بررسی ضعف و قدرت مدیریت ناب در مواجه با کرونا تالیف : علیرضارضایی مقدمه : مدیریت ناب بر دو اصل محوری استوار گردیده است؛ اصل اول عدم اتلاف و اصل دوم سرعت در تصمیمگیری و اقدام (چابکی) است. بهبود مستمر، بهینهسازی نیروی انسانی و بهرهوری خط تولید و همچنین موجودی و انبار صفر […]
بررسی ضعف و قدرت مدیریت ناب در مواجه با کرونا
تالیف : علیرضارضایی
مقدمه :
مدیریت ناب بر دو اصل محوری استوار گردیده است؛ اصل اول عدم اتلاف و اصل دوم سرعت در تصمیمگیری و اقدام (چابکی) است. بهبود مستمر، بهینهسازی نیروی انسانی و بهرهوری خط تولید و همچنین موجودی و انبار صفر از زیرشاخههای اصل محوری عدم اتلاف میباشد و مدیریت اقتضایی، تفکر استراتژیک و حذف خطاها را میتوان در چابکی سازمان خلاصه نمود.
حضور ویروس مرموز کرونا و اثرگذاری شدید و غیرقابل پیشبینی آن بر روی بسیاری از کسبوکارها، فرآیندها، سیاستگذاریها و مهمتر از همه سبک و سیاق زندگی بشری، شرایطی را پیش آورده است که لازم است صاحبنظران حوزههای مختلف اقتصادی، اجتماعی، مدیریت و… ضمن بررسی ابعاد این تغییرات گسترده بر روی دانش و تجربه بشری، دنیای پساکرونا را با آموزههای به دست آمده از اثرات این ویروس مخرب و اتفاق بزرگ، ترسیم نمایند.
آیا ساختارها و فرآیندها شکننده است؟
در سالهای اخیر تئوری جدیدی در حال شکلگیری است به نام تئوری مدیریت بحران بالقوه، این تئوری به زبان ساده میگوید که سازمانها (تولیدی، اجتماعی، جوامع بشری و…) میبایست بهنحوی ساختار و فرآیندها و برنامههای خود را ترسیم و اجرا نمایند که هر آن منتظر ورود بحرانی از پشت درها به داخل سازمان باشند! شاید این تئوری در کشورهایی با ثبات اقتصادی و اجتماعی بالا، چالشبرانگیز و عجیب به نظر برسد، اما در کشوری مثل ایران و یا دیگر کشورهایی که معمولاً در طول هر سال با بحرانها و تلاطمهای مختلف روبهرو میشوند موضوعی قابل درک و قابل تأمل مینماید.
همهگیری ویروس کرونا و زمینگیر شدن بسیاری از کسبوکارها خصوصاً در زمینه گردشگری، حملونقل، کشاورزی، آموزشی، ورزشی و بسیاری دیگر از کارها، آن هم در طیف متنوعی از کشورهای دنیا، چه کشورهای برخوردار و پیشرفته و چه کشورهای در حال توسعه و حتی ضعیف و کمبرخوردار، به خوبی نشان داد که مراقبت دائمی از جامعه در مواجهه با بحرانها امری منطقی و بدیهی است.
شاید کسی نمیتوانست بحرانی به این گستردگی و مرموزی را پیشبینی کند، ولی شکنندگی ساختارها و فرآیندهای حاکم بر اقتصاد، کسبوکارها، امور عمومی و اجتماعی و درمان و آموزش، نشان داد که انسان در بازتعریف این مباحث در دوران پساکرونا میبایست هوشمندانه و با ضریب بالاتری از اعتبار و ایمنی، اقدام نماید.
قدرتنمایی مدیریت ناب در چالش کرونا:
چابکسازی هر چه بیشتر سازمانها و بهینهسازی فرآیندها و سرعت عمل در تصمیمگیری و تغییر رویهها که به مدیریت اقتضایی تعبیر میگردد از قابلیتهای ارزشمند مدیریت ناب در مواجه با کرونا میباشد که بار دیگر این سبک مدیریت را سبکی موفق در مقابله با تغییرات ناگهانی، تلاطمها و بحرانهای اقتصادی و اجتماعی و حتی سیاسی، معرفی نمود.
هنگامیکه در هر سازمانی، برنامهریزی، سیاستگذاری و انجام فرآیندها همواره با نگاه بهبود مستمر و چابکسازی، انجام میپذیرد و تفکر استراتژیک (آیندهنگری در هر تصمیم و اقدامی) نهادینه شده باشد. از دست رفتن ناگهانی بخشی از بازار، تعطیلی اجباری، ایجاد هزینههای جدید (هزینههای مراقبتی و رعایت نکات ایمنی بهداشتی) و… به وقوع میپیوندد، بهدلیل انعطافپذیری و قابلیت انطباق بالای سازمان، این اتفاقات مخرب اثر کمتری در آن مجموعه برجا خواهد گذاشت و سازمان به نحو مؤثری میتواند با هزینه و آسیب کمتری نسبت به دیگر سازمانهایی که از این اصول پیروی نکردند، این دوره را پشت سر بگذارد.
فربهی، کُندی و ریختوپاشهای سازمانهایی که به مرور بروکراسی خود را بهطور غیرموجهی گسترش داده و ضعفهای آشکاری از جمله نیروی انسانی مازاد، بازدهی پایین در تجهیزات و نیروی انسانی، ضعف در نوآوری و حل مسأله و پاسخگویی به محرکهای بیرونی را از خود نشان داده بودند و یا سرمایهگذاریهای گسترده (شتابان و بلندپروازانه)، استقراض از سیستم بانکی و اشرافیگری که البته به اتکای درآمد بالا و رونق کسبوکار و یا منابع قابلتوجه حمایتی و سوبسیدی اتفاق افتاده است، تبدیل به پاشنه آشیل این سازمانها گردیده که به محض درگیر شدن با بحران گسترده، آسیبپذیری بالای خود را نشان داده و لزوم تغییر رویه و اصلاحات گسترده را بیش از پیش در این سازمانها لازم و ضروری نموده است. البته این درصورتی است که این سازمانها بتوانند جان سالم از بحران بهوجود آمده، به در ببرند !
ضعفهای مدیریت ناب در برابر بحران کرونا:
سرعت عمل، چابکی و مدیریت اقتضایی در سبک مدیریت ناب، موجب قدرتنمایی این سبک مدیریت در برابر بحران ناشی از کرونا گردید اما واقعیت این است که در روی دیگر سکه، برخی از اصول مدیریت ناب موجب شکنندگی و ضعف سازمانهایی گردید که به این سبک از مدیریت بسیار پایبند بودند.
اگر سازمانهای درمانی (بیمارستانها، داروخانهها، نظام بیمهای و…)، نهادهای متکفل خدمات عمومی، حملونقل و بازرگانی در اجرای سبک مدیریت ناب پیشرو بودهاند و این نوع مدیریت را به نحو مؤثر و قابلقبولی در مجموعه خود پیادهسازی نمودهاند، باید اذعان کرد مباحثی مثل بهینهسازی نیروی انسانی و تجهیزات، روشهای مبتنی بر صفر بودن موجودی و انبار و بهطور کلی منطبق کردن ظرفیتها نسبت به نیاز جاری سازمان به نحوی که در مدیریت ناب مدنظر است و به جد توصیه میشود مواردی مانند ذخیرهسازی، انبار محصول، قطعات و تجهیزات، نیروی انسانی آماده بهکار و اینگونه موارد در کمترین و بهینهترین وضعیت خود باشند. متأسفانه باید گفت که این سازمانها در مواجه با بحران کرونا بسیار شکننده و ضعیف عمل نمودند.
شاید یکی از دلائل مهم توفیق قابلقبول مجموعه درمانی در ایران و واکنش قابل قبول مجموعههای خدمات عمومی و بازرگانی کشور در مقابله با بحران کرونا، بیش از آنکه ناشی از توان و ظرفیت بالای مدیریتی کشور باشد، ناشی از تجربه بحرانهای کوچک و بزرگ، انباشت تجهیزات، آماده بهکار بودن تعداد زیادی نیروی انسانی و پیشبینیهای قابل توجه و انبارهای پُر و پیمان جهت مقابله با تحریمها، بوده است که در این بحران مرموز و گسترده به کمک مدیران کشور آمد و اگر چه از نظر سبک مدیریت ناب که پیشروترین سبک مدیریتی در دنیا محسوب میگردد وجود این ظرفیتها نوعی اتلاف و هدر رفت و غیرقابل قبول محسوب میگردد، لیکن تجربه کرونا این سبک را به چالش جدی کشاند!
بخشی از مشکلات عدیده پیشآمده در نظام سلامت کشورهای پیشرفته به همین اجرای دقیق محورهای اصلی مدیریت ناب بر میگردد، زیرا پیشبینی بودجه، بهرهوری، عدم اتلاف، نیروی انسانی و موارد دیگر باید در بهینهترین وضعیت ممکن در این کشورها قرار داشته باشد و بدیهی است در این وضعیت، توان کمتری در مقابله با یک بحران عمیق و گسترده از خود نشان خواهد داد.
جمعبندی:
مدیریت ناب، مدیریت سیستمی، مدیریت استراتژیک و یا هر سبکی از مدیریت، حاصل تجارب بشری و مبتنی بر سالها بررسی و تحلیل نظریهها و تئوریهای اندیشمندان، صاحبنظران و مدیران میباشد. تجربیات جدید، تحولات پیشبینی نشده، تغییرات گسترده در موازنههای قدرت و بحرانهای بزرگ، اگرچه ممکن است باعث نمود و آشکارسازی ضعف و ناکارآمدی بخشی از این سبکها گردد ولی درک و پذیرش واقعیت، تحلیل و پژوهش در چرایی و چگونگی رخدادها و اثرات آن و در نهایت عدم اصرار بر باقی ماندن بر روشهای نادرست، فصل جدیدی را در ظهور سبکهای مدیریتی، فرآیندهای ارتباطی و ساختارهای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی در آینده را به ارمغان خواهد آورد و انسان را مجهزتر و هوشمندتر از گذشته آماده رویارویی با تهدیدها و فرصتهای پیشرو خواهد نمود.
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاه بسته شده است.