. رفته رفته شاهد تربیت نیروهای ایرانی در این صنعت بودیم و شکل‌گیری شرکت‌های مختلف در سال‌های پس از انقلاب به صنعت نفت ایران معنای صنعت بودن داد اما همواره مشکلاتی وجود داشت و دارد که این صنعت بودن را از معنای واقعی یک صنعت پویا دور می‌کند.

کسانی که علمی در اجرای پروژه‌های صنعت نفت یا ساخت تجهیزات آن داشتند به تشکیل شرکت‌هایی اقدام کردند که بیش‌تر شرکت‌های بزرگ در دامن شرکت‌های دولتی شکل گرفت و بعداً غیردولتی شدند و شرکت‌های کوچک و بنگاه‌های کوچکی نیز از سوی کسانی که تخصصی داشتند و نمی‌خواستند کارمند بمانند شکل گرفت و در کنار شرکت‌های بزرگ به تأمین اقلام و کالاهای مورد نیاز این صنعت مشغول شدند که این‌‌ها را بیش‌تر به اسم واحدهای کوچک می‌شناسند.

وقتی این واحدهای کوچک در ارتباط با کارفرما شرایط مناسبی را شاهد نباشند به‌شدت آسیب می‌بینند. متأسفانه همواره طی دهه‌های اخیر و به‌خصوص سال‌های اخیر شاهد نبود شرایط مناسب ارتباطی بین کارفرماهای دولتی صنعت نفت با واحدهای کوچک بودیم.

+ اساساً نیازی به ارتباط بین کارفرمای دولتی با واحدهای کوچک هست؟

تمامی پروژه‌هایی که کارفرمای دولتی تعریف می‌کند در اندازه ابرپروژه نیستند و اساساً کارفرمای دولتی به ‌معنای نهادی بزرگ به‌اندازه وزارت نفت نیست. گاهی یک پروژه مثل برگزاری یک مناقصه برای خرید بخشی از اقلام یک ایستگاه انتقال گاز را می‌تواند یک واحد کوچک تأمین کند. موضوع این نیست که فقط واحدهای کوچک دچار مشکل هستند، هر شرکت فعال در زمینه ساخت تجهیزات صنعت نفت و هر شرکت فعال در زمینه مهندسی و پیمانکاری نفت مشکلاتی دارد که بخشی از آن طبیعی و اما اکثر آن غیرطبیعی است که باید مشکلاتی که به‌صورت مانع در پویایی صنعت نفت عمل می‌کنند برطرف شوند.

+ این قبیل مشکلات مخصوص ایران است یا در صنعت نفت کشورهای مختلف دیده می‌شود؟

شاید کشورهای دیگر هم با مسایلی مواجه باشند اما ما کشورمان را با شرایط مطلوب خودش می‌سنجیم و اگر در مقام مقایسه برآییم نیز آن را با کشورهای پیشرفته و تراز اول جهان مقایسه می‌کنیم نه با کشورهایی که وابسته و ضعیف هستند.

صنعت نفت ایران امروز توانمندی بسیاری دارد که فقط بخشی از آن در سال‌های اخیر خودش را در خودکفایی‌‌ها و اجرای پروژه‌های مختلف با توانمندی ایرانی نشان داده و ظرفیت‌های بالقوه بسیاری داریم که اگر بالفعل شوند می‌توانیم شاهد صنعتی پویا باشیم که بتواند هم نیاز خود را تأمین کند، هم به اشتغال‌زایی در بخش خصوصی بینجامد و هم اقتصاد ملی را شکوفا کند.

+ مهم‌ترین مشکل شرکت‌های خصوصی صنعت نفت را در چه می‌بینید؟

به‌نظرم مهم‌ترین مشکل در نوع نگاه به شرکت‌های خصوصی است. در کشورهای پیشرفته جهان، می‌بینیم با وجود این‌که مراحل صنعتی شدن را طی کرده‌اند و صنایعی پویا دارند؛ باز هم در سرمایه‌گذاری و فعالیت بخش خصوصی حمایت‌های متعدد دولتی دارند. کشوری مثل آلمان کشوری کاملاً صنعتی است که از نظر من، صنعتی‌‌ترین کشور جهان است. در این کشور زمین برای بخش خصوصی که می‌خواهد سرمایه‌گذاری و ایجاد شغل کند به ‌مبلغ دو یورو واگذار می‌شود. همین الآن در کجای کشور ما و در کدام شهرک صنعتی ما زمین با قیمت دو یورو ارایه می‌شود؟ در کشور آلمان وامی با بازپرداخت ۱۰ساله و بدون سود بانکی به سرمایه‌گذار بخش خصوصی داده می‌شود و بعد از ۳ سال به سرمایه‌گذار اجازه می‌دهند تکنولوژی ایجاد شده را به هر کجا که می‌خواهد ببرد. شاید کشوری مثل آلمان حتی نیازی به این توسعه در مرحله فعلی نداشته باشد اما هم نگاهی به نیاز آینده می‌کنند و هم نیاز اشتغال‌زایی سطوح پایین‌تر جامعه را در نظر می‌گیرند که اگر جوانی در صنعت مشغول به‌کار شد، آثار مثبت آن هم در اقتصاد جامعه و هم در ساماندهی وضعیت اجتماعی و کاهش بزه و جرم دیده می‌شود، این یعنی دیدِ درست به بخش خصوصی و توسعه داشتن از سوی دولت.

حالا در کشور ما نگاه طلبکارانه نسبت به بخش خصوصی بیش از حمایت‌ها وجود دارد. در زمینه اخذ تسهیلات بانکی با لزوم ارایه ضمانت‌هایی که بیش از توان شرکت‌ها هست، مواجه‌ایم. در ورود به مناقصات و عقد قرارداد با کارفرمای دولتیِ صنعت نفت با نگاه متفاوت کارفرما مواجه‌ایم. نگاهی که گاهی بین دو شرکت ایرانی متفاوت است و گاهی بین شرکت‌های خارجی و ایرانی، که مورد دوم یعنی تفاوت نگاه کارفرمای دولتیِ صنعت نفت ایران بین پیمانکار و سازنده خارجی با پیمانکار و سازنده ایرانی را به‌وضوح و به‌کرات شاهد هستیم.

وقتی این تفاوت نگاه وجود دارد، یعنی قابلیت رقابت‌پذیری شرکت‌های ایرانی کاهش می‌یابد. برخی شرکت‌ها می‌توانند در شرایط سخت‌تر محیط کسب و کار نیز بمانند و با ظرفیتی زیر ظرفیت اسمی خود به ‌امید بهتر شدن شرایط فعالیت کنند، اما بیش‌تر واحدهای کوچک و شرکت‌هایی که بقای آن‌‌ها به بودن در صنعت گره خورده است، نمی‌توانند در شرایط تبعیض‌آمیز تاب بیاورند و به‌ راحتی ورشکست می‌شوند و نتیجه ورشکستگی آن‌ها، حذف یک شرکت ایرانی و بیکار شدن جوانانی که در این شرکت مشغول فعالیت بودند و خروج سرمایه از بخش ساخت داخلی صنعت نفت است. بعضی از شرکت‌ها در زمینه بازاریابی قدرتمندند و اگر در ایران از توانمندی آن‌‌ها استفاده نشود در منطقه پروژه می‌گیرند و به فعالیت خود ادامه می‌دهند یا اگر یک شرکت دولتی نگاه مثبتی به همکاری با آن‌‌ها نداشت در مناقصه‌ای دیگر شرکت می‌کنند و در جایی دیگر در کشور فعال می‌شوند اما همه واحدهای بخش خصوصی نمی‌توانند در شرایط سخت کسب و کار بمانند.

+ در بخش تجهیزات صنعت نفت آیا استفاده از کالاهای خارجی را که مشابه آن‌‌ها در داخل تولید می‌شود شاهد هستیم؟

بله، خیلی وقت‌ها، شرکت‌های خصوصی ساخت یک کالایی را که ساخت آن‌‌ها در داخل بومی شده با زیر ظرفیت کار می‌کنند اما همان کالا از کشورهای دیگر خریداری می‌شود و در پروژه‌های نفتی هم استفاده می‌شود.

+ به‌وفور این مسأله وجود دارد یا به‌صورت انگشت‌شمار؟

به‌وفور. کشوری مثل ایران که با وجود شرایط رکود اقتصادی پروژه‌های متعددی در دست اجرا دارد و پروژه‌های آماده اجرای بسیاری دارد، واحدهای کوچک نباید در ساخت یک تجهیز نفتی با زیر ظرفیت کار کنند اما مشابه کالای داخلی وارد می‌شود.

+ بخش کارفرمایی عموماً معتقد است که کالای ایرانی را در صورتی که کیفیت مناسب نداشته باشد و در زمان مناسب و با قیمت مناسب عرضه نشود، نمی‌خرد و برای اجرای صحیح یک پروژه باید از کالای با کیفیت و با قیمت مناسب که در زمان مناسب تحویل شود، بهره بگیرد.

ببینید، این‌که کالای بی‌کیفیت ساخت داخل در صنعت نفت دیده شده یا تولیدکننده‌هایی نتوانستند با قیمت تمام‌شده مناسب و در زمان مورد نظر کالای خود را تحویل دهند، این نیز تقصیر کارفرمای دولتی است.

وقتی نظارتی وجود ندارد که چه شرکت‌هایی در ایران با چه کیفیتی و چه شرایطی دارند فعالیت می‌کنند و برای یک پروژه باید از توانمندی کدام شرکت‌ها با چه درجه‌ای از توانایی استفاده کرد، نتیجه همین می‌شود که شرکت‌هایی در نبود فضای نظارتی و انتخاب‌های نادرست بخش کارفرمایی، کیفیت نامناسب ارایه می‌دهند و یا کالایی را با تأخیر و قیمت نامناسب ارایه می‌کنند و بخش کارفرمایی نیز این مسأله را پرچم عثمان کرده و بر سر تمامی بخش خصوصی می‌کوبد که بخش خصوصی صنعت نفت ایران نمی‌تواند با کیفیت مورد نظر و زمان و قیمت مناسب کالا تحویل دهد که این نادرست است.

بخش خصوصی صنعت نفت ایران، هم می‌تواند کالایی باکیفیت ارایه دهد و هم می‌تواند زمان و قیمت را رقابتی ارایه کند اما وقتی کارفرما به‌دلایلی همچون نبود نظارت‌ها، نبود اطلاعات کامل، پارتی‌بازی‌‌ها و … می‌آید شرکتی را که توانمندی لازم را ندارد انتخاب می‌کند نباید همه را به یک چوب براند.

انتقاد بخش خصوصی از وزارت نفت همین است که «شما هر زمان برای تولیدکننده واقعی این صنعت فضا فراهم کردی کالایی باکیفیت تحویل گرفتی» و اگر این‌طور نبوده فضا برای بخش خصوصی فراهم نشده است و با تبعیض نگاهی نگذاشتند بخش خصوصی واقعی و توانمند فعالیت کند. هرگز کارفرمایی نیامده یک سازنده داخلی را دقیقاً از نظر کل توانمندی‌های فنی، مالی، اجرایی و اخلاقی بررسی کند و سبب شده گاهی کسانی در وندورلیست‌‌ها قرار گرفته‌اند که نتوانستند خواست کارفرما را تأمین کنند.

در این شرایط شرکت خصوصی برود چه کند؟ شرکتش را بزرگ کند؟ برود با شرکت‌های بزرگ خارجی Joint شود؟ آیا یک شرکت خصوصی که در شرایط نامطلوب کسب و کار فعالیت می‌کند توان Joint شدن با یک شرکتی را که در شرایط کاملاً حمایتی و مناسب کسب و کار فعالیت می‌کند، دارد؟ به‌فرض که بتواند شریک خارجی مهیا کند، آیا یک شرکت خارجی با شرایطی که همواره با مشکلات دست و پنجه نرم کند حاضر است در ایران فعالیت کند؟

 

مسأله این است که باید شرایط کسب و کار در صنعت نفت ما اصلاح شود و دید وزارت نفت به‌نمایندگی از دولت و دید سیستم بانکی نسبت به بخش خصوصی صنعت نفت اصلاح شود. در مجموع سازنده‌های داخلی ما عمدتاً قربانی بعضی انتخاب‌های اشتباه کارفرمایی هستند.